تربیت
Tarbiat.Org

اصول کافی جلد 4
ابی‏جعفر محمد بن یعقوب کلینی مشهور به شیخ کلینی

باب ستایش و ثناء پیش از دعا

بَابُ الثَّنَاءِ قَبْلَ الدُّعَاءِ
1- أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِیرَةِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِیَّاكُمْ إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ یَسْأَلَ مِنْ رَبِّهِ شَیْئاً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْیَا وَ الْ‏آخِرَةِ حَتَّى یَبْدَأَ بِالثَّنَاءِ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمَدْحِ لَهُ وَ الصَّلَاةِ عَلَى النَّبِیِّ ص ثُمَّ یَسْأَلَ اللَّهَ حَوَائِجَهُ‏
@@اصول كافى جلد 4 صفحه: 236 روایة: 1@*@
ترجمه :
1- حارث بن مغیره گوید: شنیدم حضرت صادق (ع) مى‏فرمود: مبادا چون یكى از شما بخواهد از پروردگار خویش چیزى از حاجات دنیا و آخرت مسئلت كند بدان مبادرت ورزد تا به ستایش او و صلوات بر پیغمبر صلى اللّه علیه و آله سخن خود را آغاز كند، و سپس حاجات خود را بخواهد.
2- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَیْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ فِی كِتَابِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ص إِنَّ الْمِدْحَةَ قَبْلَ الْمَسْأَلَةِ فَإِذَا دَعَوْتَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَجِّدْهُ قُلْتُ كَیْفَ أُمَجِّدُهُ قَالَ تَقُولُ یَا مَنْ هُوَ أَقْرَبُ إِلَیَّ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ یَا فَعَّالًا لِمَا یُرِیدُ یَا مَنْ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ یَا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى یَا مَنْ هُوَ لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ
@@اصول كافى جلد 4 صفحه: 236 روایة: 2@*@
ترجمه :
2- محمد بن مسلم گوید: حضرت صادق (ع) فرمود: همانا در كتاب امیرالمؤمنین علیه السلام است كه ستایش پیش از درخواست است، پس هر گاه خداى عزوجل را خواندى (و به درگاهش دعا كردى) او را تمجید كن، عرض كردم: چگونه تمجیدش كنم؟ فرمود: «اى كسى كه به من از رگ گردن نزدیك‏ترى، اى كسى كه هر چه را بخواهى انجام دهنده آنى، و اى كسى میان مرد و دلش حائل شوى، و اى كسیكه در برترین نظر اندازه‏هائى، و اى آنكه به مانندش چیزى نیست.
شرح:
مجلسى (ره) در جمله «یامن یحول بین المرء و قلبه» چند وجه گفته است:
اول: اینكه كنایه از نزدیكى خداوند به بندگانش مى‏باشد زیرا كسى كه حائل بین دو چیز شد بدان چیز نزدیك‏تر از دیگر است.
دوم: اشاره باینست كه او بر مكنوناتى از دلها آگاه است كه شاید صاحبان آنها از آن بى‏خبر باشند و در روایتى نیز هست كه فرمود: معناى این جمله اینست كه دلها نتوانند چیزى را از خداوند مخفى و پنهان دارند.
سوم: یعنى بوسیله مرگ بین انسان و دلش جدائى اندازند و این جمله دعا براى وادار كردن مردم است باینكه بپاك كردن دلهاشان مبادرت ورزند پیش از آنكه خداوند بسبب مرگ بین آنها و دلها جدائى اندازد...
چهارم: اینكه كنایه از اینست كه خداست كه مالك دلهاى بندگان است هر تصمیمى كه گرفته باشند بهم زند و مقاصد او را تغییر دهد و او را بحالت مختلف بگرداند از ذكر بفراموشى و از فراموشى بذكر، و از ترس بآسودگى خاطر و از آسودگى بترس... و در حدیث است كه دل مؤمن میان دو انگشت او است بهر سو كه خواهد بگرداند، و در دعا است «یا مقلب القلوب».
پنجم: آنچه از دو حدیث از تفسیر عیاشى آمده كه معنایش اینست كه حایل مى‏شود میان انسان و میان اینكه باطل را از حق تمیز دهد.
