تربیت
Tarbiat.Org

حکومت جهانی مهدی(عج)
آیت الله ناصر مکارم شیرازی

پیشرفت عظیم اقتصادى و عدالت اجتماعى

زمینى كه در آن زندگى مى كنیم امكانات فراوانى براى زندگى ما و نسلهاى آینده و جمعیّتهائى بسیار زیادتر از جمعیّت كنونى ما دارد; امّا عدم آگاهى كافى به منابع موجود، و منابع بالقوّه زمین از یك سو، و عدم وجود یك نظام صحیح براى تقسیم ثروت زمین از سوى دیگر، سبب احساس كمبود از جنبه هاى مختلف شده است; تا آنجا كه در عصر ما همه روزه گروهى از انسانهاى مفلوك از گرسنگى مى میرند.
نظام حاكم بر اقتصاد جهان امروز كه یك نظام استعمارى است در كنار خود یك نظام جنگى ظالمانه را پرورش مى دهد كه قسمت مهمّى از نیروهاى فكرى و انسانى را كه مى بایست بطور مداوم و پویا در جستجوى منابع جدید براى بهسازى زندگى انسانها به تلاش برخیزند; مى بلعد و نابود مى كند.
امّا به هنگامى كه این نظام و نظام جنبى آن دگرگون شود، نیروها براى استخراج منابع بیشمار زمین به كار مى رود; و علم و دانش پیشرو در اختیار این برنامه قرار مى گیرد و بسرعت منابع تازه اى كشف مى گردد و شكوفائى خاصّى به اقتصاد بشریّت مى بخشد.
لذا در روایات مربوط به حكومت آن مصلح بزرگ اشارات پر معنائى به این توسعه اقتصادى دیده مى شود كه از هر گونه توضیح بى نیاز است.
از جمله در حدیثى چنین مى خوانیم:
«انّه یبلّغ سلطانه المشرق والمغرب; و تظهر له الكنوز; ولا یبقى فى الارض خراب الاّ یعمّره(61); حكومت او شرق و غرب جهان را فرا خواهد گرفت; و گنجینه هاى زمین براى او ظاهر مى گردد و در سرتاسر جهان جاى ویرانى باقى نخواهد ماند مگر این كه آن را آباد خواهد ساخت! »
و براستى باید چنین شود زیرا ویرانیهاى زمین نه به خاطر كمبود نیروى انسانى است، و نه كمبود مالى، بلكه مولود ویرانگرى انسانها، و صرف بیهوده منابع مالى و انسانى و عدم احساس مسؤولیّت است; و هنگامى كه اینها در پناه یك نظام صحیح اجتماعى بر طرف گردد، این آبادى حتمى است; بخصوص كه از پشتوانه منابع جدید فوق العاده اى نیز برخوردار خواهد بود.
در حدیث جالب دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم:
اذا قام القائم: حكم بالعدل
وارتفع الجور فى ایّامه
و امنت به السّبل
واخرجت الارض بركاتها
و ردّ كلّ حقّ الى اهله...
و حكم بین النّاس بحكم داوود(علیه السلام) و حكم محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم)
فحینئذ تظهر الارض كنوزها
و تبدى بركاتها
ولا یجد الرّجل منكم یومئذ موضعا لصدقته و لا لبرّه لشمول الغنى جمیع المؤمنین...(62);
هنگامى كه قائم قیام كند: حكومت را بر اساس عدالت قرار مى دهد.
و ظلم و جور در دوران او برچیده مى شود.
و جادّه ها در پرتو وجودش امن و امان مى گردد.
زمین بر كاتش را خارج مى سازد.
و هر حقّى به صاحبش مى رسد.
در میان مردم همانند داوود(علیه السلام) و محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) داورى مى كند.
در این هنگام زمین گنجهاى خود را آشكار مى سازد.
و بركات خود را ظاهر مى كند.
و كسى موردى را براى انفاق و صدقه و كمك مالى نمى یابد زیرا همه مؤمنان بى نیاز و غنى خواهند شد...!
تكیه روى ظاهر شدن بركات زمین و خارج شدن گنجها نشان مى دهد كه هم مسأله زراعت و كشاورزى به اوج ترقى خود مى رسد; و هم تمام منابع زیر زمینى كشف و مورد استفاده قرار مى گیرد، و در آمد سرانه افراد آنقدر بالا مى رود كه در هیچ جامعه اى فقیرى پیدا نمى شود و همه به سر حدّ بى نیازى و خود كفایى مى رسند.
و بى شك اجراى اصول عدل و داد و جذب نیروهاى انسانى به مسیرهاى سازنده، چنین اثرى را خواهد داشت; زیرا همان گونه كه گرسنگى و فقر و نیازمندى بر اثر كمبودها نیست بلكه نتیجه مستقیم و غیر مستقیم مظالم و تبعیضها و بیدادگریها و تلف شدن نیروها و هدر دادن سرمایه هاست!
