تربیت
Tarbiat.Org

به سوی خودسازی
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

ضرورت خودشناسی

انسان چون حیوانات، در آغاز زندگی توجه چندانی به خود ندارد. وقتی ما رفتار و حالات کودکی را که مراحل آغازین زندگی خویش را سپری می‌کند مورد بررسی قرار می‌دهیم، در می‌یابیم که عمده توجه او به بیرون از خویش است؛ گویی که به خود توجه ندارد. به تدریج که کودک رشد می‌کند، به مرحله‌ای می‌رسد که حالت خودآگاهی و توجه به خویشتن در او نمودار می‌گردد. البته انسان از همان آغاز زندگی خواهان لذّت خود هست، ولی آن لذّت برای او اصالت ندارد. توضیح این که: وقتی ما به حالات خودمان توجه می‌کنیم، می‌یابیم که به هنگام گرسنگی، احساس گرسنگی ما را به سمت غذا و تهیه مقدمات آن متوجه می‌سازد و در آن حال، توجه ما بیشتر به آن غذایی است که به ما لذّت می‌بخشد و گرسنگی ما را برطرف می‌سازد.
پس عموم مردم بیشتر به بیرون از خویش می‌اندیشند و توجه آن‌ها بیشتر معطوف به چیزهایی است که در پیرامونشان قرار دارد و کمتر به خویشتن توجه دارند. این خود فراموشی و عدم توجه به خویشتن، انسان را تا سر حد حیوانات تنزل می‌دهد و چون حیوان که فقط به دنبال علفی است که شکمش را سیر کند، او نیز تنها به شکم و تأمین لذت های مادی می‌اندیشد. طبیعی است که هرچه از توجه انسان به خویشتن کاسته گردد و بیشتر به بیرون از خود توجه پیدا کند، از خودآگاهی او کاسته می‌شود؛ در حالی که رشد و تعالی انسان در گسترش خودآگاهی
﴿ صفحه 23﴾
است و انسان باید بکوشد که بیشتر به خود توجه کند و از توجه به امور مادی پیرامون خود بکاهد.
عاقلانه نیست که انسان به جای توجه به مصالح واقعی و نگرش بایسته به خویشتن و هدف و عوامل تأمین کننده سعادت ابدی، در اندیشه لذایذ مادی و اطاعت کورکورانه غرایز خویش باشد.
انسان برای رسیدن به کمال و تعالی ناگزیر است که ابتدا ویژگی ها و توانایی ها و استعدادهای خدادادی خویش را بشناسد، چه این‌که فساد اخلاق و جهالت و دیگر گرفتاری های بشر امروز ناشی از این است که توجه ندارد مرکب از جسم و روح است و برای رسیدن به کمال و سعادت، شناخت خویشتن و پرورش تن و روان، هر دو لازم است؛ در غیر این صورت از آمال و مقاصد انسانی دور می‌شویم و به هدف زندگی و خلقت نمی‌رسیم. فقط با خودشناسی، نیروهای شگرف و استعدادهای انسان کشف می‌گردد و با به کاربردن آن‌ها هر انسانی که بالقوه کامل است به کمال و تعالی دست می‌یازد. برای شناسایی انسان لازم است که کالبد مادی و نفس و روح به موازات هم شناسایی شوند و نیز به موازات هم پرورش یابند. تربیت جداگانه هر کدام گرچه در حد خود مهم است، ولی اگر هماهنگی با رشد دیگر ابعاد انسان نداشته باشد، به کمال انسان نمی‌انجامد.
برای موجودی که برخوردار از ادراک و شعور است و فطرتاً دارای «حب ذات» می‌باشد و از این نظر، آثار متعلق به خود را دوست می‌دارد، کاملا طبیعی است که به خود بپردازد و توجه به خویشتن برای او اصالت داشته باشد و در صدد شناخت کمالات خویش و شناسایی طریق وصول به آن برآید. پس درک ضرورت خودشناسی نیازی به دلیل های پیچیده عقلی یا تعبّدی ندارد. براین اساس، عدم توجه به خویشتن و پرداختن به اشیای پیرامون خود و سرگرم شدن به اموری که تأثیری در کمال و سعادت انسان ندارند، غیر طبیعی، انحراف آمیز و ناسازگار با مقتضای فطرت انسانی است و این بزرگ ترین ناهنجاری و بیماری معنوی است که انسان بدان مبتلا می‌گردد.
﴿ صفحه 24﴾