ششم: یعنى او را از آنچه در دلش نهفته است غافل كنى.
و در جمله «یا من هو بالمنظر الا على» گوید: در قاموس گفته: «منظر» چیزى است كه بدان نگاه كنى و شاید حضرت (علیه السلام) مكانت و درجه رفیعه معنویه را بمكانهاى بلند ظاهرى تشبیه فرموده، پس این یا كنایه از اطلاع او است بر تمامى مخلوقات، زیرا كسى كه در جاى بلندى بود مشرف بر پائین آن هست و اطلاع بر آن دارد، و یا كنایه از تسلط و اقتدار او بر آنچه بجز او است از ممكنات، و یا كنایه از نرسیدن خردها و اندیشه‏ها بساحت معرفت او است، و متحمل است «منظر» از نظر بمعناى فكرى باشد یعنى او بالاتر است از اینكه افكار خلق بدو رسد.
3- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّمَا هِیَ الْمِدْحَةُ ثُمَّ الثَّنَاءُ ثُمَّ الْإِقْرَارُ بِالذَّنْبِ ثُمَّ الْمَسْأَلَةُ إِنَّهُ وَ اللَّهِ مَا خَرَجَ عَبْدٌ مِنْ ذَنْبٍ إِلَّا بِالْإِقْرَارِ
@@اصول كافى جلد 4 صفحه: 237 روایة: 3@*@
ترجمه :
3- حضرت صادق (ع) فرمود: جز این نیست كه (آداب دعا) همان مدح است، وسپس ستایش، و بعد اقرار به گناه، آنگاه در خواست، همانا بخدا سوگند هیچ بنده‏اى از گناه بیرون نشده جز باقرار بآن.
شرح:
مجلسى (ره) گوید: شاید مراد از مدح بیان آن چیزهائى است كه دلالت بر بزرگوارى ذات و صفات او دارد بدون ملاحظه نعمت، و مراد بستایش وثناء: اعتراف به نعمتهاى او و شكرگزارى بر آنها است.
4- وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ ثُمَّ الثَّنَاءُ ثُمَّ الِاعْتِرَافُ بِالذَّنْبِ‏
@@اصول كافى جلد 4 صفحه: 238 روایة: 4@*@
ترجمه :
4- و نیز بعد از آنحضرت علیه السلام مانند حدیث گذشته روایت شده جز اینكه در این حدیث فرموده: سپس ستایش و بعد از اعتراف بگناه (بجاى اقرار كه در حدیث گذشته بود اعتراف ذكر شده).
5- الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِیرَةِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَدْعُوَ فَمَجِّدِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ احْمَدْهُ وَ سَبِّحْهُ وَ هَلِّلْهُ وَ أَثْنِ عَلَیْهِ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ وَ آلِهِ ثُمَّ سَلْ تُعْطَ
@@اصول كافى جلد 4 صفحه: 238 روایة: 5@*@
ترجمه :
5- حارث بن مغیره گوید: كه حضرت صادق (ع) فرمود: هرگاه خواهى دعا كنى پس خداى عزوجل را تمجید كن، و سپاسگزار و او را تسبیح و تهلیل بگو و او را ثنا گوى (و ستایش كن) و بر محمد (ص) و آل او صلوات فرست سپس درخواست كن تا بتو داده شود.
شرح:
مجلسى (ره) گوید: گاهى گفته شود كه تمجید گفتن «اللّه اكبر» است، و تحمید «الحمدلله» است، و تسبیح «سبحان» است، و تهلیل «لا اله الا الله» است، و ثناء آن است كه نعمتهائى كه خداوند بر بنده عطا فرموده بشمارد، ولى دور نیست كه معانى اینها را تعمیم دهیم كه شامل گردد هر چه را باین معانى برسانند و اختصاصى باین الفاظ مخصوص نداشته باشد چنانچه تمجید بر «لا حول و لا قوة الا بالله» نیز اطلاق شده است.
6- أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عِیصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا طَلَبَ أَحَدُكُمُ الْحَاجَةَ فَلْیُثْنِ عَلَى رَبِّهِ وَ لْیَمْدَحْهُ فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذَا طَلَبَ الْحَاجَةَ مِنَ السُّلْطَانِ هَیَّأَ لَهُ مِنَ الْكَلَامِ أَحْسَنَ مَا یَقْدِرُ عَلَیْهِ فَإِذَا طَلَبْتُمُ الْحَاجَةَ فَمَجِّدُوا اللَّهَ الْعَزِیزَ الْجَبَّارَ وَ امْدَحُوهُ وَ أَثْنُوا عَلَیْهِ تَقُولُ یَا أَجْوَدَ مَنْ أَعْطَى وَ یَا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ یَا أَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ یَا أَحَدُ یَا صَمَدُ یَا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ یَا مَنْ لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لَا وَلَداً یَا مَنْ یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ وَ یَحْكُمُ مَا یُرِیدُ وَ یَقْضِی مَا أَحَبَّ یَا مَنْ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ یَا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى یَا مَنْ لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ یَا سَمِیعُ یَا بَصِیرُ وَ أَكْثِرْ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِنَّ أَسْمَاءَ اللَّهِ كَثِیرَةٌ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ قُلِ اللَّهُمَّ أَوْسِعْ عَلَیَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلَالِ مَا أَكُفُّ بِهِ وَجْهِی وَ أُؤَدِّی بِهِ عَنْ أَمَانَتِی وَ أَصِلُ بِهِ رَحِمِی وَ یَكُونُ عَوْناً لِی فِی الْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ وَ قَالَ إِنَّ رَجُلًا دَخَلَ الْمَسْجِدَ فَصَلَّى رَكْعَتَیْنِ ثُمَّ سَأَلَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَجَّلَ الْعَبْدُ رَبَّهُ وَ جَاءَ آخَرُ فَصَلَّى رَكْعَتَیْنِ ثُمَّ أَثْنَى عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَلَّى عَلَى النَّبِیِّ وَ آلِهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص سَلْ تُعْطَ
@@اصول كافى جلد 4 صفحه: 238 روایة: 6@*@
ترجمه :
6- و نیز حضرت صادق (ع) فرمود: هرگاه یك از شما حاجتى خواهد پس پروردگار را ستایش كند و او را مدح گوید، زیرا چون مردى از سلطان حاجتى خواهد بهترین سخنى كه توانائى آن را دارد براى او آماده سازد، پس چون حاجتى خواستى پس خداى عزوجل جبار را تمجید كنید و او را مدح گویید و ستایش كنید (و با این بیان) مى‏گویى: «یا اجود من اعطى، و یا خیر من سئل، یا ارحم من استرحم، یا احد یا صمد، یا من لم یلد و لم یولد و لم یكن له كفواً احد، یا من لم یتخذ صاحبة و لا ولداً، یا من یفعل ما یشاء و یحكم ما یرید و یقضى ما أحب، یا من یحول بین المرء و قلبه، یا من هو بالمنظر الاعلى، یا من لیس كمثله شى‏ء، یا سمیع یا بصیر» و از نامهاى خداى عزوجل بسیار بگو، زیرا نامهاى خدا بسیار است و صلوات فرست بر محمد (ص) و آلش بگو: «اللهم اوسع على من رزقك الحلال ما أكف به وجهى واؤدى به عن امانتى و أصل به رحمى و یكون عوناً فى الحج العمرة».
و فرمود: مردى وارد مسجد شد و دو ركعت نماز خواند و از خداى عزوجل در خواست كرد، رسول خدا (ص) فرمود: این بنده نسبت (بدرخواست از) پروردگارش شتاب كرد، مردى دیگر آمد و دو ركعت نماز خواند سپس خداى عزوجل ثناء خواند (و او را ستایش كرد) و بر پیغمبر و آلش صلوات فرستاد، پس رسول خدا (ص) فرمود: (اكنون) درخواست كن كه بتو داده شود.
