تجربهی سالهای اخیر در موضوع انرژی هستهای نشان داد که اگر ما یک قدم عقبنشینی میکردیم آنها ده قدم جلو میآمدند و از آن وقتی که ما طلبکار شدیم و خواستیم از حق خود دفاع کنیم، آنها عقبنشینی کردند و عزت ایران اسلامی صد چندان شد. چون برای مقابله با دشمنِ خود راهکار فوقالعادهای به نام انقلاب اسلامی دارید که با هویت تاریخی خاصی که دارد عملاً شیشهی عمر فرهنگ مدرنیته را در دست گرفته است و متأسفانه ما متوجه چنین سرمایهی بزرگی نیستیم و فکر میکنیم جنگ ما با غرب یک جنگ معمولی است، نه متوجه ریشهی انقلاب اسلامی هستیم که متصل به غدیر است و نه متوجه آیندهی آن که متصل به حضرت صاحبالامر است، و این غم بزرگی است که انسان راز پیروزی خود را در دست داشته باشد و از آن استفاده نکند، به گفتهی مولوی:
ای عجب که جان به زندان اندر است
وانگهی مفتاح زندانش به دست
حتی بعضیها به بنده اشکال میگیرند که چرا به صورت افراطی از انقلاب اسلامی دفاع میکنم؟ میگویند انگار ضعفها را نمیبینی. عزیزان! ضعفها را میبینم ولی ریشهی آن را هم باید ببینید، ریشهی آن در تاریخ غربزدگی ما نهفته است، مطمئن باشید كه تنها و تنها باید از طریق همین انقلاب از این ضعفها بیرون آمد و نقصهای موجود در نظام آموزشی، اقتصادی و اجتماعی خود را از بین برد. ما فقط یك راه داریم و آن اینكه شدیداً این انقلاب را حفظ كنیم و مواظب هویت اصیل آن باشیم تا راههای برون رفت از معضلات از طریق ذات همین انقلاب یکی بعد از دیگری گشوده شود، همانطور که انقلاب توانست خود را از مشکلات گذشته بیرون بکشد و نقشههای حسابشدهای که علیه آن طراحی شده بود را پشت سر بگذارد.
وقتی در مقابل تمام موجودیت غرب «نه» می گوییم، «إلاّ»یی هم داریم و این «إلاّ» در جان ملت متدین ایران نهفته است و آن برگشت به حقیقت دین است. در اهر انقلابی «لا» و «إلاّ» به هم بسته است. در «نفی» و «اثبات» انقلاب اسلامی هدف حل مسائل کنونی جهان غربزده نبوده، بلکه انقلاب برای این بهوجود آمده که این مسائل رفع شود. مخالفان می پرسند «چگونه می خواهید مسائل را حل کنید» آنها در واقع مسئلهای را طرح میکنند که در اصل مسئلهی ما نیست و انقلاب برای «حل» آنها نبوده. ما گرفتاریهای اداری و بازرگانی و آموزشی داریم ولی انقلاب برای حل این گرفتاریها در حدود صورت غربزدهی آن و به آن صورت که مطرح شده، پیش نیامده، ما مسائلمان را به صورتی که در عالَم غربی مطرح است، نمیتوانیم مطرح کنیم و اگر مطرح کردیم، راه حل آن ناگزیر راه حلّ غربی خواهد بود. انقلاب برای هموارکردن راه وصول به غرب پدید نیامد، انقلاب برای عبور از غرب بود و در پی این عبور و مسائلی هم که به غربزدگی جامعه مربوط است، رفع می شود.
وقتی بهدرستی موقعیت انقلاب را در شرایط موجودِ جهان ارزیابی کنیم متوجه میشویم نهتنها یك قطره خون شهدا ضایع نشده بلکه یك قطره عرق یك رزمنده، امروز دریایی از بركت به بار آورده است، متأسفانه عینک غربزدگی بعضی از ماها نمیگذارد امروز و آیندهی خود را در رابطه با انقلاب اسلامی درست ارزیابی کنیم. شما قبل از آنكه به جملات نظام تبلیغاتی استکباری توجه کنید به روانكاوی آنها بیندیشید و دقت کنید در پشت این جملات چه روانی نهفته است، جهان در حال پذیرش یک انقلاب مذهبی به روش امام خمینی(ره) است. دوستان بنده كه از غرب آمده بودند میگفتند فیلمهای هالیوود كه همیشه برای جلب مشتری با بازیگران عریان و نیمه عریان عرضه میشد، در سالهای اخیر با سوژههای مذهبی و غیر عریان عرضه میشود، چون مردم جهان به مذهب گرایش پیدا کردهاند. هالیوود كه دلش برای دین مردم نسوخته است، چون نبض جهان در گرایش به مذهب میزند آنها هم به مذهب روی آوردهاند.
هنر بزرگ هرکس آن است که قبل از آنکه آینده بهوقوع بپیوندد، روح حاکم بر آینده را بشناسد تا نهتنها امروزش به بطالت نگذرد بلکه برای جهتدادن به روح آینده برنامهریزی کند. وقتی متوجه شدیم جهتگیری آیندهی جهان با فروافتادنِ حجاب مدرنیته، گرایش به مذهب است و آن هم مذهبی که از جنس مسیحیت و یهودیت نباشد، میفهمیم هر اندازه به روش انقلاب اسلامی تلاش کنیم و روح حماسی مقابله با غرب را زنده نگهداریم، در شرایطی که در پیش است بیشتر توجهات مردم جهان را به انقلاب اسلامی معطوف کردهایم و نهتنها از این طریق امروزِ خود و جوانانمان را از ظلمات مدرنیته نجات دادهایم، فردا را نیز متعلق به ارزشهای انقلاب اسلامی کردهایم.
مگر ایمان به وعدهی خدا جز این است که قبل از وقوع آن وعده بر صادقبودن آن اطمینان داشته باشیم و تحت تأثیر جوّ زمانه از وعدهی الهی غافل نگردیم؟ آیا همهچیز حکایت از آن ندارد که شدیداً باید به آیندهی انقلاب اسلامی امیدوار بود؟
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»