به واقع مردم جهان آمادهی تغییر رویکرد از فرهنگ مدرنیته هستند. حضرت امام(ره) ما را متوجه کردهاند که در حال حاضر بین دو راه ماندهایم: یا رسیدن به امپراتوری عظیم اسلامی و یا نابودی جهان اسلام و استحالهشدن در فرهنگ ضد قدسی غرب. اینكه فكر كنیم میتوانیم اطراف مرزهایمان سیم خاردار بکشیم و با خودمان زندگی کنیم و با كمی سیب زمینی و پیاز و گندم و گوشت شكم مردممان را سیر كنیم و بدون ارتباط با دنیا به کار خود مشغول باشیم و كسی هم كاری به ما ندارد، نمازمان را هم سر وقت میخوانیم، این بهجهت آن است که نمیدانیم در کجای تاریخ زندگی میکنیم. حضرت امام(ره) میفرماید: آری دولت باید كمك كند كه مشكلات مردم حل شود ولی این كار به این معنی نیست كه دولتمردان از اهداف عظیم انقلاب كه ایجاد حكومت جهانی اسلام است منصرف شوند. میفرماید: «مردم عزیز ایران كه حقّاً چهرهی منوّر تاریخ بزرگ اسلام در زمان معاصرند باید سعی كنند كه سختیها و فشارها را برای خدا پذیرا گردند تا مسئولانِ بالای كشور به وظیفهی اساسیشان كه نشر اسلام در جهان است برسند.» علت تأکید امام بر این موضوع آن است که اگر انقلاب اسلامی متوقف شود نابود می شود، زیرا حقیقت آن تغییر مناسبات جهانی است به سوی عدالت و معنویت. شاید فوراً نتوان برای انحلال شرک و کفر فکری کرد زیرا بسیاری از قواعد و تأسیسات غرب به قدری برای ما عادت شده که به آسانی نمی توانیم در باب حقیقت آن تفکر کنیم، ولی باید متذکر باشیم که انقلاب اسلامی یک انقلاب جهانی است و با این انقلاب، عالم جدیدی تأسیس می شود.
ما در دوران هایی كه خواستیم مشكلاتمان را بیشتر در محدودهی كشور خودمان حل كنیم با صدها مشكل روبهرو شدیم، علاوه بر آن که در معادلات جهانی زیر دست شدیم توجه تودهها نسبت به انقلاب اسلامی ضعیف شد که این سرمایهی بسیار عظیمی برای ما بود، در درون هم با به میدان آمدن مسئولان غیر انقلابی، اموری مثل تبعیض و اشرافیت و اقتصاد غیر عدالتگرایانه و سکولارزده به صحنه آمد. جبهههایی را كه امام خمینی(ره) باز كردند تا بر فرهنگ ظلمانی جهانی بشوریم و در معادلات جهانی نقشآفرین شویم، فراموش كردیم و گرفتار خود شدیم و انقلاب را از تنفس آزاد محروم کردیم. جبههای که امام گشودند، جبههای است که اجازه نمیدهد در آن تبعیض و اشرافیت و غربزدگی جان بگیرد، آدمهای غربزده در چنین جبهههایی امکان حضور نمییابند. جبههای كه آن طرفش مقابله با آمریكا است و این طرفش اسلام و ایثار و شهادت، چگونه غربزدگان و اشرافیون میتوانند در آن بمانند؟ مگر آنکه جهت انقلاب را تغییر دهیم و جبههای که باید همچنان گشوده بماند، فراموش شود، در آن صورت آرامآرام خاكریزها به هم میریزد و دوست و دشمن قاطی میشوند. باید بدانیم اگر ما تسلیم بوروکراسی و تکنیک و اقتصاد جاری در جهان امروز شویم و اگر بخواهیم اسلام را با فرهنگ مدرنیته جمع کنیم و میان آن دو سازش برقرار کنیم، بدانیم در این التقاط اسلام است که قربانی می شود، زیرا با وَلایت تکنیک جایی برای هیچ نوع ولایت دیگری نمی ماند.
