تربیت
Tarbiat.Org

خودشناسی برای خودسازی
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

قدرت و مظاهر آن

از امیال فطریِ انسان، میل به قدرت و توانایی بر انجام کار و تصرف در موجودات دیگر است. این میل نیز از همان اوان طفولیت بروز می‌کند و تا پایان زندگی هم چنان ادامه دارد، البته با تفاوت‌هایی که به حسب اختلاف سنین و فصول زندگی و شرایط خارجی در متعلقات آن حاصل می‌شود. جنب و جوش و حرکت دادن مداوم دست و پا در نوزادان سالم و جست و خیزهای خستگی ناپذیر کودکان نشانه این خواست فطری است. و تدریجاً دایره قدرت طلبیِ انسان وسعت یافته، شعاع آن به سوی بی نهایت امتداد می‌یابد.
انجام کار و اِعمال نیرو و بسط قدرت در ابتدا به وسیله اعصاب حرکتی و عضلات بدن و تنها به اتکای نیروهای طبیعی صورت می‌گیرد، و همین
﴿ صفحه 32﴾
حرکات پی در پی، که طفل به حکم غریزه انجام می‌دهد، به افزایش نیروی بدنی اش کمک می‌کند. رفته رفته عضلات او قوی تر و برای انجام کارهای بزرگ تر و سنگین تر آماده تر می‌شود تا هنگامی که به سر حد جوانی و اوج قدرت بدنی برسد. از آن پس، دوران رکود و توقف و سپس دوران ضعف و پیری فرا می‌رسد، و تدریجاً نیروهای بدنی تحلیل می‌رود؛ ولی عطش قدرت طلبی هیچ گاه در درون آدمی فرو نمی‌نشیند.
انسان برای توسعه قدرت خود، به نیروهای طبیعی اکتفا نمی‌کند و می‌کوشد به کمک علوم و صنایع، ابزارهای بهتری برای تصرف در جهان و تسخیر کائنات بیابد. نیاز به تذکر ندارد که اکتشافات و اختراعات علمی، مخصوصاً در اعصار اخیر، چه کمک‌های شایانی به ارضای این خواست فطری کرده‌اند و بعداً نیز خواهند کرد.
انسان حتی از استخدام نیروهای هم نوعان خود نیز دریغ نمی‌ورزد و تا آن جا که شرایط و امکانات اجازه بدهد، از دیگران نیز به سود خود بهره برداری می‌کند. کوشش برای به دست آوردن موقعیت‌های اجتماعی و اعتباری در سطح ملی، و برتری جویی‌های ملت‌ها در سطح بین المللی نیز از مظاهر این خواست است که گاهی به صورت صحیح و معقول و زمانی به صورت تجاوز به حقوق دیگران در شکل‌های مختلف استعمار و استثمار ظالمانه نمودار می‌گردد.
افزایش طلبیِ قدرت در این حد هم متوقف نمی‌شود و حتی نیروهای نامحسوس و ماورای طبیعی را هم در بر می‌گیرد. شعب مختلف علوم غریبه و تسخیر جن و ارواح و انواع ریاضات نفسانی، همه روشنگر این حقیقت هستند که انسان چه تلاش‌های عجیبی برای توسعه توانایی نموده و چه کوشش‌های شگفت انگیزی مبذول داشته است.
﴿ صفحه 33﴾
ولی آیا با فرض تسخیر نیروهای محسوس و نامحسوس، تواناییِ انسان به سرحد کمال می‌رسد و خواست قدرت طلبیِ او کاملا اشباع می‌شود؟ آیا این نیروها هر قدر وسیع و متنوع باشند، سرانجام، محدود و مورد مزاحمت نیروهای مشابه و محکوم نیروهای عالی تری نیستند و با وجود این محدودیت‌ها چگونه می‌توانند خواست بی نهایت انسان را ارضا نمایند؟
واضح است که این عطش فطری، جز به وسیله دست یافتن به یک منبع بی نهایت قدرت فرو نمی‌نشیند و تلاش انسان‌های بلند همت، بدون آن پایان نمی‌پذیرد.