در حدیث دیگرى كه در منابع اهل تسنّن آمده است، از ابوسعید خدرى چنین نقل شده:
قال رسول اللّه(صلى الله علیه وآله وسلم):
ابشّركم بالمهدى یملأ الارض قسطاً كما ملئت جوراً و ظلماً، یرضى عنه سكّان السّماء والارض، یقسم المال صحاحاً، فقال رجل ما معنى صحاحاً، قال بالسّویه بین النّاس; و یملأ قلوب امّة محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) غنى; و یسعهم عدله، حتّى یأمر منادیاً ینادى یقول من له بالمال حاجة فلیقم فما یقوم من النّاس الاّ رجل واحد (ثم یأمر له بالمال فیاخذ ثم یندم و یردّه(63);
پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:
شما را به ظهور مهدى(علیه السلام) بشارت مى دهم; زمین را پر از عدالت مى كند همان گونه كه از جور و ستم پر شده است; ساكنان آسمانها و ساكنان زمین از او راضى مى شوند و اموال و ثروتها را بطور صحیح تقسیم مى كند.
كسى پرسید: معنى تقسیم صحیح ثروت چیست؟
فرمود:
بطور مساوى در میان مردم!
(سپس فرمود:)
و دلهاى پیروان محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) را پر از بى نیازى مى كند، و عدالتش همه را فرا مى گیرد; تا آنجا كه دستور مى دهد كسى با صداى بلند صدا زند هر كس نیاز مالى دارد برخیزد، هیچكس ـ جز یك نفر بر نمى خیزد.
(سپس در ذیل حدیث مى خوانیم كه امام دستور مى دهد مال قابل ملاحظه اى به او بدهند، امّا او بزودى باز مى گردد و پشیمان مى شود كه چرا آزمند و حریص بوده است.)
در تفسیر این حدیث به چند نكته باید توجّه كرد:
1ـ منظور از رضایت ساكنان آسمان از حكومت او، یا اشاره به فرشتگان آسمان و ملائكه مقرّب پروردگار است; و یا اشاره به گسترش حكومت او بر كرات دیگر مسكونى و گشوده شدن راه آسمانها و مسافرتهاى فضایى به نقاط دور دست جهان است.
2ـ منظور از تقسیم عادلانه ثروت در شكل تقسیم مساوى ـ با توجّه به این كه مى دانیم در اسلام كه مهدى(علیه السلام) حافظ و مروّج احكام آن است در برابر كار بیشتر و تلاش و لیاقت فزونتر، سرمایه بیشترى پرداخته مى شود ـ یا اشاره به اموال بیت المال و اموال عمومى بطور كلّى است كه همگان در حكومت اسلامى در مقابل آن برابرند ـ چنانكه از سیره پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) و على(علیه السلام) نقل شده، بعكس چیزى كه درباره دوران بسیارى از خلفا همانند عثمان خوانده ایم كه انواع تبعیضها را روا مى داشتند! و یا اشاره به این است كه در شرایط مساوى، امتیازات و پاداشها و اجرتها مساوى به افراد داده مى شود; بعكس آنچه در دنیاى كنونى دیده مى شود كه یك كارگر در نقطه اى از جهان ممكن است ساعتى ده دلار مزد بگیرد امّا كارگر دیگر با همان شرایط و كیفیّت در مقابل كار ده ساعته خود حتّى یك دلار هم نگیرد و این نهایت ظلم است كه مزد افراد در شرایط برابر، كاملا متفاوت باشد.
3ـ نكته دیگر این كه، از ذیل حدیث بخوبى استفاده مى شود كه در آن روز حتّى یك نفر محتاج و نیازمند وجود ندارد، به دلیل این كه آن یك نفر هم كه بر مى خیزد غناى روحى نداشته و گرفتار حرص و آز بوده و الاّ از نظر مادّى بى نیاز بوده است; و مهم این است كه او تحت رهبرى صحیح خود دلها را مملو از غناى معنوى و روانى مى كند; و این خلق و خوى زشت «حرص» را از سرزمین دلها ریشه كن مى سازد; همان حرصى كه سرچشمه بسیارى از تلاشهاى بیهوده ثروت اندوزان تهى مغز است كه با داشتن هزاران برابر سرمایه مورد نیاز زندگى خود و فرزندان خویش، باز هم دست و پا بر جمع ثروت فزونتر مى كنند; گوئى به بیمارى استسقا گرفتارند كه هر چه مى نوشند باز هم سیراب نمى شوند.
یكى دیگر از عوامل، یا صحیحتر، از بهانه هاى جمع ثروت، كه عدم اطمینان به وضع آینده است، در پرتو عدالت اجتماعى او بكلّى از بین مى رود و هیچ كس نیازى در خود به ثروت اندوزى نمى بیند; زیرا هم امروز و هم آینده او تأمین شده است.
