تربیت
Tarbiat.Org

اصول کافی جلد 4
ابی‏جعفر محمد بن یعقوب کلینی مشهور به شیخ کلینی

باب در تغییرات حالات دل‏

بَابٌ فِی تَنَقُّلِ أَحْوَالِ الْقَلْبِ
1- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ الْأَحْوَلِ عَنْ سَلَّامِ بْنِ الْمُسْتَنِیرِ قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ ع فَدَخَلَ عَلَیْهِ حُمْرَانُ بْنُ أَعْیَنَ وَ سَأَلَهُ عَنْ أَشْیَاءَ فَلَمَّا هَمَّ حُمْرَانُ بِالْقِیَامِ قَالَ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع أُخْبِرُكَ أَطَالَ اللَّهُ بَقَاءَكَ لَنَا وَ أَمْتَعَنَا بِكَ أَنَّا نَأْتِیكَ فَمَا نَخْرُجُ مِنْ عِنْدِكَ حَتَّى تَرِقَّ قُلُوبُنَا وَ تَسْلُوَ أَنْفُسُنَا عَنِ الدُّنْیَا وَ یَهُونَ عَلَیْنَا مَا فِی أَیْدِی النَّاسِ مِنْ هَذِهِ الْأَمْوَالِ ثُمَّ نَخْرُجُ مِنْ عِنْدِكَ فَإِذَا صِرْنَا مَعَ النَّاسِ وَ التُّجَّارِ أَحْبَبْنَا الدُّنْیَا قَالَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِنَّمَا هِیَ الْقُلُوبُ مَرَّةً تَصْعُبُ وَ مَرَّةً تَسْهُلُ ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع أَمَا إِنَّ أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ ص قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ نَخَافُ عَلَیْنَا النِّفَاقَ قَالَ فَقَالَ وَ لِمَ تَخَافُونَ ذَلِكَ قَالُوا إِذَا كُنَّا عِنْدَكَ فَذَكَّرْتَنَا وَ رَغَّبْتَنَا وَجِلْنَا وَ نَسِینَا الدُّنْیَا وَ زَهِدْنَا حَتَّى كَأَنَّا نُعَایِنُ الْآخِرَةَ وَ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ وَ نَحْنُ عِنْدَكَ فَإِذَا خَرَجْنَا مِنْ عِنْدِكَ وَ دَخَلْنَا هَذِهِ الْبُیُوتَ وَ شَمِمْنَا الْأَوْلَادَ وَ رَأَیْنَا الْعِیَالَ وَ الْأَهْلَ یَكَادُ أَنْ نُحَوَّلَ عَنِ الْحَالِ الَّتِی كُنَّا عَلَیْهَا عِنْدَكَ وَ حَتَّى كَأَنَّا لَمْ نَكُنْ عَلَى شَیْ‏ءٍ أَ فَتَخَافُ عَلَیْنَا أَنْ یَكُونَ ذَلِكَ نِفَاقاً فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ص كَلَّا إِنَّ هَذِهِ خُطُوَاتُ الشَّیْطَانِ فَیُرَغِّبُكُمْ فِی الدُّنْیَا وَ اللَّهِ لَوْ تَدُومُونَ عَلَى الْحَالَةِ الَّتِی وَصَفْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِهَا لَصَافَحَتْكُمُ الْمَلَائِكَةُ وَ مَشَیْتُمْ عَلَى الْمَاءِ وَ لَوْ لَا أَنَّكُمْ تُذْنِبُونَ فَتَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَخَلَقَ اللَّهُ خَلْقاً حَتَّى یُذْنِبُوا ثُمَّ یَسْتَغْفِرُوا اللَّهَ فَیَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ الْمُؤْمِنَ مُفَتَّنٌ تَوَّابٌ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ وَ قَالَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ‏
@@اصول كافى جلد 4 صفحه: 153 روایة: 1@*@
ترجمه :
1- سلام بن مستنیر گوید: من در خدمت حضرت باقر علیه السلام بودم كه حمران بن اعین (یكى از اصحاب آنحضرت) وارد شد، و از چیزهائى از آنحضرت پرسید، پس همین كه خواست برخیزید بامام باقر عرض كرد: من شما را آگاه كنم خداوند عمر شما را دراز كند و ما را بوجود شما بهره‏مند سازد كه ما خدمت شما میرسیم و از نزد شما بیرون نمیریم تا اینكه (در نتیجه) دلهاى ما نرم شود، و جانهاى ما از (نداشتن) این دنیا تسلى یابد، و آن چه از این اموال و دارائى كه در دست مردم است بر ما خوار و پست شود، سپس از نزد شما بیرون رویم و همینكه (دوباره) پیش مردم و تجار رویم دنیا را دوست بداریم؟ (این چگونه است؟) گوید آنحضرت علیه السلام فرمود: همانا این‏ها دلهاست كه گاهى سخت شود، و گاهى هموار و آسان.
