تربیت
Tarbiat.Org

امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) و خودآگاهی تاریخی
اصغر طاهرزاده

شاخصه‌های انقلاب اسلامی

همه‌چیز خبر از آن می‌دهد که ما وظیفه داریم جایگاه تاریخی این انقلاب را درست بشناسیم و هرگز نسبت به جهت‌گیری آن بی‌تفاوت نباشیم، وگرنه دشمن با توطئه‌های نامرئی، جهت انقلاب را به سوی غرب و فرهنگ مدرنیته منحرف می‌کند. جنبه‌ی الهی انقلاب حکایت از آن دارد که آنچنان نیست که بتوان نسبت به آن کوتاه آمد و مسئولیتی معنوی نسبت به آن نداشت. خداوند می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْكَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ»؛(49) ای مؤمنان هر کس از شما از دین خدا و نهضت الهی مطرح شده روی برگرداند به زودی خداوند قومی را می‌آورد که خدا آن‌ها را دوست دارد و آن‌ها هم خدا را دوست دارند، آن‌‌ها در مقابل مؤمنین فروتن و در مقابل کافران سرفرازند، در راه خدا مجاهده می‌کنند و نگران سرزنش هیچ کس هم نیستند.
آیه‌ی فوق می‌فرماید خداوند کسانی را دوست می‌دارد و انتخاب می‌کند که؛ از طرفی مردمی باشند و از طرف دیگر کفرستیز، و می‌توان چنین شاخصه‌هایی را در ذات انقلاب اسلامی یافت. حال در ابتدای آیه می‌فرماید: اگر شما خود را در چنین روحیه‌ای مستقر نکنید، شما را از افتخار سربازی این انقلاب محروم می‌گردانم.
امام خمینی«قدس‌سره» یک فکر و یک نهضت است، نه یک فرد. به عبارت دقیق‌تر امام(ره) در حال حاضر یک تمدن است که بنا است جایگزین تمدن ظلمانی غرب شود، و براساس چنین رسالتی که به عهده گرفته‌اند قلب ایشان محل اشراق انواری شده که از ایشان مقام ثابت عصر ما را ساخته و بر این مبنا است که هرکس و هر جامعه‌ و ملتی برای این که حیات حقیقی خود را به‌دست آورد باید به مقام ثابت عصر متمسک شود وگرنه کهنه و پوچ می‌گردد. اگر کسی به مقام ثابت عصر تمسک نجوید و با آن متحد نشود در حقیقت خودش را از مقام ثابت و پایدار زمانه بیرون انداخته است و گرفتار فرسودگی و عدم ثبات شده است. آیا در حال حاضر سرنوشت افراد و ملت‌ها گواه چنین موضوعی نیست؟
با یک نگاه اجمالی می‌توان ملاحظه کرد چگونه کسانی که سعی کردند حتی به اندازه‌ی یک خراش کوچک بر چهره‌ی نهضتی که امام(ره) پدید آورد بکشند، از تاریخ بیرون افتادند، ولی انقلاب ماند. بنی صدرها و قطب‌زاده‌ها و رجوی‌ها کجا رفتند؟ مخالفان نهضت امام(ره) به کدام قبله‌ روی آوردند؟ برای اثبات حیات سیاسی خود حتی حاضرند جاسوسی دشمن‌ ملت را به‌عهده گیرند. با دامن‌زدن به شایعه‌ها و با تهمت پراکنی‌هاچند روزی دلخوش‌اند و نام آن را زندگی سیاسی گذاشته‌اند. آیا زندگی سیاسی در مقابل یک نهضت معنوی و قدسی معنی می‌دهد؟ چون نمی‌توانند با اصلاح آرمان‌های نفسانی خود در کنار انقلاب اسلامی بمانند، تلاش می‌کنند تا انقلاب نماند و از این طریق بر پوچی خود می‌افزایند.