باز در حدیث دیگرى از پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله وسلم) مى خوانیم:
... حتّى تملأ الارض جوراً فلا یقدر احد یقول اللّه! ثم یبعث اللّه عزّوجل رجلا منّى و من عترتى فیملأ الارض عدلا كما ملأها من كان قبله جوراً و یخرج له الارض افلاذ كبدها و یحثو المال حثواً و لا یعدّه عداً;(64)
زمانى فرا مى رسد كه زمین پر از ستم مى شود و كسى نمى تواند (آشكارا) نام خدا را ببرد (و دم از حقّ و عدالت بزند); سپس خداوند عزّوجل مردى را از من و خاندان من، بر مى انگیزد; كه زمین را پر از عدل مى كند آن گونه كه پیش از او، پر از ستمش كرده اند و زمین قطعات كبد خود را براى او بیرون مى فرستد، و ثروت را بدون شماره و محاسبه در میان مردم پخش مى كند (و هر كس به قدر نیازش از آن بر مى گیرد...(.
«افلاذ» جمع فلذ به معنى قطعه و شعبه است; و افلاذ كبد به اشیاء گرانبها اطلاق مى شود و در اینجا اشاره به منابع گرانقیمت و پر ارزش درون زمین است.
این احتمال نیز وجود دارد كه تعبیر فوق اشاره به این باشد كه انسان دسترسى به هسته درونى گداخته زمین مى یابد كه یك پارچه آتش و حرارت است; و ممكن است از آن به عنوان یك منبع مهمّ انرژى استفاده كرد; و نیز ممكن است منابع گرانبهائى از انواع فلزّات از آن بتوان استخراج نمود; و با توجّه به این كه پوسته جامد زمین پوسته نسبتاً نازكى است و درون دل زمین جهانى از موادّ گداخته و منابع گوناگون وجود دارد، دسترسى به چنین منبع عظیم و وسیعى مى تواند فكر انسان را از جهات فراوانى راحت سازد.
رشد اخلاقى، و تامین نیازهاى آینده بطور اطمینان بخش، و فراوانى منابع در آمد، و خلاصه جمع شدن غناى روحى و جسمى سبب مى شود كه حتّى نیاز به شمارش اموال پیدا نشود و هر نیازمندى نیاز خود را از بیت المال حكومتش بدون تشریفات زاید بگیرد.
اینها همه از یك سو، و از سوى دیگر:
اشاراتى در اخبار دیده مى شود كه نشان مى دهد در عصر حكومت او شهرهاى بسیار وسیع و آباد، جاده هاى وسیع، مساجد بزرگ امّا ساده و بدون زرق و برق و زینت ساخته خواهد شد; و نظارت كاملى بر طرز ساختمان خانه ها، به گونه اى كه كمترین مزاحمتى براى مردم دیگر نداشته باشد، مى كند :
1ـ در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم:
و یبنى فى ظهر الكوفه مسجداً له الف باب و یتّصل بیوت الكوفه بنهر كربلا و بالحیرة(65) ;
در پشت كوفه مسجدى بنا مى كند كه یكهزار در دارد، و خانه هاى كوفه به نهر كربلا و حیره مى رسد!
و مى دانیم فاصله میان این دو شهر هم اكنون بیش از 70 كیلومتر است.
2ـ از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم:
اذا قام القائم...
یكون المساجد كلّها جمّاء لاشرف لها كما كان على عهد رسول اللّه(صلى الله علیه وآله وسلم)
و یوسّع الطّریق الاَعظم فیصیر ستّین ذراعاً
و یهدم كلّ مسجد على الطّریق
و یسدّ كلّ كوَّة الى الطّریق
و كلّ جناج و كنیف و میزاب الى الطّریق(66);
هنگامى كه قائم قیام كند...
مساجد در عصر او همگى داراى دیوارهاى كوتاه و بدون كنگره خواهد شد همان گونه كه در عصر رسول اللّه(صلى الله علیه وآله وسلم) بود.
جادّه هاى بزرگ و اصلى را توسعه مى دهد و به 60 ذراع مى رسد!
و تمام مساجدى را كه در مسیر قرار دارند (و مزاحم مردم هستند به فرمان او) خراب مى شود!
و تمام دریچه ها و روزنه هائى كه به راهها گشوده مى شود (و مزاحم عبور و مرور مردم است) ویران مى سازد.
و بالكنها (ى مزاحم) و فاضلابها و ناودانهایى كه در راه (عبور مردم) باز مى شود مى بندد!»
3ـ و نیز در حدیثى طولانى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده كه فرمود:
... ولیصیّرنَّ الكوفة اربعة و خمسین میلا و لیجاورنَّ قصورها كربلا، و لیصیّرنَّ اللّه كربلا معقلا و مقاما...(67);
او كوفه را پنجاه و چهار میل توسعه مى دهد تا آنجا كه عمارات آن به كربلا مى رسد، و كربلا (كوى شهیدان و قهرمانان و جانبازان راه خدا) مركز و كانون بسیارى از فعّالیّتها مى گردد...
4ـ روایات در زمینه پیشرفت كشاورزى و فزونى فراورده هاى زراعى و فزونى آبها و دامها و عمران و آبادى در تمام زمینه ها فراوان است.(68)
* * *