تربیت
Tarbiat.Org

اصول کافی جلد 4
ابی‏جعفر محمد بن یعقوب کلینی مشهور به شیخ کلینی

باب كسیكه مؤمنى را از چیز خود یادیگرى منع كند.

بَابُ مَنْ مَنَعَ مُؤْمِناً شَیْئاً مِنْ عِنْدِهِ أَوْ مِنْ عِنْدِ غَیْرِهِ
1- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ جَمِیعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ فُرَاتِ بْنِ أَحْنَفَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَیُّمَا مُؤْمِنٍ مَنَعَ مُؤْمِناً شَیْئاً مِمَّا یَحْتَاجُ إِلَیْهِ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَیْهِ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ مِنْ عِنْدِ غَیْرِهِ أَقَامَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مُسْوَدّاً وَجْهُهُ مُزْرَقَّةً عَیْنَاهُ مَغْلُولَةً یَدَاهُ إِلَى عُنُقِهِ فَیُقَالُ هَذَا الْخَائِنُ الَّذِى خَانَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ثُمَّ یُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ
@@اصول كافى جلد 4 صفحه: 72 روایة:1@*@
ترجمه :
حضرت صادق علیه السلام فرمود: هر مؤمنى كه مؤمن دیگرى را از چیز خود یا دیگرى كه قدرت بر آن دارد منع كند و آن مؤمن نیز نیازمند آن چیز است، روز قیامت خداوند او را با روى سیاه و چشم كبود و دستهاى بسته بگردن، روى پا نگهدارد پس گفته شود: این است آن خیانتكارى كه بخدا و رسولش خیانت كرده، سپس فرمان دهند كه او را بدوزخ برند.
شرح:
كبودى چشم آنان در روز قیامت بواسطه شدت عطش یا شدت دهشت و ترس آنها است چنانچه از غریب القرآن و غیر آن در تفسیر گفتار خدایتعالى «و نحشر المجرمین یومئذ زرقاً» نقل شده، و محتمل است كنایه از زشتى منظر آنها نزد عرب كبودى آن بوده است زیرا سخت‏ترین دشمنان آنها رومیان بودند و آنها كبود چشم بوده‏اند.
2- ابْنُ سِنَانٍ عَنْ یُونُسَ بْنِ ظَبْیَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع یَا یُونُسُ مَنْ حَبَسَ حَقَّ الْمُؤْمِنِ أَقَامَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ خَمْسَمِائَةِ عَامٍ عَلَى رِجْلَیْهِ حَتَّى یَسِیلَ عَرَقُهُ أَوْ دَمُهُ وَ یُنَادِى مُنَادٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ هَذَا الظَّالِمُ الَّذِى حَبَسَ عَنِ اللَّهِ حَقَّهُ قَالَ فَیُوَبَّخُ أَرْبَعِینَ یَوْماً ثُمَّ یُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ
@@اصول كافى جلد 4 صفحه: 73 روایة:2@*@
ترجمه :
یونس بن ظبیان گوید: كه حضرت صادق علیه السلام فرمود: اى یونس هر كه حق مؤمنى را حبس كند خداى عزوجل در روز قیامت پانصد سال او را روى دو پا نگهدارد تا عرقش یا خونش (تردید از راوى حدیث است) جارى شود، و منادى از جانب خداوند ندا كند: این است آن ستمكاریكه حق خدا را از او حبس كرده، حضرت فرموده: پس چهل روز سرزنش شود، سپس فرمان شود او را بدوزخ برند.
شرح:
مجلسى (ره) گوید: تردید در كلام حضرت كه فرمود: «عرقش یا خونش» از راوى حدیث است (چنانچه در ترجمه گذشت) و بعضى گویند لفظ «او» براى تقسیم است یعنى اگر ستمش كم است عرقش جارى شود و اگر زیاد است خونش جارى گردد، تا آنجا كه فرماید و این حدیث دلالت دارد بر اینكه حق مؤمن بخاطر كمال قربى كه دارد، حق خداى عزوجل است.
