تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر سوره فصلت
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 41. فصلت آیه 50

آیه
وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ رَحْمَةً مِّنَّا مِن بَعْدِ ضَرَّآءَ مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ هَذَا لِی وَ مَآ أَظُنُّ السَّاعَةَ قَآئِمَةً وَلَئِن رُّجِعْتُ إِلَی‏ رَبِّی إِنَّ لِی عِندَهُ لَلْحُسْنَی‏ فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِمَا عَمِلُواْ وَلَنُذِیقَنَّهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِیظٍ
ترجمه
و اگر بعد از سختی‏ای که به انسان رسیده از طرف خود رحمتی به او بچشانیم حتماً می‏گوید: «این رحمت، حقّ من است» (و چنان مغرور می‏شود که می‏گوید:) گمان نمی‏کنم قیامتی بر پا شود و اگر هم به سوی پروردگارم بازگردانده شوم حتماً برای من نزد او بهترین (منزلت) خواهد بود.» پس ما کسانی را که کفر ورزیدند، حتماً به آن چه انجام داده‏اند آگاه خواهیم کرد، و قطعاً از عذاب سخت به آنان خواهیم چشاند.
نکته ها
دنیاگرایی عامل غفلت و گاهی انکار معاد است. در سوره‏ی کهف آیه‏ی 35 می‏خوانیم که شخصی وارد باغ و بستان خود شد و همین که سرسبزی آن را دید گفت: این باغ از بین رفتنی نیست «ما اظنّ ان تبید هذه ابدا» و قیامتی هم در کار نیست «ما اظنّ الساعة قائمة» و اگر مرا در قیامت برگردانند، بهتر از این باغ و بستان خواهند داد «لاجدنّ خیراً منها...» در این آیه نیز می‏خوانیم: برخی افراد همین که به رحمتی می‏رسند قیامت را منکر می‏شوند و می‏گویند: بر فرض اگر قیامتی باشد، بهترین‏ها از ما خواهد بود.
پیام ها
1- انسان منحرف کم‏ظرفیّت و مغرور است و در اولین مرحله رسیدن به نعمت بد مستی می‏کند. «لئن اذقناه رحمة... لیقولنّ هذا لی» (چنانکه در اولین برخورد با شرّ از درون مأیوس می‏شود «یؤوس قنوط» وفریاد می‏زند. «اذا مسّه الشر جزوعا»**معارج، 20.***)
2- انسان، از خداوند طلبی ندارد و به هر نعمتی برسد از لطف اوست. «رحمةً منّا»
3- سرچشمه‏ی رحمت از اوست «رحمة منّا» ولی سرچشمه‏ی سختی‏ها عملکرد و خصلت‏های خود انسان است. «ضراء مسّته» و نفرمود: «ضراءً منّا»
4- تلخ و شیرینی دنیا اندک است؛ در حدّ چشیدن و لمس کردن. «اذقنا - مسّته»
5 - انسان کافر خودخواه است و کامیابی‏ها را حقّ قطعی خود می‏پندارد. «هذا لی» (چنانکه قارون می‏گفت: سرمایه‏ام به خاطر علمی است که نزد من است. «علی علم عندی»** قصص، 78.***)
6- رفاه و نعمت، نشانه‏ی لیاقت و استحقاق و عاقبت به خیری نیست. (قرآن در این آیه از کسی که خود را لایق می‏داند انتقاد می‏کند). «هذا لی»
7- هر چه انسان به خودش توجّه کند، از مبدأ و معاد غافل می‏شود. «هذا لی و ما اظنّ السّاعة قائمة»
8 - کمترین نعمت، برخی انسان‏ها را به باطل می‏کشاند تا آنجا که می‏گوید: نعمت حقّ من است. «هذا لی» قیامت نیست. «و ما اظن الساعة قائمة» بر فرض که قیامت باشد، بهترین‏ها برای من است. «ان لی عنده للحسنی»
9- کفّار برای خود منطق و استدلال ندارند و عقیده آنان بر اساس گمان است. «و ما اظن الساعة»
10- شک و تردید در قیامت، نشانه کفر است. «و ما اظن الساعة قائمة... الّذین کفروا»
11- در قیامت حقیقت و باطن اعمال برای انسان کشف می‏شود. «فلننبّئن الّذین کفروا بما عملوا»
12- در قیامت ابتدا جرم خلافکار به او فهمانده می‏شود، سپس عذاب می‏شود. «فلننبّئن... فلنذیقنّهم»
13- کسی که پندار غلط خود را محکم و با قاطعیّت می‏گوید، باید پاسخ محکم و با قاطعیّت دریافت کند. پاسخِ «انّ لی عنده للحسنی» جمله‏ی «فلننبّئن الّذین کفروا» و «فلنذیقنّهم من عذاب غلیظ»