اگر در شرایط جدید متوجه نسبتی که انقلاب اسلامی با عالم ایجاد کرده است نشویم عملاً در معادلات جدیدی که در عالم هستی ایجاد شده وارد نمیشویم و نمیتوانیم نقشآفرینی کنیم و به همان اندازه از سعادت لازم محروم میمانیم، سعادتی که با شعور و تفکر همراه است و میتواند حجابهای بین ما و حقیقتی را که تجلی کرده، برطرف کند. کافی است به جای آنکه گمان کنیم آنچه در تاریخ ما میگذرد اتفاقی است، متوجه شویم همهچیز در این عالم، حکیمانه مدیریت میشود و این اصلی است که نمیتوان انکار کرد. پس اگر تاریخ با نظر به مشیت الهی به اندیشه در آمد، میپذیریم بشر نیز در جریان تحقق ارادهی الهی نقش دارد.
حرف بنده یک سؤال بیشتر نیست و آن این است که از خود بپرسیم: امروز و در عصر حاضر کدام برداشت از اسلام، آن برداشتی است که منجر به رفع حجاب و عامل انس با حق میشود؟ بالاخره همهی ما میخواهیم از مسلمانی خود در ذیل نبوت و ولایت امامان معصوم(ع) بهرهمند شویم. نبوت و ولایت در تاریخ امروز چه نوع حضوری را به ما مینمایاند؟ حتماً شنیدهاید که مرحوم آیتالله قاضی در زمان و زمانهی خودش طوری حضور پیدا کرد که توانست به حضرت علی(ع) نزدیک شود، حالا اگر ما امروز بخواهیم به امیرالمؤمنین(ع) نزدیک شویم، اگر به سیرهی مرحوم قاضی که صدسال پیش عمل میکرد عمل کنیم آن نتیجه را میگیریم؟ یا امروز با تفکر و رویکرد دیگری میتوان به آن نتیجه رسید؟ مقام معظم رهبری در تاریخ 19/7/91 در بجنورد خطاب به علما و روحانیون فرمودند:
«حوزههای علمیه نمیتوانند سکولار باشند. این که ما به مسائل نظام کار نداریم، به مسائل حکومت کار نداریم، این سکولار است».
حوزهای که همواره منشأ مقابله با سکولار بوده است اگر متوجه وظیفهی امروز خود نباشد و مثل صد سال پیش که کاری به حاکمیت آن زمان نداشت عمل کند، گرفتار سکولار یا یک نوع معنویت کاذب میشود. در قرآن داریم: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»(آلعمران/103) تأکید بر واژهی «جمیعاً» میرساند که اعتصام به حبل الهی به صورت جمعی نتیجه میدهد. و این که در ادامه فرمود «وَ لا تَفَرَّقُوا» برای تاکید است یعنی از آن حالت «جمیعاً» غفلت نکنید تا بتوانید وارد تقدیری شوید که برای آن نسل و آن عصر تقدیر شده است. البته باید مواظب بود به سوسیالیسم یا اصالت جمع، تن ندهیم چون ما اصالت را به «اعتصام بحبل الله» میدهیم، در عین آنکه باید آن اعتصام به صورت جمعی باشد. اصل کار ما رجوع إلی الله است. اینکه ملاحظه کردید جبهههای دفاع مقدس، دین را شکوفا کرد، چون محل حضور جمعی از مسلمانان بود که دغدغهی حیات دینی و رجوع إلی الله داشتند.
بنده معتقدم امروز سلوک واقعی که سلوک به معنای رجوع إلی الله است، اگر در شرایط جدید درست درک شود مثل دورانهای گذشته نتایج خوبی میدهد و میتوان به صورت یک اجتماع دینی در فضایی قرار گرفت که به نتایج تمام دستورات اسلام برسیم. گاهی گفته میشود فلان برنامهی فرهنگی را طراحی و اجرا کردیم ولی جواب نداد. این طبیعی است که جواب نمیدهد چون میخواهید بدون توجه به شرایط تاریخی، برنامهای را طرّاحی و پیاده کنید. برای پیادهکردن دین خدا نیز باید به شرایط تاریخی بلوغ دین فکر کرد. وقتی مناسبات فرهنگِ ظلمانی مدرنیته حاکم است بسیاری از ابعاد دین به حجاب میرود و ظهور نمیکند. با ظهور انقلاب اسلامی است که دین خدا با همهی ابعادش به تاریخ برمیگردد. قرآن میفرماید: اگر نماز را اقامه کنید، از فحشاء و منکر جدا میشوید. ولی بعضاً ملاحظه میکنید گویا نمازهای ما جواب نمی دهد در حالیکه اینطور نیست، با اینهمه باید بپذیریم وقتی زمینهی ظهور جنبههای آرمانی نماز فراهم نیست چگونه انتظار داشته باشیم آن جنبهها ظهور کند؟
تأکید بنده این است که اگر بتوانیم با رجوعی که امروز اسلام به آن نیاز دارد، به اسلام رجوع داشته باشیم و فضای تمدن سازی آن را به معنای دقیقش مدّ نظر قرار دهیم و منظور اصلی تمدنسازی اسلام را بفهمیم، ناظر آن شکوفایی موعود خواهیم بود. مقام معظم رهبری قبلاً بحث «تمدن اسلامی» را طرح کردند، بعد از چند سال بحث را تحت عنوان «تمدن نوین اسلامی» ادامه دادند زیرا احساس کردند اگر بر روی نوینبودنِ آن تمدن تأکید نکنند عدهای میخواهند چیزی مثل تمدن اُموی و عباسی را مدّ نظرها قرار دهند. امروز باید از خود بپرسیم وقتی میگوییم «تمدن نوین اسلامی»، به کجا اشاره داریم و چه سلوکی را در این رجوع مدّ نظر قرار دادهایم؟