توضیح در حدیث (2) دعایى بود كه هم ترجمه بفارسى شد و هم شرح بعضى از فقرات آن را در آخر حدیث ذكر كردیم، ولى چون از این پس آخر كتاب دعا بیشتر احادیث مشتمل بر دعاهایى است كه رسول خدا (ص) یا ائمه معصومین صلوات اللّه علیهم اجمعین دستور خواندن آنها را فرموده‏اند، و ترجمه و شرح آن براى خوانندگان پارسى بسیار كم فائده بود، زیرا با دستور و سیره‏اى كه بر خواندن دعاها بمتن عربى آن رسیده، و از طرفى تمامى این دعاها در كتب ادعیه با ترجمه‏اش براى كسانیكه بخواهند از معانى آن استفاده كنند موجود بود، بدین جهت حدیثهایى كه از این پس مشتمل بر دعا است، قسمتى از آن كه مربوط بكیفیت خواندن آن دعا است و یا چیزهاى دیگرى كه از متن دعا مورد نظر بیرون است ترجمه خواهد شد، ولى از ترجمه متن دعاها خوددارى مى‏شود جز در پاره‏اى از موارد كه مناسب باشد.
7- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِی كَهْمَسٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ دَخَلَ رَجُلٌ الْمَسْجِدَ فَابْتَدَأَ قَبْلَ الثَّنَاءِ عَلَى اللَّهِ وَ الصَّلَاةِ عَلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَاجَلَ الْعَبْدُ رَبَّهُ ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَصَلَّى وَ أَثْنَى عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَلَّى عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص سَلْ تُعْطَهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ فِی كِتَابِ عَلِیٍّ ع إِنَّ الثَّنَاءَ عَلَى اللَّهِ وَ الصَّلَاةَ عَلَى رَسُولِهِ قَبْلَ الْمَسْأَلَةِ وَ إِنَّ أَحَدَكُمْ لَیَأْتِی الرَّجُلَ یَطْلُبُ الْحَاجَةَ فَیُحِبُّ أَنْ یَقُولَ لَهُ خَیْراً قَبْلَ أَنْ یَسْأَلَهُ حَاجَتَهُ‏
@@اصول كافى جلد 4 صفحه: 239 روایة: 7@*@
ترجمه :
7- ابو كهمس گوید: شنیدم حضرت صادق (ع) مى‏فرمود: مردى وارد مسجد شد و پیش از ستایش بر خدا و صلوات بر پیغمبر (ص) شروع بدعا كرد، رسول خدا (ص) فرمود: این بنده در (دعا و درخواست از) پروردگارش شتاب كرد، سپس مرد دیگرى وارد شد و نماز خوانده و خداى عزوجل را ستایش نمود و بر رسول خدا (ص) صلوات فرستاد، پس رسول خدا (ص) بوى فرمود: بخواه تا بتو داده شود.
سپس حضرت صادق (ع) فرمود: همانا در كتاب على علیه السلام است كه: ستایش بر تو صلوات بر رسول خدا پیش از خواستن حاجتش سخن خوشى گوید.
8- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قُلْتُ آیَتَانِ فِی كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَطْلُبُهُمَا فَلَا أَجِدُهُمَا قَالَ وَ مَا هُمَا قُلْتُ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَكُمْ فَنَدْعُوهُ وَ لَا نَرَى إِجَابَةً قَالَ أَ فَتَرَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَخْلَفَ وَعْدَهُ قُلْتُ لَا قَالَ فَمِمَّ ذَلِكَ قُلْتُ لَا أَدْرِی قَالَ لَكِنِّی أُخْبِرُكَ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِیمَا أَمَرَهُ ثُمَّ دَعَاهُ مِنْ جِهَةِ الدُّعَاءِ أَجَابَهُ قُلْتُ وَ مَا جِهَةِ الدُّعَاءِ قَالَ تَبْدَأُ فَتَحْمَدُ اللَّهَ وَ تَذْكُرُ نِعَمَهُ عِنْدَكَ ثُمَّ تَشْكُرُهُ ثُمَّ تُصَلِّی