تربیت
Tarbiat.Org

اصول کافی جلد 4
ابی‏جعفر محمد بن یعقوب کلینی مشهور به شیخ کلینی

باب در بیان حال أصناف مخالفین و قدریه و خوارج و مرجئه و اهالى شهرهاو بلاد

بَابٌ فِى صُنُوفِ أَهْلِ الْخِلَافِ وَ ذِكْرِ الْقَدَرِیَّةِ وَ الْخَوَارِجِ وَ الْمُرْجِئَةِ وَ أَهْلِ الْبُلْدَانِ
1- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مَرْوَكِ بْنِ عُبَیْدٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَعَنَ اللَّهُ الْقَدَرِیَّةَ لَعَنَ اللَّهُ الْخَوَارِجَ لَعَنَ اللَّهُ‏الْمُرْجِئَةَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُرْجِئَةَ قَالَ قُلْتُ لَعَنْتَ هَؤُلَاءِ مَرَّةً مَرَّةً وَ لَعَنْتَ هَؤُلَاءِ مَرَّتَیْنِ قَالَ إِنَّ هَؤُلَاءِ یَقُولُونَ إِنَّ قَتَلَتَنَا مُؤْمِنُونَ فَدِمَاؤُنَا مُتَلَطِّخَةٌ بِثِیَابِهِمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللَّهَ حَكَى عَنْ قَوْمٍ فِى كِتَابِهِ أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى یَأْتِیَنا بِقُرْبانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِى بِالْبَیِّناتِ وَ بِالَّذِى قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِینَ قَالَ كَانَ بَیْنَ الْقَاتِلِینَ وَ الْقَائِلِینَ خَمْسُمِائَةِ عَامٍ فَأَلْزَمَهُمُ اللَّهُ الْقَتْلَ بِرِضَاهُمْ مَا فَعَلُوا
@@اصول كافى جلد 4 صفحه:133 روایة:1@*@
ترجمه :
مردى از حضرت صادق علیه السلام حدیث كند كه فرمود: خدا لعنت كند قدریه را، خدا لعنت كند خوارج را، خدا لعنت كند مرجئه را، خدا لعنت كند مرجئه را گوید: من عرض كردم: قدریه و خوارج را هر كدام یك بار لعنت كردى، و اینان را (یعنى مرجئه) را دوباره؟ فرمود: اینها میگویند: كشندگان ما مؤمنند، پس دامنشان تا روز قیامت بخون ما آلوده است، همانا خداوند در كتاب خود از مردمى حكایت كند كه (گفتند): «هرگز ایمان بپیامبرى نیاوریم تا برا یما قربانى بیاورد كه آتش آنرا بخورد بگو همانا آمد شما را پیامبرانى پیش از من با نشانه‏ها و با همانكه گفتید پس چرا كشتید آنها را اگر راستگویانید» (سوره آل عمران آیه 183) فرمود: میانه كشندگان و گویندگان (باین حرف) پانصد سال فاصله بود و خداوند كشتن را بآنان نسبت داده براى اینكه بدانچه آنها (یعنى كشندگان) كردند راضى بودند.
شرح:
قدریه در روایات بر جبرى و تفویضى هر دو اطلاق شده و در اینجا مقصود دومى است چنانچه پیش از این نیز گذشت، و خوارج آنهایند كه بر امام (علیه السلام) خروج كنند و مرجئه بحسب لعنت از ارجاء بمعناى تأخیر است، و بكسانى گویند كه على (علیه السلام) را از مرتبه خود در خلافت تأخیر اندازند و خلیفه چهارم دانند، و نز بآنان گویند كه معتقدند كه هیچ گناهى بایمان زیان نرساند زیرا ایمان در نظر آنها صرف عقیده است و عمل هیچ دخالتى در آن ندارد و روى این جهت گویند هیچ مصیبتى بایمان زیان نرساند چنانچه هیچ طاعتى با كفر سود ندهد، و این دسته دوم آنهایند كه گویند هیچ مصیبتى بایمان زیان نرساند چنانچه هیچ طاعتى با كفر سود ندهد، و این دسته دوم آنهایند كه گویند كشتن امام و مؤمنین اخیار موجب عذاب نشود زیرا صرف اعتقاد بخدا و رسول را ایمان دانند و وجه این كه آنها را مرجئه گویند اینست كه اینان عذاب را از گناه پس اندازند و مؤخر كنند، و ظاهر این است كه مقصود از مرجئه این معناى دوم است اگرچه چنانچه مرحوم مجلسى (ره) گوید: ممكن است بمعناى اول هم باشد زیرا انان كه على را خلیفه چهارم دانند (و انتخاب خلیفه رابراى مردم دانند) كشتن هر كس كه بر خلیفه زمان بشورد جایز دانند اگر چه از ائمه دین و فرزندان رسولخدا (ص) باشند، و باید دانست كه آیه نقل بمعنا شده و گرنه لفظ آیه «لا نؤمن» است بجاى «لن نؤمن»
2- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَكِیمٍ وَ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی مَسْرُوقٍ قَالَ سَأَلَنِى أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَهْلِ الْبَصْرَةِ مَا هُمْ فَقُلْتُ مُرْجِئَةٌ وَ قَدَرِیَّةٌ وَ حَرُورِیَّةٌ فَقَالَ لَعَنَ اللَّهُ تِلْكَ الْمِلَلَ الْكَافِرَةَ الْمُشْرِكَةَ الَّتِى لَا تَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى شَیْ‏ءٍ
@@اصول كافى جلد 4 صفحه:134 روایة:2@*@
ترجمه :
