تربیت
Tarbiat.Org

پرتوی از اسرار نماز
حاج شیخ محسن قرائتی

فلسفه عبادات‏

احکام و برنامه‏های عبادی اسلام، همه حکمت و فلسفه دارد:
اولاً: به دلیل صدها آیه وحدیث، که مردم را به تعقّل وتفکر فرا می‏خواند و هیچ مکتبی به اندازه اسلام به اندیشیدن دعوت نکرده است.
ثانیاً: یکی از انتقادهای شدید قرآن بر مشرکان و بت پرستان، تقلید کور کورانه و بی دلیل از نیاکان است.
ثالثاً: خود قرآن، بارها در کنار بیان احکام و دستورها، به دلیل آن هم اشاره کرده است. امامان معصوم نیز در روایات، به بیان این حکمت‏ها پرداخته‏اند و دانشمندان اسلام، گاهی به تألیف کتابهایی پیرامون این موضوع اقدام کرده‏اند.**مانند: علل الشرایع، از صدوق و ده‏ها کتاب درباره اسرار نماز و حج و...***
به علاوه، با پیشرفت دانش بشری، روز به روز پرده از اسرار احکام الهی و دستورهای دینی برداشته می‏شود و هر چه از عمر اسلام می‏گذرد، بر عظمت و جلوه آن افزوده می‏گردد.
با توجه به همه نکات فوق، یادآور می‏شود که:
1- لازم نیست دلیل همه احکام را، همه مردم در همه زمانها بدانند. گاهی دلیل برخی از آنها الآن روشن نیست ولی گذشت زمان، آنرا روشن می‏سازد.
2- در فلسفه احکام، تنها نباید نظر به فواید و آثار مادّی آنها داشت و تنها به بعد اقتصادی و بهداشتی و... توجه کرد و از آثار روحی و معنوی آخرتی آن غافل بود.
3- کسی که خدا را حکیم و دستورهایش را بر اساس حکمت می‏داند، نباید بخاطر اینکه امروز دلیل حکمی را نمی‏داند از انجام آن تخلّف کند. مریض، اگر بگوید: تا از خواص دارو آگاه نشوم مصرف نمی‏کنم، از درد خواهد مرد. البته باید دارو را مصرف کند و درصدد شناخت هم باشد.
4- در هر جا که از قرآن و حدیث، دلیل محکمی بر فلسفه حکمی نداریم، بهتر است ساکت باشیم و با یک سری توجیهات و حدسیّات دلیل تراشی نکنیم.
5 - اگر از بعضی اسرار جهان هستی آگاه شدیم، مغرور نشویم و توقع نداشته باشیم که دلیل همه چیز را بدانیم.
6- از مدار عادی خارج نشویم و به دامن و سوسه‏ها نیفتیم، همچنانکه مردم در مراجعه به پزشک، خود را در اختیار او قرار می‏دهند یا برای تعمیر اتومبیل خود، مکانیک را سؤال پیچ نمی‏کنند (چون به آگاهی پزشک و مکانیک، اعتقاد و باور دارند) در مسائل دینی هم که به قانون خدا گردن می‏نهند، باید بپذیرند و عمل کنند. چرا که خداوند، هم مهربان‏تر است، هم داناتر و حکیم‏تر. هم آینده را می‏داند، و هم آثار ظاهری و باطنی و نهان و آشکار را.
7- اگر گوشه‏ای از اسرار حکم خدا را دانستیم، نباید خیال کنیم بر همه اسرار واقف گشته‏ایم. آنکه دست خود را در دریا فرو می‏برد، حق ندارد پس از بیرون آوردن دستش، به مردم بگوید: این، آب دریاست، بلکه باید بگوید: از آب دریا، این مقدار به سرانگشت من رسیده است. آنکه فلسفه حکمی را بفهمد، نمی‏تواند خیال کند آنچه فهمیده، تمام است و دیگر جز آن چیزی نیست. مگر با عقل و فکر محدود انسانی، می‏توان به عمق احکامی که از علم بی انتهای خدا سرچشمه گرفته، پی برد؟
8 - همان عقلی که مارا به فهمیدن فلسفه احکام دعوت می‏کند، همان می‏گوید: اگر جایی ندانستی، از آگاهانِ با تقوا بپرس. این همان تعبّد در مقابل اولیاء دین است.
اینک، پس از این مقدّمات، نمونه‏هایی را از قرآن و حدیث نقل می‏کنیم که اشاره به فلسفه احکام دارد.
امّا قرآن:
درباره نماز می‏گوید: نماز، انسان را از فحشاء ومنکر بازمی‏دارد.**«ان الصلوة تنهی عن الفحشاء والمنکر» عنکبوت، آیه 45.***
در جای دیگر می‏گوید: نماز را برای یاد و توجّه به من بپادار.**«اقم الصلوة لذکری» طه، آیه 14.***
و در جای دیگر: با یاد خدا، دلها آرام می‏گیرد.**«الا بذکراللّه تطمئن القلوب» رعد، آیه 28.***
درباره روزه می‏گوید: روزه بر شما واجب شد، تا آنکه اهل تقوا شوید.**«لعلکم تتّقون» بقره، آیه 183. ***چون بیشتر گناهان، از فوران غریزه غضب و شهوت است.
روزه، جلوی طغیان آنرا می‏گیرد و تقوا پدید می‏آورد. و بهمین جهت، آمار جنایات و جرایم در ماه رمضان کاهش می‏یابد.
درباره حج می‏گوید: به زیارت حج بروند، تا منافعی فراوان بدست آورند.**«لشهدوا منافع لهم» حج، آیه 28.*** فوائد و آثار اجتماعی و سیاسی حج، چیزی نیست که جای شک و شبهه باشد.