اگر ما میخواهیم انقلاب اسلامی از درون به تنگی نفس نیفتد و بهراحتی به سوی اهداف خود در حرکت باشد باید جبهههایی را كه امام خمینی(ره) باز كرده است -که شاخصهی آن یورش بر ظلم و ستم و مقابله با فرهنگ ضد قدسی غرب است- نبندیم و این را بدانیم اگر خواستیم فعلاً از درون، خودمان را یك طوری اصلاح كنیم، عملاً روح انقلاب را از کالبدش بیرون کردهایم و به همان اندازه از برکات آن محروم میشویم و به صورت یک کشور منفعل به خودمان مشغول میشویم و از برکات گستردگی انقلاب اسلامی باز میمانیم. فرمایش مقام معظم رهبری«حفظهاللهتعالی» سخن كاملاً زندهای است كه فرمودند ما در حین بازسازی باید اولاً: از غرب نترسیم، ثانیاً: از آنها مأیوس باشیم. یعنی شما نخواهید آنها شما را نجات بدهند. اصلاً ما جنگمان بر سر این است كه ما درصدد رجوع به حقیقت هستیم و آن ها درصدد پوشاندن حقیقت و گریز از آناند.
یك وقت است كه ما باید کشور را بازسازی كنیم و در دنیای جدید از امکاناتی که ساخته شده بهرهمند شویم، این فعلاً لازم است، ولی یك وقت است كه به قیمت بسته شدن جبهههای مبارزه با ستم این كار را میخواهیم انجام دهیم، این است آن دامی که در جلو ما پهن کردهاند و به اسم رفاه میخواهند روحیهی انقلابی ما را در ما بمیرانند. امام خمینی(ره) میفرمایند: «مردم عزیز ایران باید سعی كنند كه سختیها و فشارها را برای خدا پذیرا گردند تا مسئولان بالای کشور به وظیفهی اساسیشان كه نشر اسلام در جهان است برسند و از آنان بخواهند كه تنها برادری و صمیمیت را در چهارچوب مصلحت اسلام و مسلمین در نظر بگیرند. چه كسی است كه نداند مردم عزیز ما در سختی هستند؟ ... ولی هیچكس هم نیست كه نداند پشتكردن به فرهنگ دنیای دونِ امروز و پایهریزی فرهنگی جدید بر مبنای اسلام در جهان و برخورد قاطع اسلامی با آمریكا و شوروی، فشار و سختی و شهادت و گرسنگی را به دنبال دارد.»(61)
عمدهی مطلب آن است که بدانیم پایهریزی فرهنگ اسلامی با محافظهکاری و بیرنگ کردن روح انقلاب در مقابل فرهنگ ضد قدسی غرب ممکن نیست، باید به طور اساسی روی آن كار شود تا تكلیف ما با فرهنگ بیگانه یكسره گردد زیرا که بنا به فرمایش امام خمینی(ره): «مردم ما این راه را خود انتخاب كردهاند و بهای آن را هم خواهد پرداخت». تأکید و تذکر حضرت امام(ره) این است که اگر میخواهید مشکلی از خود حل کنید مواظب باشید افراد غیر متعهد به میدان نیایند، همان چیزی که مقام معظم رهبری به دولت سازندگی تذکر دادند که: «ما مسلماً در شرایط بازسازی هستیم و باید آن را با تمام قدرت ادامه بدهیم ولی بازسازی باید با حضور مردم در صحنه انجام شود و حضور مردم از طریق آن است كه دو دستی ارزشها را بگیریم.» زیرا بعضیها به اسم بازسازی و توسعه و پیشرفت در روزنامهها نوشتند اگر میخواهید بازسازی كنید باید دست از بعضی از شعارهای دینی بردارید. با عمدهكردن بازسازی میخواهند ارزشهای الهی را به حاشیه ببرند. این همان كاری است كه اروپاییها تحت عنوان