عَلَى النَّبِیِّ ص ثُمَّ تَذْكُرُ ذُنُوبَكَ فَتُقِرُّ بِهَا ثُمَّ تَسْتَعِیذُ مِنْهَا فَهَذَا جِهَةُ الدُّعَاءِ ثُمَّ قَالَ وَ مَا الْ‏آیَةُ الْأُخْرَى قُلْتُ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ وَ إِنِّی أُنْفِقُ وَ لَا أَرَى خَلَفاً قَالَ أَ فَتَرَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَخْلَفَ وَعْدَهُ قُلْتُ لَا قَالَ فَمِمَّ ذَلِكَ قُلْتُ لَا أَدْرِی قَالَ لَوْ أَنَّ أَحَدَكُمُ اكْتَسَبَ الْمَالَ مِنْ حِلِّهِ وَ أَنْفَقَهُ فِی حِلِّهِ لَمْ یُنْفِقْ دِرْهَماً إِلَّا أُخْلِفَ عَلَیْهِ‏
@@اصول كافى جلد 4 صفحه: 240 روایة: 8@*@
ترجمه :
8- عثمان بن عیسى از كسى كه براى او حدیث نقل كرده بود بحضرت صادق علیه السلام عرضكردم: دو آیه در كتاب خدا (قرآن) است كه آن دو را مى‏جویم و نمى‏یابم، فرمود: كدام است آن دو آیه؟ عرضكردم: گفتار خداى عزوجل: «مرا بخوانید تا براى شما اجابت كنم» (سوره مؤمن آیه 60) و او را مى‏خوانیم و اجابتى نمى‏بینیم؟ فرمود: آیا تو پندارى كه خداوند خلاف وعده خود كرده؟ عرضكردم: نه، فرمود: پس این (باجابت نرسیدن دعاها) از چیست؟ عرضكردم: نمى‏دانم، فرمود: ولى من تو را آگاه كنم: هر كه خداى عزوجل را در آنچه باو فرمان داده اطاعت كند سپس او را از جهت دعا بخواند او را اجابت كند، عرضكردم: جهت دعا چیست؟ فرمود: شروع مى‏كنى پس خدا را حمد و ستایش كنى، و نعمتهاییكه بتو داده است بزبان آرى، و سپس او را شكر كنى، سپس بر محمد (ص) صلوات فرستى، و سپس گناهان خود را یادآور شوى و بدانها اعتراف كنى و از آنها بخدا پناه برى، اینست جهت (و راه) دعا.
سپس فرمود: آیه دیگر كدام است؟ عرضكردم: گفتار خداى عزوجل: «و آنچه بدهید از چیزى پس خداوند عوضش را بدهد و اوست بهترین روزى دهندگان» (سوره صباء آیه 39) و من انفاق كنم (و بدهم) ولى عوضى (براى آن) نبینم؟ فرمود: آیا پندارى كه خداى عزوجل خلاف وعده خود كند؟ عرضكردم: نه، فرمود: پس این از چیست؟ عرضكردم ندانم، فرمود: اگر هر آینه یكى از شماها مالى را از راه حلالش بدست آورد، و آن را در راه حلالش انفاق كند (و بدهد) هیچ درهمى از آن انفاق نكند جز اینكه بر آن عوض داده شود.
توضیح:
انفاق در لغت عرب بمعناى خرج كردن و بخشیدن و یا دادن مال بكسى و نفقه دادن و امثال این معانى است، و در این آیه شریفه طبرسى (ره) در مجمع البیان گوید: یعنى آنچه از مال خود را در راه خیر صرف كنید پس خداى سبحان عوض آن را بشما عطا فرماید، اما در دنیا باینكه نعمت شما را افزون كند، و اما در آخرت پاداش آن بهشت است، و كلبى گفته: آنچه در راه خیر صدقه دهید خداوند عوض آنرا بشما بدهد یا در دنیا و یا براى آخرتتان ذخیره كند، و جابر از پیغمبر (ص) حدیث كند كه فرمود: هر كار معروفى صدقه است و هر چه مرد بوسیله آن آبروى خود را نگهدارد صدقه است، و هر چه انسان خرج كند خدا ضامن عوض آن است مگر آنچه در بنا و نافرمانى باشد.
9- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ یُسْتَجَابَ لَهُ دَعْوَتُهُ فَلْیُطِبْ مَكْسَبَهُ‏
@@اصول كافى جلد 4 صفحه: 241 روایة: 9 @*@
ترجمه :
9- حضرت صادق (ع) فرمود: هر كه شاد شود دعایش باجابت رسد باید كسب خود را پاك و حلال كند.