سپس فرمود: هر آینه یاران محمد (ص) عرض كردند: یا رسول خداما بر نفاق از خودمان ترسناكیم؟ فرمود: چرا از آن مى‏ترسید؟ عرض كردند: هنگامیكه كه نزد شما هستیم و شما ما را متذكر كنید و بآخرت تشویق كنید، از خدا مى‏ترسیم و دنیا را (یكسره) فراموش كنیم و در آن بى‏رغبت شویم تا آنجا كه گویا آخرت را بچشم خود ببینیم و بهشت و دوزخ را (بنگریم) و چون از خدمت شما برویم و داخل این خانه‏ها گردیم، و بوى فرزندان را بشنویم و زنان و خاندان را بنگریم از آن حالى كه نزد شما داشتیم برگردیم بحدى كه گویا ما هیچ نداشته‏ایم (و شما را ندیده و خدمت شما نبوده‏ایم و آن حالى قبلى را نداشته‏ایم) آیا شما از این كه این تغییر حالت نفاق باشد بر ما میترسید؟ رسول خدا (ص) بآن‏ها فرمود: هرگز (این نفاق نیست)، اینها وسوسه‏هاى شیطانیست كه شما را بدنبال تشویق كند، بخدا سوگند اگر شما مهمان حالى كه بآن خودتان را توصیف كردید مى‏ماندید هر آینه فرشتگان دست در دست شما مى‏گذاردند (و بدون وسیله) روى آب راه مى‏رفتند، و اگر نبود كه شما گناه مى‏كنید سپس از خدا آمرزش (آن گناه را) خواهید هر آینه خداوند خلقى مى‏آفرید تا گناه كنند و سپس از خدا آمرزش خواهند و خداوند آنها رابیامرزد، و براستى مؤمن در گناه افتد (یا بامتحان در گناه گرفتار شود) و بسیار توبه كند، آیا نشنیده‏اى گفتار خداى عزوجل را (كه فرماید:) «همانا خداوند دوست دارد توبه كنندگان را و دوست دارد پاكیزه جویان را» (سوره بقره آیه 222) و (نیز) فرماید: «و آمرزش خواهید پروردگار خویش سپس باز گشت كنید بسوى او» (سوره هود آیه 90).
شرح:
مجلسى (ره) گوید: این كه حضرت فرمود: دلها گاهى سخت باشد...» یعنى از رو آوردن بعالم قدس و بیكسو نهادن دنیا «و گاهى هموار...» یعنى نرم باشد و پیروى از عقل كند و شهوات را بآسانى ترك كند، و جهتش اینست كه روش خداوند تعالى درباره انسان اینست كه او واسطه میان فرشتگان و شیاطین باشد، پس فرشتگان ثابت در مقام قدسند، و شیاطین مستغرق در شرور و خطاها و خوانندگان بگناهان و زشتیها هستند و همچنین بهائم در وضعى هستند كه میل بشهوات و رغبت بسوى لذات دارند، و انسان در میان این هر دو قرار گرفته و از هر دو نشانه تركیب یافته، زیرا روحش از عالم قدس و تنش از حیوانات گرفته شده... تا آنجا كه گوید: رسول خدا (ص) اشاره فرمود: با اینكه حالت اول شما (یعنى اصحاب و پیروانش) حالت شریفى است و ادامه آن باعث تشبیه بفرشتگان و رسیدن بمقامات عالیه شود، و اما حالت دوم كه آلودگى بگناهان و طلب آمرزش پس از آن باشد خالى از حكمت الهى نیست بگفتارش كه فرمود: «بخدا سوگند اگر ادامه دهید...» زیرا مانع از ظهور این آثار (یعنى مصافحه فرشتگان و راه رفتن بر روى آب) كدورتهاى جسمانى و علقه‏هاى بشرى و وسوسه‏هاى شیطانى و میل بزیورهاى دنیائى است، و چون اینها زائل گردید و این موانع از بنده دور شد نور صرف و روح خالص گردد، بصفات فرشتگان متصف شود، و یكسره بروحانیون ملحق گردد و با آنان باشد و مانند آنها بر روى آب راه رود، و اگر توضیح این مطلب را خواهى گوئیم: براى روح انسانى در سیر بسوى خدا منزلهائى است: 1- عالم محسوسات 2- عالم تخیلات 3- عالم موهومات 4- معقولات، و در این منزل است كه از سایر حیوانات جدا شود، و در این عالم چیزها بیند كه از عالم حس و خیال و وهم خارج است، و در آنجا جان اشیاء و حقائق آنها را ببیند، و براى آن عرض عریض و زمینه پهناورى است كه آغازش عالم انسان و سرانجامش عالم فرشتگان بلكه برتر از آن است و اواست معراج انسان چناچه آن سه منزل پست‏ترین منازل واسفل سافلین است تا آنجا كه گوید: و از اینجا دانسته شود كه صدور كرامات از اولیاء مورد انكار نیست.
و در جمله: «و لو لا انكم تذنبون» فرماید: این گفتار دلالت كند بر اینكه در این نوع از خلقت مصلحت بزرگى است زیرا صفت غفاریت و رحمت و لطف او آشكار شود، بلكه ظاهر اینست كه همین گناه و آمرزش خواهى سبب بلندى درجات و ازدیاد كمالاتشان گردد....