تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه ، جلد26
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

به شتر نگاه کن که خود آیتی است !

در آیات گذشته بحثهای فراوانی پیرامون بهشت و نعمتهایش آمده بود ، اما در آیات مورد بحث سخن از کلید اصلی وصول آنهمه نعمتها که ((معرفة الله )) است به آمده ، و با ذکر چهار نمونه از مظاهر قدرت خداوند ، از خلقت بدیع خدا ، و دعوت انسان به مطالعه درباره آنها راه ورود به بهشت را نشان می دهد ، در ضمن اشاره ای است به قدرت بی پایان خدا که کلید حل مساءله ((معاد)) است .

نخست می فرماید : ((آیا آنها به شتر نمی نگرند چگونه آفریده شده )) ؟ ! (ا فلا ینظرون الی الابل کیف خلقت ) .

در اینکه چرا در اینجا قبل از هر چیز بر مساءله آفرینش ((شتر)) تکیه شده است مفسران سخنان بسیار دارند ، ولی پیدا است که روی سخن در مرحله اول به اعراب مکه بود که ((شتر)) همه چیز زندگی آنها را تشکیل می داد ، و شب و روز با آن سر و کار داشتند .

از این گذشته این حیوان ویژگیهای عجیبی دارد که او را از حیوانات دیگر ممتاز می کند ، و به حق آیتی است از آیات خدا ، از جمله اینکه :

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 428@@@

1 - بعضی از چهارپایان تنها از گوشتشان استفاده می شود ، و بعضی دیگر غالبا از شیرشان ، بعضی دیگر تنها به درد سواری می خورند ، و بعضی برای باربری ، اما شتر حیوانی است که تمام این جهات در آن جمع است ، هم گوشتش قابل استفاده است ، و هم شیرش ، هم از آن برای سواری و هم باربری استفاده می شود .

2 - شتر نیرومندترین و با مقاومتت رین حیوانات اهلی است ، بار زیادی با خود می برد ، و عجب اینکه به هنگامی که خوابیده است بار سنگینی را بر او حمل می کنند ، و او با یک حرکت برمی خیزد و روی پا می ایستد ، در حالی که چهارپایان دیگر قدرت بر چنین کاری ندارند .

3 - شتر می تواند روزهای متوالی (حدود یک هفته الی ده روز) تشنه بماند ، و در مقابل گرسنگی نیز تحمل بسیار دارد .

4 - شتر می تواند هر روز مسافتی طولانی راه را طی کند ، و از زمینهای صعب العبور ، و شنزارهایی که هیچ حیوانی قادر بر عبور از آن نیست بگذرد ، و به همین دلیل عربها آن را ((کشتی بیابانها)) ! می نامند .

5 - او از نظر تغذیه بسیار کم خرج است و هر گونه خار و خاشاکی را می خورد .

6 - او در شرائط نامناسب جوی در میان طوفانهای بیابان که چشم و گوش را کور و کر می کند با وسائل خاصی که خداوند در پلکها و گوشها و بینی او آفریده مقاومت می کند ، و به راه خود ادامه می دهد !

7 - شتر با تمام قدرتی که دارد از رام ترین حیوانات است به طوری که یک کودک خردسال می تواند مهار یک قطار شتر را در دست گرفته و هر جا که خاطر خواه او است ببرد .

خلاصه اینکه ویژگیهای این حیوان چنان است که دقت در آفرینش ‍ او

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 429@@@

انسان را متوجه خالق بزرگی می کند که آفریننده چنین موجودی است ، آری قرآن می گوید آیا این گمشدگان وادی غفلت ، به اسرار شگفت انگیز این موجود اندیشه نمی کنند ، تا راهی به حق یافته و از بیراهه بازگردند .

ناگفته پیدا است منظور از ((نظر)) در جمله ((افلا ینظرون )) نگاه کردن عادی نیست ، بلکه نگاهی است تواءم با تفکر و اندیشه و دقت .

و بعد از آن به آسمان می پردازد ، و می فرماید : ((آیا به آسمان نگاه نمی کنند که چگونه بر پا شده )) ؟ ! (و الی السماء کیف رفعت ) .

آسمان با آن عظمتش ، و با آنهمه شگفتیهایش ، ستاره ها و کهکشانها و آنهمه جمال و زیبایی و شکوه که آدمی را غرق در حیرت می کند ، و خود را در مقابل آفریننده این جهان عظیم و مملو از نظم و حساب کوچک و ناچیز ، بلکه همچون ((صفر)) در مقابل ((بی نهایت )) می بیند .

چگونه این کرات عظیم هر یک در مدار خود میخکوب شده اند ؟ و بدون ستونی در جای خود قرار گرفته اند ؟ میلیونها سال بر کرات منظومه شمسی می گذرد و محورهای اصلی حرکت این کرات تغییر نمی یابد .

