تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد1
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

شاهد گویا

گواه زنده این تفسیر برای حروف مقطعه حدیثی است که از علی بن الحسین (علیهماالسلام ) امام سجاد (علیه السلام ) رسیده است آنجا که می فرماید: کذب قریش والیهود بالقرآن و قالوا هذا سحر مبین، تقوله فقال الله :((الم ذلک الکتاب ...)): ای یا محمد هذا الکتاب الذی انزلته الیک هوالحروف المقطعة التی منها الف و لام و م و هو بلغتکم و حروف هجائکم فاتوا بمثله ان کنتم صادقین ...:

((قریش و یهود به قرآن نسبت ناروا دادند گفتند: قرآن سحر است، آن را خودش ساخته و به خدا نسبت داده است، خداوند به آنها اعلام فرمود:((الم ذلک الکتاب )) یعنی ای محمد کتابی که بر تو فرو فرستادیم از همین حروف مقطعة (الف لام م ) و مانند آن است که همان حروف الفبای شما است .**تفسیر برهان جلد اول صفحه 54.***

شاهد دیگر: حدیثی است که از امام علی ابن موسی الرضا (علیهماالسلام ) رسیده است آنجا که می فرماید: ((...ثم قال ان الله تبارک و تعالی انزل هذاالقرآن بهذه الحروف التی یتداولها جمیع العرب ثم قال : قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی ان یاتوا بمثل هذا القرآن ...))... خداوند بزرگ قرآن را نازل فرمود با همین حروفی که جمیع عرب با آن تکلم می کنند، سپس فرمود: بگو اگر انس و جن با هم همکاری کنند که مثل قرآن را بیاورند توانائی بر آن را ندارند ....))**توحید صدوق صفحه 162 چاپ 1375 هجری قمری.***


@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه 65@@@

نکته دیگری که این نظریه را درباره معنی حروف مقطعه قرآن تائید می کند این است که در 24 مورد از آغاز سوره هائی که با این حروف شروع شده است، بلافاصله سخن از قرآن و عظمت آن به میان آمده، این خود نشان می دهد که ارتباطی میان این دو، (حروف مقطعه و عظمت قرآن ) موجود است .

اینک چند نمونه از آنها را در اینجا می آوریم :

1 الر کتاب احکمت آیاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر(هود: 1 2)

2 طس تلک آیات القرآن و کتاب مبین (نمل 1 و 2 ).

3 الم تلک آیات الکتاب الحکیم (لقمان 1 و 2).

4 المص کتاب انزل الیک (اعراف 1 و 2).

در تمام این موارد و موارد بسیار دیگر از آغاز سوره های قرآن پس از ذکر حروف مقطعه سخن از قرآن به آمده، و از عظمت آن بحث شده است .

بعد از بیان حروف مقطعه قرآن اشاره به عظمت این کتاب آسمانی کرده می گوید:((این همان کتاب با عظمت است که هیچگونه تردید در آن وجود ندارد)) (ذلک الکتاب لا ریب فیه ).

این تعبیر ممکن است اشاره به آن باشد که خداوند به پیامبر خویش وعده داده کتابی برای راهنمائی انسانها بر او نازل کند که برای همه حق طلبان مایه هدایت و برای حقیقت جویان جای تردید در آن نباشد، و اکنون به وعده خود وفا کرده است .

اما اینکه می گوید هیچگونه شک و تردید در آن وجود ندارد این یک ادعا نیست بلکه منظور این است که محتوای قرآن آنچنان است که خود شهادت بر حقانیت خویش می دهد، و همچون طبله عطار است خاموش و هنرنمای و به تعبیر دیگر: آنچنان آثار صدق و عظمت و انسجام و استحکام و عمق معانی و شیرینی


@@تفسیر نمونه، جلد1، صفحه 66@@@

و فصاحت لغات و تعبیرات در آن نمایان است که هر گونه وسوسه و شک را از خود دور می کند، و مصداق آنجا که عیان است چه حاجت به بیان است می باشد.

جالب اینکه گذشت زمان نه تنها طراوت آن را نمی کاهد، بلکه با پیشرفت علوم و برداشته شدن پرده از روی اسرار کائنات حقائق قرآن روشنتر می گردد، و هر قدر علم به سوی تکامل پیش می رود درخشش این آیات بیشتر می شود.

این یک ادعا نیست، واقعیتی است که به خواست خدا در لابلای همین کتاب تفسیر به آن پی خواهیم برد.