آنچه موجب میشود که عدهای گمان کنند انقلاب یک موج احساسی بود که فرو نشست و تمام شد، عدم حضور مناسبات دینی و انقلابی در نظام اداری و آموزشی و اقتصادی ما است. در حالی که باید عنایت داشته باشید همانطور که اگر یک فرهنگ به بحران افتاد و سقوط کرد، آثار آن به مرور از صحنهی مناسبات زندگی انسانها برطرف میشود، اگر فکر و فرهنگی شروع به بالیدن کرد، به مرور موانع ظهور خود را برطرف میکند و خود را مینمایاند. عمده پشتوانهی معرفتی انقلاب اسلامی است که بهخوبی توانِ به چالشکشیدن فرهنگ مدرنیته را دارد و حضرت امام خمینی(ره) نهتنها به آن معنی که عرض کردم یک شخصیت کاریزمایی نبود، بلکه یک فرهنگ بود، فرهنگی که متذکر عبور بشر از فرهنگ لیبرال دموکراسی به فرهنگ انبیاء است. امام خمینی(ره) با پشتوانهی مکتب اسلام راه عبور از فرهنگ مدرنیته را در عصر حاضر نشان دادند، از این بهبعد هرجا اسلام خود را طرح کند، نگاه امام خمینی(ره) آنجا ظهور دارد و به سایر مکتبهای الهی نیز مدد میرساند تا از این منظر به سرمایههای دینیشان بنگرند و از بحران جهان موجود آزاد شوند.
رسالت نیروهای معتقد به انقلاب اسلامی آن است که این نوع توجه را به سایر مسلمانان متذکر شوند و به مکاتب الهی دیگر کمک کنند تا خود را با ارزشهایی که انبیاء الهی آوردند، بازخوانی نمایند. بر همین اساس بود که گروهی از مسیحیان لبنان با نیروی مقاومت حزب الله هماهنگ شدند، و یا کشورهای آمریکای جنوبی با انقلاب ایران احساس هماهنگی میکنند.
انقلاب اسلامی حرکتی است تمدنساز و به همین جهت از هر نوع حرکت تندی احتراز میکند. وقتی مبارزان حزبالله لبنان در کانال سوئز مین گذاشتند تا مسیر حرکت کشتیها را ناامن کنند و به کشورهایی که دست اسرائیل را در تجاوز به جنوب لبنان باز گذاردهاند اعتراض نمایند، امام خمینی(ره) با تندی تمام با کار آنها برخورد کردند و فرمودند: شما حق ندارید قواعد بین المللی را بههم بزنید و جهان را ناامن کنید. آنها هم سریعاً مینها را جمعآوری کردند و اعلام تبعیت از دستورات حضرت امام خمینی(ره) نمودند. چون جریان حزب الله لبنان به تبع انقلاب اسلامی یک مکتب است و آرامآرام جای خود را در لبنان و فلسطین و سایر کشورها باز میکند.