تربیت
Tarbiat.Org

انقلاب اسلامی، برون‌رفت از عالَم غربی
اصغر طاهرزاده

شاخصه‌های اصلی تمدن غربی

در فرهنگ نفسانی تمدّن غرب، كمال انسان در صفات چهارگانه‌ی «كلاغی» و «خوكی» و «خروسی» و «طاووسی» ارزیابی می‌شود. فرموده‌اند این صفات چهارگانه؛ شاخصه‌ی اصلی تمدّن غربی است. این صفات، صفاتی است كه انسان‌ها در شرایط عادی خیلی زود آن‌ها را می‌پذیرند و به عنوان ارزش‌های زندگی دنبال می‌کنند.
یکی از شاخصه‌های فرهنگ مدرنیته را صفت كلاغی گفتند زیرا آن تمدّن عمر طولانی را بسیار دوست می‌دارد و صِرف بیشترماندن، یكی از اهداف آن است و انسان‌ها در این فرهنگ هزینه‌های زیادی به‌كار می‌برند تا در این دنیا بیشتر بمانند. خصلت دیگری که برای آن تمدن برمی‌شمارند، صفت خروسی است؛ چون شهوت بر او غلبه دارد و محور انتخاب‌ها را ارضای شهوت قرار داده است. و به آن تمدّن خوكی می‌گویند، چون‌ خوردن و خوابیدن برای مردمی که تحت تأثیر این فرهنگ‌اند اهمیت بسیاری دارد. و آن را تمدّن طاووسی می‌نامند، چون خودنمایی و ظاهرپردازی یكی از صفات اصلی فرهنگ مدرنیته است. در چهارصد سال پیش اگر به كسی می‌گفتند در روی زمین مسابقه‌ای ترتیب داده شده است كه ببینند چه كسی تندتر و بیشتر می‌خورد تا به عنوان قهرمان از او یاد کنند، بسیار متحیّر و بهت‌زده می‌شد، حیرت از آن جهت که قهرمانان یک تمدن کسانی باشند که صفات خوك‌ها و كلاغ‌ها و خروس‌ها و طاووس‌ها را در خود رشد داده‌اند و تا این اندازه سطحی شده باشند. آیا انسان‌های سطحی‌ می‌توانند از رازهای عالم وجود چیزی درک کنند و دنیای خود را از تنگنای چنین عالمی به سوی عالم بیکرانه‌ی معنویت سوق دهند؟ آیا می‌توان انتظار داشت فرهنگ غربی با انقلاب اسلامی دشمنی را کنار بگذارد؟(50)
در فرهنگ دینی، مراتب کمال و نقص انسان در نسبت او به قرب و بُعد به خداوند تعیین می‌شود و آن کسی كه به خداوند نزدیك‌تر است به عنوان قهرمان واقعی به دیده‌ی احترام به او می‌نگرند هر چند او خود را از بقیه‌ی افراد کم‌تر و در محضر حق ذلیل‌تر می‌یابد، در همین رابطه خداوند در پدید آمدن چنین روحیه‌ای فرمود: «اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَاللّهِ اَتْقیَكُم»؛(51) برترین شما نزد خدا با تقواترین شما است، به عبارت دیگر قهرمان در نظام دینی كسی است كه از طریق تقوا نظر به حقایق عالم انداخته باشد، چون قرآن می‌فرماید: «اِتَّقُوا اللّه وَ یعَلِّمُکُمُ اللّه»؛(52) تقوا پیشه کنید تا خداوند شما را تعلیم دهد و معلوم است تعلیم الهی علم شهودی و معرفت حضوری است. قهرمانان تمدّن دینی همچون حضرت علی (ع)اند ولی نه از آن جهت که شمشیر زنی بی‌باک است بلکه از آن جهت که مجسمه‌ی تقوا و رازبینی است. در فرهنگی که قهرمان آن حضرت علی(ع) است، عموم مردم خود را در مقایسه با او ارزیابی می‌كنند که چه اندازه در نزد خود به بینش آن حضرت نزدیک‌اند و چه اندازه اهل حضور قلب و اشك و ناله‌اند.
زیستن به طریق دینی با نظر به قهرمانی آنچنانی، و پذیرفتن هزینه‌های پشت‌کردن به فرهنگ غربی، طومار دنیای غرب را در هم می‌پیچد که در مباحث گذشته مورد بحث قرار گرفته است. آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که قهرمانان در فرهنگ نفسانیِ غرب در مقابل قهرمانان نظام الهی هستند و هر کدام جهت‌گیری خاص خود را دارند تا آن‌جا که یکی گرفتار پوچی و اضمحلال می‌شود و دیگری به سعادت و رستگاری می‌رسد و انقلاب اسلامی با طرح قهرمانانی کاملاً جدا از قهرمانان فرهنگ مدرنیته، نه تنها یك كشور را از دست نظام شاهنشاهی نجات داد، بلكه خواهی نخواهی هویت زندگی غربی را به چالش کشید و انگیزه‌ی ادامه زندگیِ آنچنانی را زیر سؤال برد و به همین جهت سران نظام استکباری درصدد‌اند تا با ناکام نشان‌دادن نظام اسلامی انگیزه‌های ویران‌شده‌ی خود را در جهت ادامه‌ی زندگی غربی، بازسازی کنند. این است که تمدّن غربی هرگز نمی‌تواند در مقابل انقلاب اسلامی كوتاه بیاید مگر این‌كه مسئولان انقلاب اسلامی از مواضع خود كه عبارت است از برگشت به تماشاگری راز و پشت کردن به فرهنگ ضد قدسی فرهنگ مدرنیته، دست بردارند.
روشن است که دینداری منهای حكومتِ دینی امكان ندارد و در آن حكومت، شرایط آموزشی بر اساس تماشاگری راز مدیریت نمی‌شود و لذا انقلاب اسلامی نظر به حاکمیت دین در تمام مناسبات اجتماع دارد و اگر بر حاکمیت قوانین اسلام و نگاه دینی اصرار نورزد، در شرایطی که فرهنگ مدرنیته نگاه خود به عالم و آدم را بر همه‌ی ذهن‌ها حاکم کرده است، همان نگاه ادامه می‌یابد و امکان این که انقلاب اسلامی حقیقت خود را آشکار کند فراهم نمی‌شود و به همان اندازه به حاشیه می‌رود.