یكی از كارهایی كه باید در سالگردهای مربوط به امام خمینی(رض) و انقلاب اسلامی انجام بدهیم، نظر به ماهیتِ میراث امام خمینی(رض) یعنی انقلاب اسلامی است که آن مرد الهی برای بشریت گذاشت. انقلاب اسلامی آنچنان با تمام ابعاد عالَم و آدم در ارتباط است که به واقع از هیچ نکتهای از نکات آن نباید غفلت کرد وگرنه به همان اندازه از سیر به سوی کمال محروم خواهیم شد. با شناخت ماهیت انقلاب اسلامی دیگر مناقشه روی مفاهیمی از قبیل دین اقلّی و دین اكثری و یا ولایت مطلقه و یا غیرمطلقهی فقیه، و امثال آنها نخواهیم داشت، همهی این مناقشهها در شرایطی پیش میآید كه نسبت به شناخت جایگاه عالَم انقلاب اسلامی غفلت شود. همانطور که وقتی انسان اسلام را به عنوان یک دین الهی پذیرفت دیگر این سؤال برایش پیش نمیآید كه «آیا نماز بخوانیم و یا نخوانیم!» كسی كه اسلام را پذیرفت و متوجه نقش آن در دنیا و آخرتش شد نماز را كه لازمهی غیر قابل انفكاك مسلمانی است جهت سعادت خود به خوبی میپذیرد. در همین راستا بنده معتقدم اگر بر روی لوازم انقلاب اسلامی مناقشه میشود، به جهت آن است كه موقعیت اصلی انقلاب درست روشن نشده است. بنابراین باید همه تلاش كنیم كه ذات انقلاب را بشناسیم تا لوازم آن نیز شناخته و پذیرفته شود. آن وقت است که روشن میگردد به واقع امروزه انقلاب اسلامی همراه با لوازمش تنها راه سعادت بشر است، نشناختن ذات انقلاب مثل دیگر ندانستن ها نیست، زیرا این ندانستن یک نوع بیگانگی با تاریخ است و موجب بی خردی و بی بهرهگی انسان از زندگی میشود چون «وقت» خود را نشناخته.(41)