آفرینش آسمان گرچه همیشه عجیب بوده ، ولی در پرتو اکتشافات علمی امروز شگفتیهایش به مراتب بیشتر و عظمتش جلوه گرتر شده است .

آیا نباید درباره خالق و مدبر این جهان بزرگ اندیشید و به اهداف بزرگ و والای او نزدیک شد ؟ !

سپس از آسمان به زمین آمده ، می افزاید : آیا ((به کوهها نگاه نمی کنند چگونه در جای خود نصب شده است )) ؟ ! (و الی الجبال کیف نصبت ) .

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 430@@@

کوههایی که ریشه های آن به یکدیگر متصل است ، و همچون حلقه های زره گرداگرد زمین را فرا گرفته ، و لرزشهای ناشی از مواد مذاب درونی ، و جزر و مد ناشی از جاذبه های ماه و خورشید را به حداقل می رساند .

کوههایی که پناهگاه مطمئن است و سپری است در مقابل طوفانها که اگر نبودند کره زمین تبدیل به بیابانی می شد غیر قابل زندگی .

و بالاخره کوههایی که آبها را در خود حفظ می کند و تدریجا به سوی سرزمینهای تشنه روان می سازد ، و در دامنه های خود نشاط حیات و سرسبزی و خرمی و طراوت می آفریند و شاید به خاطر همین جهات است که در آیات دیگر قرآن کوهها به عنوان میخها و اوتاد زمین معرفی شده .

اصولا کوهها مظهر ابهت و عظمت و صلابت ، و همه جا مایه خیر و برکت است ، و شاید به همین دلیل انسان در دل کوهها اندیشه بیدارتری می یابد ، و بی جهت نیست که پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) قبل از بعثتش مدتها به عبادت در ((جبل النور)) و ((غار حرا)) مشغول بود .

((نصبت )) از ماده ((نصب )) به معنی ثابت قرار دادن است ، و ممکن است این تعبیر ضمنا اشاره ای به کیفیت خلقت کوهها در آغاز آفرینش نیز بوده باشد ، همان چیزی که علم امروز پرده از آن برداشته ، و پیدایش کوهها را به عوامل متعددی نسبت می دهد ، و انواع و اقسامی برای آن قائل است :

کوههائی که بر اثر چین خوردگی زمین پیدا شده .

کوههائی که از آتشفشانها به وجود آمده .

کوههائی که نتیجه آبرفتهای ناشی از باران است .

و کوههائی که در دل دریاها تکوین می یابد و مجموعه ای است از رسوبات دریا و باقی مانده حیوانات آن (مانند کوهها و جزائر مرجانی ) .

آری هر کدام از این کوهها ، تکوین آنها ، و آثار و برکات آنها درخور

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 431@@@

دقت و اهمیت است ، و برای انسانهای بیدار نشانه های زندهای است از قدرت پروردگار .

سپس به زمین می پردازد ، و می گوید : ((آیا به زمین نگاه نمی کنند چگونه مسطح شده )) ؟ ! (و الی الارض کیف سطحت ) .

چگونه بارانهای مداوم کوهها را شسته ، و ذرات خاک را به وجود آورده ، سپس در گودالها پهن کرده و زمینهای صافی که هم آماده کشاورزی است و هم قابل هر گونه ساختمان ، در اختیار انسان قرار داده است ؟

اگر به راستی کره زمین تماما کوه و دره بود زندگی کردن بر آن چقدر مشکل و طاقت فرسا بود ؟ چه کسی آن را پیش از تولد ما مسطح و قابل استفاده ساخت ؟ اینها همه اموری است که قرآن ما را به اندیشه کردن در آن دعوت می کند .

در اینجا این سؤال مطرح است که چه ارتباط و پیوندی میان این امور چهارگانه وجود دارد : شتر ، آسمان ، کوهها و زمین ؟

فخر رازی در تفسیر خود می گوید : ((این به خاطر آن است که قرآن به لغت عرب نازل شده ، و آنها غالبا اقدام به مسافرت می کردند چون بلادشان خالی از زراعت و فرآورده های کشاورزی بود ، از طرفی بیشتر سفرهای آنها با شتر صورت می گرفت ، و هنگامی که در این بیابانهای هولناک و دور از اجتماع سفر می کردند اندیشه و فکر در آنان زنده می شد ، کسی نبود که با آنها سخن گوید ، و چیزی نبود که چشم و گوش ‍ آنها را به خود مشغول دارد ، در این حال هنگامی که فکر می کردند قبل از هر چیز چشمشان به شتری می افتاد که بر آن سوار بودند ، منظره عجیب آن را می دیدند و در فکر فرو می رفتند ، و هنگامی که نگاه بالای سرشان می کردند چیزی جز آسمان مشاهده نمی نمودند ، و هنگامی که به چپ و راست خود نظر می افکندند ، جز کوهها چیزی مشاهده نمی شد ، و هنگامی که

