تربیت
Tarbiat.Org

ربا و بانکداری اسلامی
آیت الله ناصر مکارم شیرازی

دلیل دوم: رباخوارى در روایات اسلامى

دلیل دوم بر تحریم عمل زشت ربا، روایات بسیار زیاد و گسترده اى است که در منابع مختلف وارد شده است. این روایات به قدرى زیاد است که شاید به سر حدّ تواتر برسد(18)، در این روایات تعبیرات بسیار تکان دهنده اى در مورد این کار اقتصادى ظالمانه و غیرانسانى وارد شده است که درباره کمتر گناهى دیده مى شود.
در اینجا به پنج گروه از این روایات ـ که هر کدام شامل احادیث متعدّدى است ـ اشاره مى کنیم.
گروه اوّل: در این روایات رباخوارى با عمل زشت منافى عفّت مقایسه شده و از آن بدتر شمرده شده است.
از جمله در حدیثى مى خوانیم که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به على(علیه السلام)فرمود: «یا عَلِیّ، دِرْهَمُ رِباً اَعْظَمُ عِنْدَاللهِ مِنْ سَبْعینَ زَنْیَة...; اى على!
یک درهم از ربا از نظر گناه و معصیت بدتر از هفتاد بار زناست».(19)
حتّى تعبیراتى بسیار تندتر و شدیدتر از اینکه نقل همه آنها به درازا مى کشد.
این تعبیر در روایات متعدّد دیگرى وارد شده است ولى با اعداد و ارقام مختلف، در بعضى از روایات معادل 33 بار(20) و در روایت دیگر معادل 30 بار(21) و در بعضى معادل 20 بار(22) و در بعضى معادل یک بار(23) عمل منافى عفّت شمرده شده است. همه مى دانند اسلام به شدّت با اعمال منافى عفّت برخورد مى کند، حال باید حساب کرد که زیان و زشتى رباخوارى چقدر زیاد است که درباره آن چنین مى گوید و این از صریح ترین دلایل بر حرمت ربا در اسلام است.
در اینجا این سؤال پیش مى آید که چرا عددها در روایات مزبور تا این حدّ متفاوت و مختلف است؟
در پاسخ این سؤال مى توان گفت که رباها مختلف است و همه انواع ربا، بد، ظالمانه و زشت است، ولى بعضى از بعضى بدتر و زشت تر مى باشد و این تفاوت اعداد، مربوط به تفاوت انواع رباست; مثلا رباى اضعاف مضاعف که شرح آن گذشت با رباى معمولى متفاوت است، و قبح و زشتى آنها یکسان نیست. و ربا گرفتن از یک انسان بسیار ضعیف که مثلا براى درمان فرزندش مختصرى وام مى گیرد با ربا گرفتن از افرادى که در چنین شرایط اضطرارى قرار ندارند فرق مى کند و اوّلى به مراتب زشت تر و ظالمانه تر است.
تحمیل رباهاى ظالمانه بر یک ملّت بزرگ که تمام هستى آنها را به باد مى دهد با ربا گرفتن از یک فرد فرق مى کند، بنابراین همه انواع ربا زشت، ظالمانه و گناه است، ولى بى شک این انواع سلسله مراتبى دارد.
امّا چرا مقایسه با اعمال منافى عفّت شده و از آن بدتر شمرده شده است؟
ممکن است از این نظر باشد که رباخوارى یکى از عوامل اصلى فقر و اختلاف طبقاتى است و مى دانیم یکى از علل فحشا، فقر و فشار اقتصادى است که سبب شکست جوانان در تشکیل خانواده و کشانده شدن آنها به فساد است.
اگر ریشه فقر خشکانده شود، لااقل بخش مهمّى از فحشا و فساد اخلاقى از میان خواهد رفت، آنها که مقدّمات فقر را در جامعه فراهم مى سازند در فساد و انحرافات اخلاقى آن شریک و سهیمند، و عمل آنها گاه با چندین بار عمل منافى عفّت برابرى مى کند!
به هر حال این روایات به روشنى و با صراحت و با تأکیدهاى متعدّد دلالت بر تحریم ربا دارد، و آن را هم ردیف بزرگترین گناهان از نظر اسلام مى شمرد (تا حدّ زناى با محارم و حتّى فراتر)، و با توجّه به گستردگى این روایات و لحن شدید آنها اگر دلیلى بر حرمت ربا جز این گروه از روایات نبود کافى به نظر مى رسید.
گروه دوم: روایاتى است که ربا و تمام کسانى که به نوعى با آن ارتباط دارند را لعنت مى کند.
امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید: «لَعَنَ رَسُولُ الله(صلى الله علیه وآله) اَلرِّبا وَآکِلَهُ وَبائِعَهُ وَمُشْتَریَهُ وَکاتِبَهُ وَشاهِدَیْهِ».(24)
پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله)در این روایت «ربا» و پنج طایفه را ـ که در ارتباط با ربا هستند ـ لعنت کرده است:
1. کسى که میهمان رباخوار مى شود و از غذایى که از پول ربا تهیّه شده است، با علم و آگاهى استفاده مى کند.
2. رباخوار
3. ربا دهنده
4. کسى که ربا را محاسبه مى کند
5. شهود قرارداد ربا
در هر مورد، که یک چیز حرام، به این گستردگى مورد لعن خداوند قرار مى گیرد(25) دلیل بر عظمت حرمت آن کار، و قبح و زشتى فوق العاده آن است.
کوتاه سخن اینکه این گروه از روایات نیز دلیل بر حرمت ربا و رباخوارى است.
گروه سوم: روایاتى که مى گوید: ربا بدترین و خبیث ترین نوع معاملات است.
1. امام باقر(علیه السلام) مى فرمایند: «اَخْبَثُ الْمَکاسِبِ کَسْبُ الرِّبا; کثیف ترین معاملات، معاملات ربوى است».(26) حتّى از شراب فروشى و قمار و فحشا کثیف تر است.
2. در حدیث دیگرى مى خوانیم: «وَ مِنْ اَلْفاظِ رَسُولِ الله(صلى الله علیه وآله)اَلْمُوجَزَةِ الَّتى لَمْ یُسْبَقُ اِلَیْها: شَرُّ الْمکاسِبِ کَسْبُ الرِّبا; از سخنان کوتاه و پرمعناى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) که پیش از آن حضرت، سابقه نداشته این است که فرمود: رباخوارى بدترین نوع کسب هاست».(27)
نتیجه اینکه این گروه از روایات نیز دلالت روشنى بر حرمت ربا دارد; حرمتى شدید و مؤکّد.
گروه چهارم: روایاتى است که دلالت بر هلاکت رباخواران در دنیا دارد.
امام صادق(علیه السلام) مى فرمایند: «اِذا اَرادَ اللهُ بِقَوْم هَلاکاً ظَهَرَ فیهِمُ الرِّبا; هنگامى که خداوند اراده بر هلاکت قومى کند، ربا در میان آنها ظاهر مى گردد».(28)
معناى این روایت این است که ربا مجازات دنیوى نیز دارد و به هلاکت رباخواران منتهى مى شود.
همین معنا در روایت دیگرى نیز وارد شده است.(29)
ممکن است سؤال شود چرا خداوند اراده هلاکت مردم و قومى را مى کند، تا ربا در بین آنها شیوع پیدا کند و سبب نابودى آنها شود؟
پاسخ این سؤال روشن است، اراده خداوند بدون دلیل نیست، لابد آن قوم مرتکب گناهانى شده اند که خداوند حکیم، اراده نابودى آنها را مى کند و گرفتار رباخوارى مى شوند.
این نکته نیز قابل دقّت است که لازم نیست همواره هلاکت، مانند هلاکت و نابودى اقوام پیشین و با صاعقه ها و زلزله ها مثل قوم لوط و عاد و ثمود باشد، بلکه هلاکت امروزه اشکال دیگرى نیز دارد، بیمارى هاى غیرقابل علاجى همچون ایدز و نیز اعتیاد به مواد مرگ آور، انواع بیمارى هاى روانى که قسمت عمده اى از بیمارستان هاى کشورهاى غربى را به خود اختصاص داده است و مانند آنها، همه اسباب هلاکت امّت هاى گنهکار مى تواند باشد; و به هر حال این گروه از روایات نیز دلالت بر حرمت شدید ربا دارد.
گروه پنجم: روایاتى است که سرانجام رباخوار را آتش دوزخ شمرده است.
حضرت على(علیه السلام) فرمودند: «خَمْسَةُ اَشْیاء تَقَعُ بِخَمْسَةِ اَشْیاء وَ لابُدَّ لِتِلْکَ مِنَ النّارِ: مَنِ اتَّجَرَ بِغَیْرِ عِلْم فَلابُدَّ لَهُ مِنْ اَکْلِ الرِّبا، و لابُدَّ لآکِلِ الرَّبا مِنَ النَّار; پنج چیز علّت پنج چیز است و سرانجام اینها جهنّم است: 1. تجارت و کسب بدون آگاهى ـ از احکام فقهى آن ـ سبب رباخوارى و منتهى به آن مى شود و رباخوار حتماً در دوزخ خواهد بود»(30) و روشن است که این گونه روایات نیز دلیل بر تحریم این عمل است.
کوتاه سخن اینکه مجموعه این پنج گروه روایات، که از هر کدام نمونه اى ذکر شد، به طور قوى و صریح و آشکار دلالت بر حرمت ربا و رباخوارى دارد. البته روایات وارده منحصر به اینها نیست; مى توانید براى آگاهى بیشتر به مدارک دیگر رجوع فرمایید.(31)