کانونهای فرهنگی ما با درک لایههای فرهنگ مدرن باید سعهی صدر لازم را داشته باشند تا موقعیت خود را درست درک کنند و موقعیت بقیه را نیز درست درک کرده باشند و ما باید روی این موضوع وقت بگذاریم. ما وظیفه داریم این نگاه را به کانونهای فرهنگی متذکر شویم. ابتدا باید جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی را نشان بدهیم و در متن آن غرب را بنمایانیم. و جای افراد و جریانها را با نظر به تمدن اسلامی معلوم کنیم و این یک نوع پرواز به آیندهای است که چندان نزدیک نیست ولی افقی است بسیار متعالی و واقعی. این روزها میشنویم که بعضی میگویند چون پس از سی سال نتوانستیم فساد را و بیحجابی را از بین ببریم پس معلوم است که اسلام و انقلاب در اهدافی به سر میبرد که در این تاریخ قابل تحقق نیست، پس بیائیم مثل لیبرالیته تسلیم میل و هوس افراد لاابالی شویم و تا آنجا که ممکن است به نظام سرمایهداری امتیاز بدهیم. غافل از این که حرکت ما پرواز به آیندهای است که چندان نزدیک نیست ولی متعالی و واقعی است. مگر نه اینکه ما سالها به غدیر، تنها به عنوان یک طرح و تئوری، نظر داشتیم. روح ولایت فقیه عیناً همان روح غدیر است. ذیل ولایت فقیه چقدر طول میکشد تا اهداف غدیر فعلیت پیدا کند و به عنوان فرهنگ شکل بگیرد؟ آیا با نظر به فاجعه عظیمی که فرهنگ غرب را فرا گرفته و تنها با فرهنگی به استواری اسلام شیعه میتوان جایگزینی برای آن فرهنگ آفرید، نباید به آینده امیدوار بود؟ ما اگر با سرنوشت همهی مردم جهان در ارتباط باشیم میفهمیم چرا نباید نسبت به این نوع ضعفها که در امور اجرایی ما پیش آمده، یأس به خود راه داد. چه اشکالی دارد که برای کانونهای دینی برنامهای 1400 ساله داشته باشیم. مگر جز این است که دیدن، یعنی از چشمانداز دیدن و بس، و دانستن، یعنی از چشمانداز دانستن و بس؟ وقتی به گفته آلن تورن «مَنِ مدرن» در حال تخریب است جایی برای ناامیدی نسبت به حضور انقلاب اسلامی در تاریخ آینده نمیماند. ولی این که عرض کردم سعه صدر میخواهد و حوصله میطلبد از نظر بنده هنوز درست تبیین نشدهاست.
امروز میخواهم این نکته را تأکید کنم که چرا حس نمیکنید همین امروز میشود یک نوع زندگی معنوی بسیار عالی داشت؟ طلبهای که 150 سال پیش در حجرهی خود زندگی میکرد و دارای یک نوع حسّ در راستای یک حیات برتر بود، چه میدید؟ به نظر بنده او احساس میکرد غدیر دارد در صورت ولایت فقیهاش محقق میشود. حس تاریخی بنده نسبت به آن دوران این است. حس میکنم مرحوم مجلسی صاحب بحارالانوار قلباً در یک خودآگاهی تاریخی، متوجه است دارد چکار میکند. غیر ممکن است کسی به صرف یک کار تحقیقی بتواند این همه انرژی صرف کند مگر آن که بداند تاریخی در حال وقوع است و او باید در آن تاریخ نقش خود را ایفا کند. مرحوم ملاصدرا و مجلسی با ظهور صفویه خوب میفهمیدند دارند چکار میکنند، شما اگر حرکت تاریخی گذشته را بشناسید متوجه میشوید آنها میفهمیدند دارند چکار کنند که نتیجهاش این ولایت فقیهِ تاریخی یعنی غدیر در این زمانه شد. اگر بنده بتوانم این موضوع را درست تبیین کنم دیگر نه از کارها خسته میشوید و نه ابهام پیدا میکنید. یکی از راههایی که میتوانید با این مسئله کنار بیایید این است که بفهید که مشکل، مشکل لیل و نهار است که مستحضر هستید.