درباره زکات می‏گوید: از مردم و اموالشان زکات بگیر، تا آنان را (از روح بخل و دنیا پرستی) پاک کنی.**«خذ من اموالهم صدقة تطهرهم» توبه، آیه 103***
درباره قمار و شراب می‏گوید: شیطان توسّط آنها میان شما دشمنی و کینه برقرار می‏کند و شمارا از یاد خدا دور می‏سازد.**«یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوة والبغضاء و یصدّکم عن ذکراللّه» مائده 91.***
و قصاص را، مایه حیات اجتماع می‏داند**«و لکم فی القصاص حیاة...» بقره، آیه 179.*** چرا که در جامعه، اگر جنایتکار، به کیفر نرسد، آن جامعه مرده و جنایت پرور و مظلوم کوب می‏شود و ایمنی (که حیات اجتماعی است) از میان می‏رود.
اینها نمونه‏هایی از آیات قرآن بود که به آثار و حکمت‏های احکام الهی اشاره داشت.
امّا حدیث:
از میان انبوه احادیث این موضوع، تنها به چند جمله از یکی از سخنان امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه اشاره می‏کنیم:**نهج البلاغه صبحی صالح، حکمت 252، فیض الاسلام، حکمت 244.***
«فَرض اللّه الایمان تطهیراً مِنَ الشِرک وَالصَلوةَ تَنزیهاً عَنِ الکِبر و الزکوة تسبیباً لِلرّزق...» خداوند، ایمان را برای پاکسازی از شرک، واجب ساخت و نماز را برای پاک ساختن از تکبر، و زکات را بعنوان سبب سازی برای رزق و روزی و...
ایمان به خدا، انسان را از افکار شرک آلود و عشق‏های پوچ و تکیه گاههای ناتوان نجات می‏بشخد.
نماز، که توجه به سرچشمه همه بزرگی‏ها و استمداد از کانون قدرت و عظمت است، کبر را از انسان می‏زداید.
زکات، مهره‏های از کار افتاده جامعه را به کار می‏اندازد و محرومان و ورشکستگان را به نوا و قدرت می‏رساند و مهر و عطوفت نسبت به مردم را در دلها زنده می‏سازد و محبّت مال و دنیا، از دل زکات دهنده بیرون می‏رود. بعلاوه، آن مقدار که با دادن زکات، از دارایی‏اش کم شده، با فعالیت اقتصادی بیشتر، می‏کوشد که آنرا جبران کند. طبیعی است آنکه خرجش زیاد باشد، به کار خود می‏افزاید. پس زکات، سبب رزق است.
در این حدیث علوی به فلسفه و حکمت بیست حکم و از احکام الهی، مانند روزه، امر به معروف، نهی از منکر، جهاد، تحریم خمر و زنا، اجرای حدود، اطاعت از امام و... اشاره شده است.
امّا فطرت:
فطرت انسان نیز به فلسفه برخی احکام واقف و معترف است. هر انسانی در هر شرایطی و زمانی، بدی و حرام بودن دروغ، خیانت، تهمت، آدم کشی و دزدی، ستم، کم فروشی و... را قبول دارد و خوبی، عدالت، پاکی، خدمت به دیگران و... را خوب و بجا می‏داند. اینها از فطریّات انسان‏هاست و فطرت، برخی از بدی‏ها و خوبی‏ها را درک می‏کند و این الهام الهی است که فرمود: «فَالهَمَها فُجورها وَ تَقواها»**شمس، آیه 8.***
امّا علم:
نباید غافل بود که پیشرفت علوم در رشته‏های مختلف، خدماتی به تبیین فلسفه احکام کرده و پرده‏های بسیاری را کنار زده است.
مثلاً وجود کرم کدو و تریشین در گوشت خوک یا زیان‏های مواد الکلی برای کبد و بدن انسان، بر کسی پوشیده نیست. این گوشه‏ای از فلسفه تحریم گوشت خوک یا شراب را نشان می‏دهد.
اسلام، از ادرار در حال ایستاده نهی کرده، و علم نشان می‏دهد که ایستاده بول کردن سبب می‏شود تمام بول، به راحتی خارج نشود. یا آنچه که درباره غسل است، برای زدودن آثار فعالیت اعصاب سمپاتیک و فشار خون در حال جنابت می‏باشد و نیز توجه به خدا (قصد قربت) برای زدودن حال غفلت از خداوند است. اگر اسلام، از خلال کردن با چوب درخت انار نهی کرده، برای آنست که لثه‏ها در مقابل آن حساسیّت خاصی دارد. به همین صورت، دستورهای اسلام در مورد واجبات و محرّمات و حتی مستحبّات و مکروهات، در زمینه‏های رفتاری، خوراکی، پوشاکی، وسائل و مسائل زندگی، همه و همه حکمت‏های بلند و دقیقی دارد که درباره آنها کتاب‏های بسیاری هم توسّط دانشمندان اسلامی و محققّان نوشته شده است.**از جمله می‏توان به مجلدات کتاب «اولین دانشگاه و آخرین پیامبر» نوشته شهید دکتر پاک نژاد مراجعه کرد.*** که بحث آن در این محدوده نمی‏گنجد. ولی در مجموع، یک نکته مهّم را ثابت می‏کند و آن اینکه احکام اسلامی همه بر مبنای حکمت‏ها و فلسفه‏های حساب شده‏ای استوار است، چه ما به کمک عقل و علم، آنها را بدانیم، یا هنوز به اسرار نهفته آن پی نبرده باشیم به هر حال، روحیه تعبّد ایجاب می‏کند وقتی دانستیم چیزی از «احکام اللّه» است، آنرا پذیرفته و عمل کنیم.