ابو مسروق گوید: حضرت صادق علیه السلام از من درباره اهل بصره پرسید كه (بر) چه (مذهبى) هستند؟ عرض كردم: مرجئه، و قدریه، و حروریه، فرمود: خدا لعنت كند این ملتهاى كافر مشرك را بهیچ وجه خدا پرست نیستند.
توضیح:
حروریه دسته‏اى از خوراجند كه به حروراء كه محلى است نزدیك كوفه منسوبند.
3- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ یُونُسَ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَهْلُ الشَّامِ شَرٌّ مِنْ أَهْلِ الرُّومِ وَ أَهْلُ الْمَدِینَةِ شَرٌّ مِنْ أَهْلِ مَكَّةَ وَ أَهْلُ مَكَّةَ یَكْفُرُونَ بِاللَّهِ جَهْرَةً
@@اصول كافى جلد 4 صفحه:134 روایة:3@*@
ترجمه :
حضرت صادق علیه السلام فرمود: اهل شام بدتر از مردم روم‏اند، اهل مدینه از اهل مكه بدترند، و اهل مكه آشكارا بخدا كفر ورزند.
شرح:
مجلسى (ره) گوید: محتمل است كه این كلام در زمان بنى‏امیه صادر شده كه اهل شام از بنى امیه و پیروانشان بودند و آنها منافق بودند كه بزبان اظهار اسلام میكردند و در دل كافر بودند، و منافق از كافر بدتر است، و هم آنها بودند كه امیرالمؤمنین علیه السلام را سب میكردند و این خود كفر بخداى بزرگ بود ولى نصارى و اهل روم چنین كارى نمیكردند (پس بدو سبب این‏ها بدتر از اهل روم بودند) تا آنكه گوید: و تفاوت بین این شهرها براى این بوده است كه بیشتر مخالفین در آن زمان از ناصبیان منحرف از اهل بیت علیهم السلام بوده‏اند و مخصوصاً اهل این سه شهر، و سبب اختلافشان تفاوت آنها در دشمن اهل بیت علیهم السلام از جهت شدت و ضعف بوده است، و شبهه نیست در این كه ناصبیها خبیث‏تر از كفارند، و نسبت اهل مكه بكفر آشكارا بجهت اظهار دشمنى آنها با خاندان پیغمبر (ص) است كه تا امروز هم در میان آنان هست و روز عاشورا را از بزرگترین عیدهاى خود دانند، و بعضى گفته‏اند: این كه اهل مكه بكفر نسبت داده شده‏اند براى اینست كه آنها هرگاه نافرمانى یا پرستش غیر از خدا را كنند، با جز اولیاء خدا را دوست دارند ملحد و مشرك شوند، زیرا خداى تعالى فرماید: «و من یرد فیه بالحاد بظلم نذقه من عذاب الیم» و در روایت صحیح است كه حضرت صادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرمود: هر كه در مكه پرستش غیر از خدا كند یا جز دوستان خدا را در آن دوست بدارد او بستم ملحد شده و بر خدا است كه از عذاب دردناكش باو بجشاند.
4- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِى بَصِیرٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ إِنَّ أَهْلَ مَكَّةَ لَیَكْفُرُونَ بِاللَّهِ جَهْرَةً وَ إِنَّ أَهْلَ الْمَدِینَةِ أَخْبَثُ مِنْ أَهْلِ مَكَّةَ أَخْبَثُ مِنْهُمْ سَبْعِینَ ضِعْفاً
@@اصول كافى جلد 4 صفحه:135 روایة:4@*@
ترجمه :
ابو بصیر از حضرت باقر یا حضرت صادق علیهما السلام حدیث كند كه فرمود: همانا اهل مكه آشكارا بخداوند كفر ورزند، و اهل مدینه از اهل مكه خبیث ترند، هفتاد بار خبیث‏ترند.
5- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ أَبِى بَكْرٍ الْحَضْرَمِیِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَهْلُ الشَّامِ شَرٌّ أَمْ أَهْلُ الرُّومِ فَقَالَ إِنَّ الرُّومَ كَفَرُوا وَ لَمْ یُعَادُونَا وَ إِنَّ أَهْلَ الشَّامِ كَفَرُوا وَ عَادَوْنَا
@@اصول كافى جلد 4 صفحه:135 روایة:5@*@
ترجمه :
ابوبكر حضر مى‏گوید: بحضرت صادق علیه السلام عرضكردم: اهل شام بدترند یا اهل روم؟ فرمود: (مردمان) روم كافرند ولى با ما دشمنى نكنند، و اهل شام هم كافرند و هم با ما دشمنى كنند.
توضیح فیض (ره) گوید: مقصود از مرجئه همان معناى اول از دو معنا است (كه گذشت و آن این بود كه مرجئه آنانند كه على علیه السلام را چهارمین خلیفه دانند) زیرا آنهایند كه ملتهاى زیادى هستند.
6- عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ شُعَیْبٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْفُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تُجَالِسُوهُمْ یَعْنِی الْمُرْجِئَةَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ لَعَنَ اللَّهُ مِلَلَهُمُ الْمُشْرِكَةَ الَّذِینَ لَا یَعْبُدُونَ اللَّهَ عَلَى شَیْ‏ءٍ مِنَ الْأَشْیَاءِ
@@اصول كافى جلد 4 صفحه:135 روایة:6@*@
ترجمه :
فضیل بین یسار از حضرت صادق (ع) حدیث كند كه آن حضرت فرمود: با آنها یعنى مرجئه همنشین نشوید، خدا آنها و ملتهاى مشركان را لعنت كند در هیچ چیز خدا را پرستش نكنند.