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 432@@@

به زیر پای خود نظر می افکندند چیزی جز زمین وجود نداشت ، گویی خداوند می خواهد به آنها دستور اندیشه کردن دهد ، اندیشه ای به هنگام تنهایی که طبعا بر محور این چهار چیز دور می زند)) . ** تفسیر فخر رازی جلد 31 صفحه 158 . ***

ولی اگر بخواهیم نظر را از محیط زندگی محدود عرب برداریم و در جوی وسیع تر به اندیشه پردازیم ، می توان گفت : امور چهارگانه ای که در آیات فوق آمده زیر بنای زندگی انسان را تشکیل می دهد :

آسمان کانون نور است و باران و هوا ، و زمین مرکز پرورش انواع مواد غذایی کوهها رمز آرامش و ذخیره آب و مواد معدنی ، و شتر نمونه روشنی از چهارپایان اهلی که در اختیار بشر قرار دارد .

به این ترتیب هم مسائل کشاورزی ، هم دامداری و هم صنعتی در این امور چهارگانه نهفته شده است ، و اندیشه در این نعمتهای گوناگون ، خواه ناخواه انسان را به شکر منعم وامی دارد ، و شکر منعم او را به معرفت الله و شناخت خالق نعمت دعوت می کند .

و به دنبال این بحث توحیدی روی سخن را به پیامبر کرده می گوید : ((اکنون که چنین است آنها را یادآوری کن ، تو فقط یادآوری کننده ای )) (فذکر انما انت مذکر) .

تو هرگز مسلط بر آنان نیستی که مجبورشان به ایمان سازی )) (لست علیهم بمصیطر) .

آری آفرینش آسمان و زمین و کوهها و حیوانات نشان می دهد که این عالم بی حساب نیست ، و آفرینش انسان نیز هدفی داشته ، اکنون که چنین است آنها

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 433@@@

را با تذکرات خویش به اهداف خلقت و آفرینش آشناساز ، و راه قرب خدا را به آنها نشان ده ، و در مسیر تکامل رهبر و راهنمایشان باش .

البته راه کمال در صورتی پیموده می شود که با میل و اراده و اختیار همراه باشد ، و گرنه تکامل اجباری سخنی بی مفهوم است ، تو هرگز نمی توانی آنها را مجبور سازی ، و اگر هم می توانستی فایده ای نداشت .

بعضی تصور کرده اند که این دستور قبل از نزول فرمان ((جهاد)) بوده ، و با نزول حکم جهاد نسخ شد .

چه اشتباه بزرگی ؟ مساءله تذکر و تبلیغ پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) از نخستین روز شروع شد ، و تا آخرین دقیقه حیات آن حضرت ادامه داشت ، و بعد از او نیز به وسیله جانشینان معصوم و علمای دین تداوم داشته و خواهد داشت این مطلبی نسخ شدنی نیست ، همچنین عدم اجبار مردم بر ایمان نیز یک اصل ثابت است ، و هدف جهاد عمده مبارزه با طغیانگران و برداشتن موانع از راه مردم حق طلب است .

این مطلب شبیه چیزی است که در آیه 80 سوره نساء آمده است که می گوید : و من تولی فما ارسلناک علیهم حفیظا : ((هر کس رویگردان شود ما تو را مسؤول آنها قرار ندادیم )) و آیه 107 انعام ، و 48 شوری که همین معنی را بازگو می کند .

((مصیطر)) از ماده ((سطر)) به معنی همان سطور کتاب است و ((مسیطر)) کسی است که سطربندی می کند ، و سطور کتاب را تنظیم می نماید ، سپس به عنوان هر شخصی که بر چیزی مسلط باشد ، و خطوط آن را تنظیم کند ، یا او را به اجبار وادار بر انجام کاری نماید اطلاق شده است .

در آیه بعد به صورت یک استثناء می فرماید : ((مگر کسی که پشت کند

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 434@@@

و کافر شود)) (الا من تولی و کفر)

((که خداوند او را به عذاب بزرگ مجازات می کند)) (فیعذبه الله العذاب الاکبر) .

در اینکه این استثناء از کدام جمله است ؟ تفسیرهای مختلفی وجود دارد :

نخست اینکه استثناء از مفعول جمله ((فذکر)) است ، یعنی لزومی ندارد افراد معاندی را که از حق رویگردانند و اندرزناپذیرند تذکر دهی ، و در حقیقت شبیه چیزی است که در آیه 83 سوره زخرف آمده است : فذرهم یخوضوا و یلعبوا حتی یلاقوا یومهم الذی یوعدون : ((آنها را به حال خود واگذار تا در باطل خود غوطه ور باشند و بازی کنند ، تا روزی را که وعده داده شده ملاقات نمایند)) !

