وقتی انسان رب خود را فراموش کند، هر حادثهای را مستقل میبیند، در آن حال وقتی مشکلی برایش پیش میآید خدا را از یاد میبرد در صورتی که باید آن حادثه و مشکل را صورتی از ربوبیت خداوند بنگرد. مگر این طور نبود که حضرت امام خمینی(رض) آن وقت که تبعیدشان کردند بیشتر به مقصدشان که سرنگونی رژیم شاهنشاهی بود رسیدند تا آن وقتیکه در ایران بودند و مشغول درس و بحث؟ حضرت اباعبدالله(ع) این را خوب میفهمند که با شهادتشان ربوبیت حق بیشتر به صحنه میآید و نتیجهای که میخواهند زودتر و بهتر عملی میشود. به همین جهت هرچه به عصر عاشورا نزدیک میشوند بیشتر امیدوارند.(27) حضرت میخواهند آینهی تمامنمای حضرت حق باشند و این در کربلا بهخوبی نمایان شد. همین طور که گوهر حضرت یوسف(ع) در چاه بیشتر به نمایش آمد و اینکه چگونه آن حضرت در سختترین مراحل، نظرشان تماماً به حق است. حضرت یوسف(ع) در چاه و زندان یوسف شدند، چون دیدند چگونه ربّ در چنین شرایطی در صحنه است. وقتی حادثهای برایتان پیش آمد قبل از هر چیزی متوجه باشید که پروردگار عالم از این طریق میخواهد با رفع حجابها خود را بنمایاند، در این صورت هرچیزی را به حق دیدهاید و نه مستقل.
در غذایی که جلویتان هست رزاق بودن او را ببینید ولی بیش از نظر به رزّاق، به ربوبیت حق منتقل شوید. اگر به ربوبیتش منتقل شدید رزاقیت او هم در منظرتان میماند. اما اگر در رزاقیت او متوقف شدید از ربوبیت او محروم میشوید.
در دعای سحر اسمائی را مدّ نظر قرار میدهید که شما را به اسم اعظم نزدیک میکند. ابتدا به اسم بهاء نظر میکنید که به معنی حُسن و زیبایی است و زیبایی عبارت است از «وجود» و وجودِ خالص همهی زیبایی است و از منظر نورِ اسمِ «بهاء» به سایر اسمای الهی نظر میکنید که امکان ارتباط با آنها سهلتر است. میگویید: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ» خدایا از تو نور بهاءات را میخواهم که با آن نور بر من نظر کنی که همهی مطلوب من همان حُسن و کمال است که در سراسر عالم نمایان است و حجاب انانیت من نمیگذارد با آن روبهرو شوم و تو را طوری بنگرم که من از تو راضی شوم و تو از من.
رسول خدا(ص) در دعای خود از خداوند تقاضا میکنند: «وَارْزُقْنی حُسْنَ الْمَنْظَرِ فیما یرْضیکَ عَنّی»(28) خدایا آن نگاهی را رزق من گردان که تو در آن نگاه از من راضی شوی. وقتی متوجه شدیم همواره خداوند به کاملترین بهاء یعنی اَبهاء در صحنه است نظر خود را به نحوهای از ظهورِ نور بهاء میاندازیم که «ابهاء» است و لذا نهتنها خوبیهای خدا را در علی(ع) میبینیم، بلکه آن را به عالیترین شکل مییابیم، آنطور که رسول خدا(ص) علی(ع) را دیدند. عمده هنر ما دیدن انوار الهی به صورت «ابهاء» و «اَجْمل» و «اَجَلّ» است در جمال اولیاء معصومین(ع) و اینکه بتوانیم از آن طریق با خدا مرتبط شویم و در این راستا است که حضرت صادق(ع) میفرمایند: «نَحْنُ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى»(29) به خدا قسم مائیم اسماء حسنا. یعنی وجه کامل اسماء حسنای الهی را در آینهی وجود آن ذوات مقدس باید یافت. اگر ائمه(ع) را کنار بگذارید نهتنها در جای دیگر و به نحو اکمل و اجمل، اسمای حسنای الهی را پیدا نمیکنید بلکه فقط یک خدای نظری و ذهنی خواهید داشت.
وقتی متوجه جنبهی عالی «بهاءِ» الهی شدید از آن منظر که نظر کردید در سیر توحیدی خود خواهید گفت: «وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِیٌّ» هرجا هر جلوهای از حُسن و بهاءِ تو هست، همهی حُسن و بهاء، آنجا است. آنوقت نور امام صادق(ع) را در امام خمینی(رض) پیدا میکنید - همانطور که علی(ع) هر چیزی را که میدید، در آن چیز «الله» را میدید-(30) زیرا حضرت امام خمینی(رض) چیزی از خود ندارند جز نمایش حضرت صادق(ع) و در این راستا میتوانید از حضرت حق هر بهائی که میبینید اَبْهاء آن را ببینید. تا چنین نگاهی پیدا نکنیم موحد نشدهایم و مصداق آیهای میشویم که خداوند در مورد مؤمنین فرمود: «وَمَا یُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاَّ وَهُم مُّشْرِكُونَ»(31) و بیشترشان به خدا ایمان نمىآورند جز اینكه هنوز مشرکاند. چون هنوز به مرحلهای نرسیدهاند که در هر آیهای از آیات الهی تماماً حق را بیابند و به نور حق به آن آیات نظر کنند و نه از طریق آن آیات حق را بیابند تا حق را در محدودهی آیات نگریسته باشند. وقتی متوجه شدید که کلّ بهاءِ الهی، بَهی است، در یک جمعبندیِ روحانی اظهار میداری: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ» خدایا! من از تو نور بهاءات را به صورت مطلق میخواهم که در همهجا و در هر منظری آن نور به صورت مطلق در میان است و این است معنی «بِبَهَائِكَ كُلِّهِ» تا حتی آن وقتی هم که جلوهی خدا را در گُل میبینید همهی حُسن و بهاءِ او را به تماشا بنشینید و آن گُل را آینهی نمایش همهی اسماء حسنای او بیابید. با این مقدمات چشمتان را باز کنید و به نور اسم بهاء که همهی عالم را بهاء کامل او پر کرده آن را نظاره کنید.
آرامآرام جلو میرویم شاید بتوان با فرازهای دیگر دعای سحر با خدا مرتبط و مأنوش شویم. إنشاءالله
خدایا به حقیقت خودت که در این دعا به نمایش آمدهای ما را با خودت آشنا بگردان.
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»