باید عنایت داشته باشید که حضور خداوند در هستی طوری است که هرگز ماده، مزاحم و مانع حضور خداوند در عالم ماده نیست تا بگوئیم اینجا یا خدا هست و یا مثلاً درخت، زیرا نحوهی وجود موجودِ مجرد با موجود مادی دو نحوه وجود است. برای فهم این نكته به نحوه حضور «من» در «تن» توجه میكنیم. «منِ» انسان در همه جای «تن» حضور دارد و «تن» به عنوان یک موجود مادی، مزاحم حضور «من» در تن نیست و لذا در هر جای بدن حاضر است. اگر «من»، موجودی مادی بود نمیتوانست در بدن حاضر باشد، چون هر موجود مادی مزاحم حضور موجود مادی دیگر در همان مکان است. مثلاً دست انسان چون مادی است نمیتواند در داخل دیوار حضور داشته باشد. زیرا دیوار هم مثل دست، ماده است و ماده، مزاحم حضور ماده دیگر در جایی است که ماده دیگری قرار دارد، اما ماده، مزاحم و مانع حضور مجرد در ماده نمیباشد چون همچنانکه عرض شد نحوهی وجود موجود مجرد با موجود مادی فرق دارد و خداوند چون مجرد است، بلكه از هر مجردی، مجردتر است ماده مانع حضور او در عالم ماده نیست.