دوم اینکه از جمله محذوفی است ، و در معنی چنین است : ((تذکر ده که تذکر برای همه نافع است ، مگر آنها که با حق دشمنی دارند)) شبیه چیزی که در آیه 9 سوره اعلی آمده : فذکر ان نفعت الذکری (بنابر اینکه آیه معنی شرطی داشته باشد) .

سوم اینکه استثناء از ضمیر ((علیهم )) در آیه قبل است ، یعنی : ((تو سلطه ای بر آنها نداری مگر کسانی که رویگردان شوند ، و از در لجاج و عناد درآیند که موظفی با آنها به مقابله برخیزی )) . ** از حدیثی که در در المنثور از پیغمبر اکرم ( ص ) نقل شده استفاده می شود که پیغمبر ( ص ) موظف بود در برابر بت پرستان مبارزه کند و در غیر این صورت تنها وظیفه تذکر داشت . ***

اینها همه در صورتی است که استثناء به اصطلاح ((متصل )) باشد ، ولی

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 435@@@

این احتمال نیز وجود دارد که استثنای ((منقطع )) باشد که تقریبا مفهوم ((بلکه )) دارد ، و معنی جمله چنین می شود ، بلکه کسانی که رویگردان شوند و کافر گردند خداوند بر آنها مسلط است ، یا خداوند آنها را به عذاب اکبر مجازات می کند .

از میان این تفاسیر دو تفسیر مناسب تر است نخست اینکه استثنا متصل باشد و به جمله ((لست علیهم بمصیطر)) بازگردد ، و اشاره به توسل به زور در مقابل زورگویان باشد ، و یا منفصل و به معنی مشمول عذاب الهی نسبت به کافران لجوج باشد .

منظور از عذاب اکبر ((عذاب آخرت )) است در برابر ((عذاب دنیا)) که عذاب کوچک و کم اهمیت نسبت به آن است ، همانگونه که در آیه 26 سوره ((زمر)) می خوانیم : فاذاقهم الله الخزی فی الحیاة الدنیا و لعذاب الاخرة اکبر : ((خداوند خواری را در زندگی این دنیا به آنها چشانید ، و عذاب آخرت اکبر است اگر می دانستند)) .

این احتمال نیز وجود دارد که مراد از ((عذاب اکبر)) قسمت شدیدتری از عذاب قیامت و دوزخ باشد ، زیرا عذاب همه مجرمان در دوزخ یکسان نیست .

و در پایان این سوره با لحنی تهدید آمیز می گوید : ((مسلما بازگشت آنها به سوی ما است )) (ان الینا ایابهم ) .

و بعد می افزاید : ((سپس مسلما حساب آنها بر ما است )) (ثم ان علینا حسابهم ) .

و این در حقیقت نوعی دلداری و تسلی خاطر به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) است که در

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 436@@@

مقابل لجاجت آنها ناراحت و دلسرد نشود ، و به کار خود ادامه دهد ، و در ضمن تهدیدی است نسبت به همه این کافران لجوج که بدانند حسابشان با کیست .

به این ترتیب سوره غاشیه که از مساءله قیامت آغاز شد به مساءله قیامت نیز پایان می یابد ، و در اثناء آن به توحید و نبوت که پایه های معاد را تشکیل می دهد اشاره شده است ، و در ضمن آیات آغاز این سوره بخشی از مجازاتهای سنگین مجرمان ، و سپس قسمت مهمی از پاداشهای روحپرور مؤمنان آمده است ، ضمنا اختیار انتخاب طریق به مردم واگذار شده در عین حال هشدار داده است که بازگشت همگی به سوی خدا و حسابشان با او است .

در ضمن روشن می سازد که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) ماءمور ابلاغ رسالت است ، و در برابر کفر و خطا و گناه مردم مسؤول نیست ، و اینگونه است وظیفه همه مبلغان راه حق .

خداوندا ! در آن روز که بازگشت همه خلایق به سوی تو است و حساب همگی بر تو ، ما را مشمول لطف و رحمت گردان .

پروردگارا ! ما را با رحمت کبرایت از عذاب اکبرت رهایی بخش .

بار الها ! نعمتهای بهشتیت که گوشه ای از آن را در این سوره بازگو کردهای بسیار پربها و شوق انگیز است ، اگر به اعمالمان مستحق آنها نیستیم با فضلت آنها را به ما مرحمت کن .

آمین یا رب العالمین

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 437@@@