بقیت الله یعنی مقام باقی به حق، در مقابل باقیبودن به حرص و شهوت و وَهمیات زندگیِ دنیایی. وقتی حضرت صاحب الأمر(ع)می فرمایند: «اَنَا بَقِیةُ اللّه» من بقیت الله هستم خبر از آن میدهند که بقیت الله حقیقتی است كه همهی احوالاتی که مؤمنین تحت عنوان بقیت الله دارند به آن حقیقت برمیگردد و حضرت مهدی(عج) صاحب اصلی آن مقاماند. همانطور که هر «ما بالعرضی» به «ما بالذات» برمیگردد، احوالات بقیت اللّهی مؤمنین به حضرت بقیت الله(عج) برمیگردد. مثل اینکه هر تری به آب برمیگردد که عین تری است و همهی رطوبتها از آب است. حالت بقیت اللّهی كه میتواند نصیب هرکس بشود، یك حقیقت دارد كه آن عین بقیت الله است. حضرت شعیب(ع)فرمودند هر كدامتان میتوانید حالت بقیت اللّهی را داشته باشید و آن برای شما بهتر است. پس هرکس به اندازهای که از دستورات حضرت شعیب(ع)تبعیت کند از نور بقیت الله بهرهمند میشود و این میرساند که باید حقیقت بقیت الله در عالم باشد تا هرکس به اندازهی استعدادش از آن استفاده نماید.
وقتی متوجه شدیم حالات بقیّت اللّهی كه بعضاً عارض بعضی انسانها میشود دارای یک مقام اعظم به نام حضرت بقیت الله الاعظم«صلواةاللهعلیهوعلیآبائه» است موضوع عالم بقیت الله به میان میآید و اینکه صاحب آن، حضرت بقیت الله الاعظم(عج) میباشند. اگر كسی عالَم بقیت اللّهی خودش را نشناسد و به بزرگی آن پی نبرد هیچ وقت سراغ بقیت الله الاعظم را نخواهد گرفت تا هرچه بهتر وارد عالَم حضرت شود و در ذیل انوار وجودی قطب عالم امکان قرار گیرد و عملاً در ظلمات آخر الزمان باقی خواهد ماند.
مقصد و غایت توحیدیِ هر انسانی، حضرت بقیتاللهالأعظم(عج) میباشند، انسان کاملی که تمام شریان وجودش حتی بند كفشش آهنگ توحید دارد و در همین راستا در زیارت آل یس به قیام و قعود حضرت سلام میکنید، چون تمام وجود حضرت باقی به بقای الهی است. توجه به آنچه خداوند در جان هرکس نگه داشته نظرها را متوجه شخصی میکند كه چنین عالَمی دارد و در چنین عالمی که «عالم بقیت الله» است ظهور میكند، عالَمی كه در آن عالم، انسانها و زمین و زمان در شرایطی قرار دارند که باقی به بقای الهیاند و تنها انسانهای منتظر مهدی(عج) آن عالَم را میشناسند و تمنّای آن را دارند.
با توجه به عالَم بقیت اللّهی است که در روایتها داریم وقتی بقیتاللهالأعظم(عج) ظهور کردند در و دیوار نجوای بقای بر الله دارند، حضرت صادق(ع)در این رابطه میفرمایند: «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ لَا یَبْقَى أَرْضٌ إِلَّا نُودِیَ فِیهَا شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه»(27) چون قائم قیام کند هیچ زمینی نمیماند مگر آنکه از آن ندای شهادت بر یگانگی خدا و شهادت بر نبوت حضرت محمد(ص) به گوش میرسد. آنچنان عالم به کمال و بقای الهی منور میشود و از تضادهای عالم ماده پاک میگردد که امیرالمؤمنین(ع)در وصف آن عالم میفرمایند: «وَ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لَأَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ لَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا وَ لَذَهَبَتِ الشَّحْنَاءُ مِنْ قُلُوبِ الْعِبَادِ وَ اصْطَلَحَتِ السِّبَاعُ وَ الْبَهَائِمُ حَتَّى تَمْشِی الْمَرْأَةُ بَیْنَ الْعِرَاقِ إِلَى الشَّامِ لَاتَضَعُ قَدَمَیْهَا إِلَّا عَلَى النَّبَاتِ وَ عَلَى رَأْسِهَا زِینَتُهَا لَایُهَیِّجُهَا سَبُعٌ وَ لَاتَخَافُه»(28) اگر قائم ما قیام كند آسمان باران خود را مىباراند و زمین روییدنى های خود را مىرویاند و كینه از دل مردم مىرود، درندگان و چهارپایان با هم آشتى مىكنند بهطورىكه زن فاصله عراق تا شام را مىپیماید و قدم خود را جز بر گیاه نمىگذارد و بر سر خود زینت دارد، هیچ درندهاى او را ناراحت نمىكند و چیزى موجب ترس او نمىشود.
در زمان پیامبر(ص) و ائمه(ع) زمانه منور به بقای الهی نبود هر چند خود آنها باقی به بقای الهی بودند ولی اكثر مردم عالَم بقیت الهی را نمیشناختند تا دست به دامن ائمه(ع) بزنند. ولی با ظهور مقدس امام زمان(عج) شرایطی ظهور میکند که عالَم و آدم باقی به بقای الهی میشوند.