نهضت پروتستانتیسم انجام دادند، به جای آنکه تکنولوژی با هدایتهای دینی جلو رود، ملاک را تکنیکیکردنِ جامعه قرار دادند، بدون هیچ محدودیتی، و جهان را با انواع بحرانها از جمله بحران زیستمحیطی روبهرو کردند. کسی كه میگوید: برای رسیدن به توسعه باید از بعضی آموزهها و شعارهای دینی چشمپوشی کنیم درواقع فساد فیالارض را پایهریزی میکند و نمیداند اگر میل و اندیشهی انسانها به کمک دستورات الهی کنترل نشود، خودشان و جهان را به آتش میکشند. در روزنامهها نوشتند: باید آن قسمت از اسلام را كه توصیه میکند حرص به دنیا را نباید دامن زد، رها كنید وگرنه نمیتوانیم مردم را تشویق کنیم سرمایهی بیشتری بهدست آورند و عملاً رونق اقتصادی فرو می نشیند. مقام معظم رهبری«حفظهالله تعالی» فرمودند: به طور مسلّم کشور بعد از جنگ نیاز به بازسازی دارد، اما بازسازی منهای حضور مردم نمیشود. یعنی نباید یك عده به بهانهی بازسازی بر دوش مردم سوار شوند و طبقات خاص ویژهخواران شکل بگیرند و زمینهی ایجاد ثروتهای بادآورده فراهم شود، و به اسم بازسازی تذکر امام خمینی(ره) فراموش شود که فرمودند: نباید از حضور جهانی انقلاب غافل شویم. پس تأکید حضور مردم در صحنه ی بازسازی برای آن است که باید در کنار بازسازی دو دستی ارزشهای انقلاب را بچسبیم، همان مردمی که حضرت امام خمینی(ره) در وصف آنها نسبت به حفظ ارزشهای انقلاب فرمودند: «مردم ما این راه را خود انتخاب كردهاند.» یعنی مردم ترجیح میدهند سختی باشد ولی تبعیض نباشد، نان و پیاز بخورند ولی ارزشها حفظ شود. مردم اینها نیستند كه این مقالهها را در نفی ارزشهای انقلاب اسلامی مینویسند. مقام معظم رهبری«حفظهاللهتعالی» در جایی فرمودند مردم ما اصلاً اعتنایی به این نوع مقالهها نمیكنند. مردم انقلابشان را شناختهاند و خوب هم حفظ میكنند. عدهای كه اتفاقاً چندان هم وضع مالیشان بد نیست و با انواع تجملات زندگی خود را مشکل کردهاند، دائماً اعتراض دارند كه مشكلات هست. آری من و شما هم میگوییم مشكلات هست ولی آنها میگویند دست از انقلاب بردارید تا مشكلات حل شود و ما معتقدیم باید انقلاب را بگیریم تا مشكلاتمان حل شود. زیرا تا غرب هست این مشکلات هست و رفع نمیشود و لذا آن هایی که میخواهند با هرچه بیشتر غرب کردنِ کشور مشکلاتی را حل کنند که با فرهنگ غربی به وجود آمده، میخواهند با علت بیماری، بیماری را درمان نمایند. امام خمینی(ره) میفرماید: «مردم ما خود این راه را انتخاب كردهاند و بهای آن را هم خواهند پرداخت و به این امر هم افتخار میكنند و شكستن فرهنگ شرق و غرب بدون شهادت میسّر نیست.» شما اگر میخواهید با غرب بجنگید و خود و بقیه را از ظلمات عجیب دوران رهایی ببخشید و از آن طرف بنا نداشته باشید بهترین جوانان ما در صحنههای مبارزه با باطل شهید شوند، این شدنی نیست. فراموش نکنیم خونهای پاکی که در غرب و جنوب ریخته شد و ایثار و شهادت جوانان با ایمان در راه اسلام و وطن اسلامی، خود مرحلهی مهمی از بسط انقلاب بود.