تربیت
Tarbiat.Org

جایگاه رزق انسان در هستی
اصغر طاهرزاده

جایگاه رزق در زندگی

بعد از طرح نكته فوق حضرت ‌فرمودند: یك سلسله موضع‌گیری‌ها از آن جهت كه انسان متوجّه این قاعده نیست، باعث عمل‌كردهای بد و در نتیجه آبرو ‌ریزی برای انسان می‌شود. سپس فرمودند: باید دنیا را وسیلة اصلاح امور آخرت خود قرار دهی و رزق حقیقی تو آن است كه وسیلة آبادانی آخرتت قرار بگیرد. این‌جاست كه احساس می‌شود باید با موضوع و جایگاه رزق در زندگی بیشتر آشنا شد.
بنده‌ای كه راهی كوی دوست است، اگر از بندهای اسارت آزاد شود، دلدادگی با حق برایش آسان است. اساساً در مسیر سیر و سلوك مجموعه‌ای از افكار و اعمال و گرایش‌هایی هست كه نمی‌گذارند سالك، سالك ‌واقعی باشد و به سوی مقصد حقیقی سیر كند. اگر افكار ما صحیح باشد و گرایش‌های ما متعادل گردد و اعمال ما درست شود، به خودی خود روح و قلب ما با حق مراوده خواهد داشت. پس باید روشن شود، چه كنیم كه افكار و اعمال و گرایش‌های ما مانع سیر و سلوك ما نشود؟
امام علی(ع) در دستوراتی كه به فرزندشان می‌دهند در واقع می‌خواهند از آن طریق بندهای توقّف در دنیا و افكار محرومیت از حق، را در ما از بین ببرند. یكی از بندهای بسیار محكم كه انسان را در دنیا متوقف می‌كند و از بهره‌ای كه باید در زندگی ببرد، باز می‌دارد، گرفتار شدن در رزق است و مسلّم خداوندی كه ما را برای بندگی خلق كرده - و از طرفی گرفتار رزق‌شدن ما را از بندگی خدا باز می‌دارد- بنا ندارد ما را در زندگی دنیا گرفتار رزقمان كند.
امام علی(ع) می‌فرمایند: چه بخواهی و چه نخواهی خدا رزق تو را تأمین كرده است و آن رزق به دنبال توست تا تو را بیابد و خود را به تو برساند، پس به جای این‌كه همة زندگی را برای طلب رزق خود قرار دهی، سیر بندگی را مدّنظر داشته باش. می‌فرمایند: «رِزْقُكَ یَطْلُبُكَ فَاَرِحْ نَفْسَكَ مِنْ طَلَبِهِ»(36) یعنی؛ روزیِ تو، تو را طلب می‌كند، خود را نسبت به طلب آن در زحمت مینداز.
شما به این نكته عنایت كنید كه خود خداوند متعال می‌فرماید: من شما را برای بندگی روی زمین آفریده‌ام، در حالی كه اگر دنیا را خدا طوری خلق كرده باشد كه ما اسیر رزق‌مان باشیم، پس عملاً به بندگی خدا نمی‌رسیم و لذا باید رزق ما را از قبل تأمین كرده باشد تا ما دغدغة رزق نداشته باشیم و به همین جهت اولیاء دین دائماً ما را متذكر این نكته می‌كنند كه؛ با حرصِ بیشتر، رزق بیشتر نصیب شما نمی‌شود، ولی فرصت بندگی خود را از بین می‌برید. پیامبر خدا(ص) می‌فرمایند: «...اِنَّ الرِّزْقَ لا یَجُرُّهُ حِرْصُ حَریصٍ وَ لا یَصْرِفُهُ كِراهَةُ كارِهٍ»(37) یعنی؛ رزق را حرصِ حریصان افزون نكند و تنفر و ممانعت افراد، نقصانش ندهد. البته اگر انسان مؤمن وظیفه‌اش را نسبت به افراد جامعه درست انجام بدهد و در این رابطه از رزقی كه برایش پیش می‌آید استفاده كند، این را نمی‌گویند گرفتار رزق‌شدن. این همان بندگی است كه در كنار آن رزق مورد نیاز به راحتی می‌رسد. به عنوان معلّمان درس دینی خدمت حضرت امام خمینی«رحمة‌الله‌علیه» رفته بودیم، فرمودند: «شما معلّمان برای خدا درس بدهید، حقوقتان را هم بگیرید». اگر ما برای خدا درس بدهیم، بالأخره یا آموزش و پرورش به ما حقوق می‌دهد یا از طریق دیگر رزق ما می‌رسد. شما به من بگویید مگر جز این است كه پیغمبران، به صرف عبودیت كار می‌كردند و هیچ‌كدام هم بی‌رزق نبودند؟ آری؛ گاهی رزقشان تنگ می‌شد و گاهی وسیع. كه آن بحثی دیگر است و إن‌‌شاء‌الله بعداً به آن می‌پردازیم.