تربیت
Tarbiat.Org

آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین
اصغر طاهرزاده

نكته دوم - درك غم غربت

انسان به صورتی شگفت‏انگیز در طلب بازگشت به آن عالم مقدسی است كه خود را در آنجا آرام می‏بیند، ولی راه بازگشت را نمی‏شناسد، وقتی خود را به عنوان پنجره‏ای مقدس شناخت، این بازگشت را شروع می‏كند و در فرهنگ مؤمنین به عالم معنا قدم می‏گذارد و دیگر مسئولیتی خاص نسبت به بودن خود احساس می‏كند، كه این مسئولیت، غیر از آن چیزی است كه انسان متجدّد نسبت به بودن خود دارد. او دیگر غم غربت از عدم ارتباط با حق را می‏فهمد و آرزوی زندگی كردن در قرب خدا در جان او سر برمی‏آورد و معنا پیدا می‏كند و به نمونه‏هایی از انسان‌ها دل می‏بندد كه فوق زمین و زمان، زندگی را طی كردند و می‏كنند، از روزمرّگی‌ها آزاد است و در عالم معنوی خود رمز و رازهایی را اندوخته دارد. از دنیای تاریكِ ابهامات به آسمان شفاف معنویت نظر دارد، حتی چنین انسانی طبیعت را به مانند مادر و پرستاری می‏شناسد كه پروردگار انسان‌ها برای پروریدنِ او آن را آفریده و لذا با طبیعت به صورتی شفاف برخورد می‏كند و از آن پیام پروردگارش را می‏شنود و جلوه روحانی او را می‏بیند. دیگر برای او طبیعت و فوق طبیعت به دوگانگی مطرح نیست، چرا كه وقتی متوجه شد خودش پنجره ارتباط با حق است، راه پنجره دیدن همه چیز را تمرین كرده است، و در این حال در همه چیز و در همه جا یك نحوه تقدس می‏یابد، وقتی حیات انسانی رشد كرد و از حیات بدنی بالاتر آمد همه چیز را در حیات می‏یابد.