تربیت
Tarbiat.Org

بزرگترین فریضه
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

. 10تقویت نهادهای احیاگر امر به معروف و نهی از منکر در جامعه

مسئله­ای که ممکن است به ذهن خطور کند این است که اگر بنا باشد هر فردی در برابر همه مردم مسئولیت امر به معروف و نهی از منکر را عهده‏دار شود و در پی انجام آن باشد، دیگر هیچ­گاه به کار خود نخواهد رسید. اگر کسی موظف شود که هم، نیازهای مادی همسایگان، خویشاوندان، اهل محله و دیگر افراد جامعه را تأمین کند، و هم نیازهای اخلاقی را پاسخ‌گو باشد، کارهای فردی او، و درنتیجه، کارهای اجتماعی نیز مختل می‌ماند، و نقض غرض خواهد شد. اما اگر کسانی در جامعه، که هم بلاغت نسبی دارند، هم احساس مسئولیت بیشتری می‏کنند، و هم حاضرند داوطلبانه، دراین‌زمینه فداکاری کنند، عهده‌دار مسئولیت این امر گردند، این مسئولیت از دیگران ساقط می‏شود. در آیه وَلْتَکن مِّنکمْ أُمَّه یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکرِ وَأُوْلَـئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛(89) «و باید از میان شما گروهی باشند دعوتگر به خیر که به نیکی فرمان دهند و از ناشایستی باز دارند و اینان رستگارند»، اگر «مِن» را تبعیضیه بگیریم، این احتمال وجود دارد که آیه اشاره به همین مطلب باشد که باید همیشه در جامعه گروهی برای رسیدگی به نیازمندی‌های مادی و معنوی دیگران آماده باشند.
طبعاً چنین کسانی نه یک هیئت حاکمه محدود، متشکل از اعضای کابینه یا تعدادی کارمند دولت هستند، و نه عموم مردم؛ بلکه قشر متوسطی بین عموم مردم و بین آن هیئت حاکمه‌اند که بیش از دیگران به
( صفحه 164 )
مسئولیت‏های اجتماعی اهمیت می­دهند. برای نمونه، موقعیت بسیج در جامعه ما، چنین است؛ کسانی که وظایف فردی خود را درست انجام می‏دهند، در تأمین نیازهای مادی و معنوی دیگران داوطلب می‏شوند؛ چنین کسانی در هنگام شیوع یک بیماری، برای یاری رساندن به بیماران پیش­قدم می­گردند، در هنگام بروز جنگ، داوطلبانه وارد میدان جنگ می‏شوند و در هنگام بروز مشکل اخلاقی در جامعه نیز، در عمل، خواهند کوشید. پس بسیجی در جامعه ما بار جامعه را به دوش می‏کشد و برای سالم ماندن و تأمین نیاز دیگران فداکاری می‏کند تا دیگران به فساد مبتلا نشوند.
در چنین صورتی، جامعه در مسیر سعادت قرار خواهد گرفت؛ چراکه هم صاحبان مشاغل مختلف می‏توانند کارهای خود را با جدیت انجام دهند و دیگر نگران مسئولیت‌های اجتماعی نباشند و هم خاطر دولت آسوده است که به‌قدر کافی نیرو برای تأمین نیازمندی‌های جامعه وجود دارد و همه بارها به دوش کارمندان رسمی دولت نیست. در آن زمان که بسیجیان جان‌برکف، دست از کار و زندگی خود می‏کشند و حاضر می‏شوند به کمک هموطنان و هم‌دینانشان بشتابند، و برای تأمین نیازمندی‌های جامعه سر از پا نمی‏شناسند، دیگر، نهادهای مسئول نگرانی نخواهند داشت و کارشان به سامان خواهد رسید.
امروزه برای کسانی همچون بسیجیان، نوبت حضور در جبهه فرهنگی است؛ این همان جبهه ‏ای است که سالیانی پیش گشوده شد و مقام معظم رهبری نیز بارها هشدار داد‌ه‌اند که ما مورد هجوم و شبیخون فرهنگی
( صفحه 165 )
قرار گرفته‌‏ایم، و دشمنان ما از این طریق درصددند فرهنگ ما را غارت کنند.(90) در این موقعیت نمی­توان منتظر ماند تا دولت با نیروهای محدود خود، با آفت فساد در جامعه مبارزه کند. همان‌گونه که دولت در زمان جنگ قادر نبود، به‌تنهایی جنگ را اداره کند، در این جنگ فرهنگی هم قادر نخواهد بود به‌تنهایی از پس مقابله با آن برآید. از سوی دیگر هم اگر منتظر باشیم تا همه مردم دراین‌زمینه وارد عمل شوند و یکسان مشارکت کنند، کارهای دیگر مختل می‌شود. در اینجا هم بار دیگر نوبت کسانی همچون بسیجیان فداکار است که به مقابله با این تهاجم فرهنگی برخیزند. در دوران دفاع مقدس، بسیجیان تعلیمات زیاد نظامی ندیده بودند، اما دوره‌های کوتاه‌مدت و فشرده چهل و پنج‌روزه را می­گذراندند و عازم میدان رزم می­شدند. در این جبهه فرهنگی نیز همین بسیجیان‌اند که باید پیشگام باشند و ضمن مجهز کردن خود به مبانی اعتقادی و دینی، با بیماری خانمان‌برانداز فساد اخلاقی در جامعه مبارزه کنند. پس بسیجی باید در این مسیر، شناخت خود را درباره حقایق اسلام افزایش دهد، راه پاسخ‌گویی به شبهات ایمان‌سوز را بهتر بیاموزد و با احساس مسئولیت، به مداوای مبتلایان به شک در اعتقادات و نیز مبتلایان به فسادهای اخلاقی بشتابد.
( صفحه 167 )