آیه
فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَم مَّنْ خَلَقْنَآ إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِینٍ لَّازِبٍ
بَلْ عَجِبْتَ وَ یَسْخَرُونَ
وَإِذَا ذُکِّرُواْ لَا یَذْکُرُونَ
وَإِذَا رَأَوْاْ آیَةً یَسْتَسْخِرُونَ
وَقَالُواْ إِنْ هَذَآ إِلَّا سِحْرٌ مُّبِینٌ
ترجمه
پس از آنان نظر بخواه که آفرینش آنان سختتر است یا کسانی که ما (در آسمانها و زمین) آفریدیم؟ ما آنان را از گِلی چسبنده آفریدیم،
بلکه تو (از افکار آنان) تعجب میکنی و آنان (تو را) مسخره میکنند.
و هرگاه اندرز داده شوند پند نمیگیرند.
و هرگاه معجزهای بینند، یکدیگر را به مسخره کردن دعوت میکنند و میگویند: این جز جادویی آشکار نیست.
پیام ها
1- مقایسه و سؤال، راهی برای به فکر واداشتن افراد است. «فاستفتهم» (آفرینش انسان کجا و حفاظت از آسمانهای پهناور کجا؟)
2- افراد مغرور و مسخره کننده را با یادآوری منشأ آفرینش خود تعدیل کنید. «طین لازب»
3- نصیحت اشرف مربیان برای افراد سنگدل مؤثّر نیست. «ذکّروا لایذکرون»
4- فاسد بودن، زمینهی به فساد کشاندن دیگران میشود. «یستسخرون»
5 - گاهی دشمن به جای قبول حقّ و منطق، مسخره میکند. «یستسخرون»
6- گاهی دشمن در تبلیغات خود سعی میکند با اصرار و اطمینان سخن بگوید. «ان هذا الا سحرٌ مبین»
7- مخالفان به اثرگزاری خارق العادّه قرآن اقرار دارند. (مشرکان قرآن را سحر میدانستند و سحر به کار خارق العادّه گفته میشود).
8 - تمسخر و به بازی گرفتن مقدّسات، مقدّمه کفر و انکار حقایق است. «یستسخرون و قالوا... سحرٌ مبین»