انسان از طریق شناخت خودش متوجه است كه «خدا» میخواهد و اگر آنچه را كه جانش میخواهد- یعنی خدا را- به آن ندهد همینطور میگوید: «چرا؟... چرا خدا من را خلق كرد؟ این دیگر چه زندگی است؟ چرا اینطور شد؟... ای دنیا! اف بر تو!...» همهی این سخنان نشاندهندهی این است كه این انسان، جواب «جانش» را نداده است. در جلسه قبل عرض شد زندگی غیر دینی، زندگی پوچی است، چون آنچه كه حقیقت دارد خداست و بقیه چیزها ـ همه ـ ابزارند! و اگر زندگیِ غیر دینی، افتادن در پوچیها و بیراهههاست پس حتماً آنچنان سؤالهای آزاردهندهای هم جزء آن زندگی خواهد بود. اما اگر كسی واقعاً زندگی دینی داشته باشد و به خدا دل ببندد، هرگز چنین سؤالهای آزاردهندهای نخواهد داشت.
خواهناخواه امروزه در دنیای جوانانِ جهان یك مشكل بهوجود آمده است و آن مشكل پوچی یا نیهیلیسم است. جوان، دكتر است، مهندس است، مغازهدار است ولی پوچ است. درگذشته اینطور نبود چون اینهمه اشرافیت و تجمّل نبود و زندگیها، معنی دینی خودش را حفظ كرده بود. اصلاً خود این سؤال كه: «ما چگونه خودمان را از معضل پوچی نجات بدهیم؟» نشانهی پوچی حیات است! كسی كه میگوید: «چرا خدا من را خلق كرد؟» این سؤال را از سر پوچی میكند! در واقع او به آدرسی كه بنا بود با جان خود به آن برسد، نرسیده است! و با زبان بیزبانی دارد از مشکل روحی خود خبر میدهد و طلب نجات میکند. پس باید با روبهرو شدن با این سؤال از خود بپرسیم چگونه باید این جوان را از طریق هدایت جان او به سوی نور الهی، نجات داد؟
وقتی متوجه شویم اگر زندگی، دینی نباشد، حتماً پوچ است و حاصل آن این سؤال است كه «چرا خدا ما را خلق كرد؟» پس باید برای زندگی به نحو صحیح برنامهریزی کنیم. اگر زندگی، دینی باشد دیگر چیزی به عنوان اضطراب و پوچی در آن وجود ندارد. برای اینكه كسی این سؤال آزاردهنده را نداشته باشد باید وارد زندگی دینی شود، آنهم به نحوی که در این دنیای سراسر وَهمانگیز بتواند از دین و دینداری تغذیه کند و آنچنان اشباع شود که تمایل به وَهمیاتِ دنیای جدید در خیال او سر بر نیاورد.
خدا میفرماید:
« لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَیْكُمْ كِتَاباً فِیهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ »(14)
آدمها ما به یاد شما قرآن را نازل كردیم و در آن به فکر شما بودیم، آیا فکر نمیکنید؟
میخواستیم از طریق نزول قران بر قلب پیامبر(ص) برای شما كاری بكنیم، میدانستیم اگر «فرهنگ و نور قرآن» در زندگی شما نباشد از بین میروید و پوچ و ضایع میگردید.