آیه
لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَی أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ
إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنَاقِهِمْ أَغْلاَلاً فَهِیَ إِلَی الْأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ
ترجمه
به یقین فرمان (عذاب) بر بیشتر آنان سزاوار گشته است پس ایشان ایمان نمیآورند.
به راستی که ما در گردنهای آنان غلهایی قرار دادیم، که تا چانهشان را میپوشاند در نتیجه سرهای آنان بالا مانده است (و نمیتوانند اطراف و پیش پای خود را ببینند).
نکته ها
«اذقان» جمع «ذقن» به معنای چانه و «مقمحون» از «قمح البعیر» به معنای سر بالا کردن شتر است. یعنی همان گونه که به شتر آب عرضه میشود ولی او سر خود را بالا میبرد، به این مردم نا اهل نیز حقّ ارائه میشود، امّا آنان سر خود را بالا گرفت و در برابر حقّ سر تعظیم فرود نمیآورند.
مراد از زدن غل بر گردن آنان، یا کیفر آخرت آنهاست، نظیر آیهی «اذ الاغلال فی اعناقهم»**غافر، 71.***و یا مراد وجود عقاید خرافی است که همچون غلهای سنگین بر گردنشان است، نظیر آیه 157 اعراف که میفرماید: «یضع عنهم اصرهم و الاغلال الّتی کانت علیهم» که از وظایف انبیا برداشتن خرافاتی است که همچون غلهای سنگین آنان را به بند کشیده است. آری، انبیا میخواهند غلها را بردارند ولی خود مردم نمیخواهند.
مراد از «القول» به قرینه آیه 13 سوره سجده که فرمود: «و لکن حقّ القول منّی لاملئنّ جهنّم من الجنّة و النّاس اجمعین»، فرمان خداوند در مورد عذاب پیروان شیطان است.
پیام ها
1- اکثر مردم غافل، به حقّ گرایش ندارند. «فهم غافلون لقد حقّ القول علی اکثرهم»
2- مخالفت اکثریّت، نباید مبلّغ و رهبر را دلسرد کند. «اکثرهم... لایؤمنون»
3- غفلت، زمینهی کفر است. «فهم غافلون - فهم لا یؤمنون»
4- گرچه خداوند بر گردن کافران غلهایی مینهد، ولی زمینهی آن را خودشان فراهم کردهاند. «لا یؤمنون انّا جعلنا فی اعناقهم اغلالاً»