گاهی ممكن است نه «بدن» از بین رفته باشد، و نه «روح» كامل شده باشد و لذا «نفس»، «بدن» را بخواهد، اما «بدن»، به طور موقت توان فرمان پذیری از «روح» را نداشته باشد. اگر انسان دقت كند در مییابد كه از صبح كه بیدار میشود دائماً «روحش» به «بدنش» فرمان میدهد. از پلك چشم تا گردن و ماهیچههای بدن، همه و همه تحت فرمان «روح» هستند، این فرمانهای ممتدِ روح به بدن، بدن را خسته میکند و امکان پذیرش فرمانهای بعدی را ندارد، در این حال به اذن الهی روح از بدن منصرف میشود و انسان میخوابد، تا جسم قدرت خود را تمدید کند و زمینهی پذیرش فرمانهای روح در آن فراهم شود. همین كه «روح» به طور موقّت از «بدن» منصرف شد بعضی از حرکات بدن متوقف میشود مثلاً در هنگام چرت زدن که شروعِ خواب است، پلكها میافتد روی چشم و یا سر خم میشود، به همین جهت ملاحظه میفرمایید حالت ماهیچههای انسان در هنگام خواب با موقع بیداری فرق دارند! در تمام مدت بیداری، «روحْ» دائم به «بدن» فرمان میدهد. و چون «بدن» یك موجود مادی است پس از مدتی که فعالیت کرد انرژی خود را تمام میکند و به اصطلاح خسته میشود، وقتی خسته شد دیگر فرمان نمیپذیرد، و وقتی به طور کلی فرمان نگرفت به اصطلاح میگویند «بدن» میخواهد بخوابد! در این هنگام «روح»، به اذن الهی از «بدن» منصرف میشود تا آهسته آهسته انرژی از دست رفتهی ماهیچهها تجدید شود، که در منظر علم زیستشناسی میگویند در موقع فعالیت مواد قندی به اسید لاكتیك تبدیل شده با كمی استراحت دوباره اسید لاکتیکها به گلوكز تبدیل میگردند. البته اینها ظهور بیرونی قضیه است، امّا در نگاه نفسشناسی وقتی «نفس» بعد از چند ساعت، «بدن» را آماده فرمانگیری دید، آن وقت است كه انسان، بیدار میشود. پس در قضیه خواب جریان از این قرار است كه «نفس»؛ «بدن» را آماده برای فرمان پذیری نمیبیند پس چند ساعتی آن را رها میكند تا آمادگی لازم را به دست آورد. در حقیقت در موقع خواب، «بدن» است که میخوابد نه «نفس»، و به همین دلیل است كه منِ انسان خواب میبیند. همین كه «بدن»، آماده فرمان گرفتن شد، انسان بیدار میشود و دوباره فرمانهای «نفس» به «بدن» شروع میگردد، گردن انسان راست میشود؛ پلك ها بالا میروند؛ ماهیچهها حالت فعال پیدا میكنند و ... به طور كلی فلسفه خواب، ناتوان شدن «بدن» از فرمان پذیری است.
عنایت داشتهباشید که موقع خواب و موقع مرگ، «نفس» از «بدن» منصرف میشود ولی در خواب، چنان است كه «بدن»، آمادگی پذیرش «روح» را دارد و «روح» دوباره به «بدن» بر میگردد. که قرآن در وصف این حالت میفرماید: «وَ یُرْسِلُ الاُخْرَی إِلَیَ أَجَلٍ مُّسَمَّی»(85) روحِ آن افرادی كه بنا نیست بمیرند، برای مدتی محدود برگردانده میشود.