حیات و نفوذ وسیعی که خداوند برای انقلاب اسلامی ترسیم کرده است ظرفیت این را دارد که این ضعفها را در دراز مدت در خود هضم کند و خودش هضم انحرافها نشود. ما چون متوجه وسعت تاریخی انقلاب اسلامی نیستیم خیلی زود هول میشویم و فکر میکنیم با کمترین مشکل، کار از دست نظام اسلامی در میرود، متوجه جایگاه تکوینی این نظام نیستیم. برادران یوسف(ع) تکویناً در خدمت اراده الهی نسبت به برادر خود آن ظلم را انجام دادند، هر چند تشریعاً کار بدی کردند. ولی عمل آنها همان مسیری بود که حضرت یوسف(ع) را به عزیزی مصر میرساند. و چون حضرت یوسف(ع) متوجه جنبه تکوینی عمل برادرانشان بود خیلی راحت آنها را بخشید. ما اگر متوجه جایگاه تکوینی این نظام در این تاریخ نباشیم از کوچکترین انحراف هول میشویم و میخواهیم در اسرع وقت افراد را از جلو راه خود برداریم و فرصت لازم را به جریانها و افراد نمیدهیم تا خود را بنمایانند. به نظر بنده مقام معظم رهبری بسیار مایل بودند حتی امثال آقای بهزاد نبویها تا آنجا که ممکن است از نظام حذف نشوند. در همان ابتدای دولت آقای خاتمی، آقای بهزاد نبوی و آقای سلامتیان و آقای مهاجرانی و این نوع افراد را دعوت کردند و در یک فضای محبتآمیز با آنها صحبت نمودند و سعی بر آن بود که با این افراد تا آنجا که ممکن است کنار بیایند، اگر فیلم آن صحنه را دنبال کنید ببینید، ملاحظه خواهید کرد چه اندازه نگاه رهبری به آنها دوستانه و محبتآمیز بود. ایشان بهتر از همهی ما آقای بهزاد نبوی را میشناختند، چه آنوقتی که با شهید رجایی همکاری میکرد و چه آنوقتی که گرفتار نگاههای انحرافی شد و یک مرتبه روبهروی انقلاب ایستاد. این یک مسئله اساسی است که چطور دشمن ما این افراد را از ما گرفت و چه اندازه خودشان زمینه داشتند و چه اندازه ما کوتاهی کردیم. چرا ما نتوانستیم دوباره اینها را برگردانیم؟