تربیت
Tarbiat.Org

پرسش ها و پاسخ ها جلد اول
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

4. چرا نمایندگان مجلس خبرگان، فقط فقیه انند و دیگر متخصصان و اندیشه‌گران بدان مجلس راه ندارند؟

توضیح آنكه اخیراً سؤال و شبهه‌اى به صورت جدّى مطرح مى‌شود كه در قانون اساسى براى ولى فقیه شرایطى برشمرده شده كه در سه شرط خلاصه مى‌شود: فقاهت، عدالت و مدبر و مدیر بودن؛ یعنى تشخیص مصالح جامعه و توان اداره آن.
باید توجه داشت فقهایى كه به عنوان خبرگان و براى انتخاب رهبر در نظر گرفته شده‌اند، بسته به موقعیت علمى خود، توان تشخیص برخى از شرایط را دارند. آنها فقط مى‌توانند تشخیص دهند چه كسى افقه و داراى بالاترین صلاحیت فقهى است. بنابراین، ضرورى است
( صفحه 79 )
كسان دیگرى نیز در شمار خبرگان جاى گیرند تا با تخصص و موقعیت علمى خود توان احراز دیگر شرایط مثل عدالت، مدیریت و مدبریّت و آشنایى كافى با سیاست را داشته باشند. از این رو ضرورت دارد خبرگان از متخصصان رشته‌هاى گوناگون گزینش شوند و هر دسته، بخشى از ویژگیها و شرایط و شؤون رهبرى را تشخیص دهند. در پاسخ این شبهه باید گفت:
گرچه سه شرط براى ولى فقیه ذكر شده، ولى اوّلا: این سه شرط در عرض هم اعتبار ندارد، بلكه یكى از آنها مهمتر است. ثانیاً: رهبر باید حدّ نصاب هر یك از این سه شرط را داشته باشد، اكنون ببینیم در میان كسانى كه واجد این شرایط هستند، چه كسى، هم از نظر فقاهت و هم تقوا و هم مدیریت جامعه، افضل است و برآیند این سه عامل در كدام بیشتر است؟
اگر حضور متخصصان رشته‌هاى گوناگون را در مجلس خبرگان لازم دانستیم، و آنها ـ با فرض عدم صلاحیت براى تشخیص شایستگى سیاسى ولىّ فقیه ـ فقیهى را تعیین كردند كه از نظر سیاست حدّ نصاب لازم را ندارد و گفتند چون آقاى «الف» فقاهتش بیشتر است، ما او را شایسته‌تر از دیگران مى‌دانیم؛ گروه سیاستمداران گفتند ما آقاى «ب» را انتخاب مى‌كنیم، چون سیاستش بیشتر از دیگران است؛ مقدّسین هم گفتند ما آقاى «ج» را انتخاب مى‌كنیم، چون تقوایش بیشتر است، چه نتیجه‌اى به دست مى‌آید؟ یا سه رهبر داریم كه یكى فقاهت دارد، دومى تقوا دارد و سومى مدیریت ـ كه بى‌شك آن سه، كارى از پیش نمى‌برند ـ پس این فرض باطل است؛ یا باید یكى از آن سه را ترجیح بدهیم؛ مثلا فقیهى بى‌سیاست و العیاذباللّه بى‌تقوا را ترجیح دهیم و یا برعكس؛ كه در این فرض نیز مصالح اسلام و امّت اسلامى رعایت نمى‌شود. نتیجه مى‌گیریم نمى‌توان براى خبرگان رهبرى سه دسته خبره و متخصص در نظر گرفت، كه هر كدام متناسب با رشته خود، یكى را انتخاب كنند؛ بلكه خبرگان رهبرى باید مرتبه‌اى از سه شرط را دارا باشند؛ یعنى حدّ نصابى از فقاهت، از آگاهى به مصالح اجتماعى و نیز از تقوا. زیرا آنها باید از میان خود كسى را براى رهبرى انتخاب كنند. بندرت اتفاق مى‌افتد خبرگان خارج از جمع خود كسى را انتخاب كنند.
پس آن سه شرطى كه حدّ اعلا و مرتبه كاملش در رهبر است، در مرتبه نازلتر در خبرگان نیز باید باشد. اعضاى مجلس خبرگان باید فقیه، عادل و آشناى به سیاست و اداره جامعه باشند. بنابراین كسانى كه صرفاً سیاستمدارند و فقیه نیستند، مثل كسانى هستند كه فقط فقیه‌اند و از سیاست سر درنمى‌آورند، یا اصلا تقوا ندارند، كه نمى‌توانند در تعیین رهبر نقشى داشته باشند.
( صفحه 80 )