یقیناً آن حیاتی حیات است كه مقدّس باشد، و حیاتی مقدّس است كه در جهانی مقدّس و با خدایی كه مبنای همه تقدّسهاست بتوان به سر برد، و لذا میخواهیم بگوییم: «آشتی با خدا، آشتی با همه چیزهاست، كه همه چیز به جهت بیخدایی ما، به ما پشت كرده بودند و ما نیز به آنها پشت كرده بودیم». و با چهره ظلمانی عالم روبهرو بودیم، ونه با چهره رحمانی و حیاتمندش، و در این حال در واقع با هیچ چیز آشنا نخواهیم بود، و هیچ چیز هم با ما آشنا نخواهد بود، و این تنهایی واقعاً مرگ است و مرگآفرین.