3- مُحَمَّدُ بْنُ سِنَانٍ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ كَانَتْ لَهُ دَارٌ فَاحْتَاجَ مُؤْمِنٌ إِلَى سُكْنَاهَا فَمَنَعَهُ إِیَّاهَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَا مَلَائِكَتِى أَ بَخِلَ عَبْدِى عَلَى عَبْدِى بِسُكْنَى الدَّارِ الدُّنْیَا وَ عِزَّتِى وَ جَلَالِى‏لَا یَسْكُنُ جِنَانِى أَبَداً
@@اصول كافى جلد 4 صفحه: 73 روایة:3@*@
ترجمه :
مفضل بن عمر گوید: حضرت صادق علیه السلام فرمود: هر كه خانه داشته باشد و مؤمنى بنشستن در آن نیازمند است و از جلوگیرى كند (یا دریغ كند) خداى عزوجل (بفرشتگانش) خطاب كند كه: اى فرشتگان من بنده مؤمن ببنده دیگرم از نشستن در خانه دنیا بخل ورزید، بعزت و جلال خودم سوگند او هرگز ساكن بهشت من نگردد.
4- الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع یَقُولُ مَنْ أَتَاهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فِى حَاجَةٍ فَإِنَّمَا هِیَ رَحْمَةٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَاقَهَا إِلَیْهِ فَإِنْ قَبِلَ ذَلِكَ فَقَدْ وَصَلَهُ بِوَلَایَتِنَا وَ هُوَ مَوْصُولٌ بِوَلَایَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنْ رَدَّهُ عَنْ حَاجَتِهِ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَى قَضَائِهَا سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِ شُجَاعاً مِنْ نَارٍ یَنْهَشُهُ فِى قَبْرِهِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ مَغْفُورٌ لَهُ أَوْ مُعَذَّبٌ فَإِنْ عَذَرَهُ الطَّالِبُ كَانَ أَسْوَأَ حَالًا قَالَ وَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ مَنْ قَصَدَ إِلَیْهِ رَجُلٌ مِنْ إِخْوَانِهِ مُسْتَجِیراً بِهِ فِى بَعْضِ أَحْوَالِهِ فَلَمْ یُجِرْهُ بَعْدَ أَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ فَقَدْ قَطَعَ وَلَایَةَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى‏
@@اصول كافى جلد 4 صفحه: 74 روایة:4@*@
ترجمه :
على بن جعفر گوید از حضرت موسى بن جعفر (ع) شنیدم فرمود: هر كه برادر مؤمنش در حاجتى نزد او آید همانا آن رحمتى است از جانب خداى عزوجل كه بسوى او روانه كرده است پس اگر آنرا بپذیرد (این پذیرش) او را بولایت و دوستى ما رسانده است، و آن بولایت خداى عزوجل پیوند است، و اگر از حاجتش باز گرداند، و با اینكه قدرت بر بر آوردن آن حاج دارد آنرا بر نیاورد خداوند مار آتشینى بر او مسلط و چیره كند كه تا روز قیامت در قبرش او را نیش زند، خواه آمرزیده باشد و خواه در عذاب باشد، و اگر (در اینصورت بدروغ معذرت خواهى كند) آن مؤمن حاجت‏مند نیز عذرش را بپذیرد حالش بدتر است. (یعنى حال آن مؤمن حاجتمند چون دروغگوئى را تصدیق كرده و نهى از منكر ننموده، یا حال آن شخص رد كننده و عذر تراش زیرا ادعاى دروغكرده).
گوید: و شنیدم از آنحضرت كه میفرمود: هر كه یكى از برادران (دینیش) آهنگ او كند كه باو پناهنده شود درباره برخى از گرفتاریهایش و او پناهش ندهد با اینكه توانائى بر آن دارد، ولایت و دوستى خدا را از خود بریده است.