آیه
وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا کَسَبُواْ مَا تَرَکَ عَلَی ظَهْرِهَا مِن دَآبَّةٍ وَ لَکِن یُؤَخِّرُهُمْ إِلَی أَجَلٍ مُّسَمّیً فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ بِعِبَادِهِ بَصِیرَاً
ترجمه
و اگر خداوند مردم را به سزای آن چه انجام دادهاند مؤاخذه نماید، هیچ جنبندهای روی زمین باقی نمیماند، ولی (سنّت خداوند بر آن است که) مردم را تا مدّتی معین مهلت دهد (تا خود را اصلاح نمایند)، پس همین که مدّتشان به سر آمد (آنان را مؤاخذه میکند.) و همانا خداوند به (احوال) بندگان خود بیناست (و هر کس را به مقتضای کردارش جزا میدهد).
نکته ها
امام سجّاد علیه السلام در مناجات خود میگوید: «کان جزائی فی اول ما عصیتک النار»**صحیفه سجادیه، دعای 16.*** خداوندا جزای من در اولین گناهی که کردم آتش بود و هر چه زنده ماندهام لطف و مهلت تو نسبت به من است که شاید من توبه کنم.
پیام ها
1- گر حکم شود که مست گیرند - در شهر هر آن که هست گیرند.
«و لو یؤاخذ اللّه الناس... ماترک... من دابّة»
2- گناهی کیفر دارد که با علم و عمد انجام گیرد. «یؤاخذ... بما کسبوا»
3- فلسفه تأخیر کیفر مردم از دنیا به قیامت، بقای نسل بشر و تداوم حیات در کره زمین است. مردم اگر با گناه هلاک شوند بشری باقی نخواهد ماند و نسل منقرض خواهد شد «ما ترک علی ظهرها من دابّة»
4- خداوند، صبور و اهل عفو و مغفرت و مهلت دادن است و مردم را فوری در دنیا به جرم عملکرد بد آنان مجازات نمیکند. «یؤخّرهم الی أجل مسمّیً»
5 - مرگ و میرها و فرصتها و مهلتها، با ارادهی الهی و دارای نظم و حساب و کتاب است. «یؤخّرهم الی أجل مسمّیً»
6- مدّت عمر انسان، از پیش تعیین شده است. «اجلٍ مُسمّی»
7- مهلت خداوند به بندگان گنهکار و تأخیر مجازات آنان تا قیامت از سنّتها و برنامههای الهی است. «یؤخّرهم الی أجل مسمّیً»
8 - مهلت دادن خداوند به گنهکاران کاری عالمانه است. «بعباده بصیراً»
(دهها میلیون نفر سالها بعد از گناه توفیق توبه پیدا کردهاند و خلافکاری خود را اصلاح نمودهاند که اگر خداوند کیفر آنان را فوری میداد همه دوزخی میشدند.)