تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه ، جلد26
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

علیین در انتظار ابرار است

به دنبال توصیفی که در آیات گذشته درباره ((فجار)) و نامه اعمال و سرنوشت آنها آمده ، در این آیات ، سخنی از گروه مقابل آنان ، یعنی ابرار و نیکان است که ملاحظه افتخارات و امتیازات آنها در برابر فاجران ، موقعیت هر دو را روشنتر می سازد .

نخست می فرماید : ((چنان نیست که آنها درباره معاد می پندارند ، بلکه نامه اعمال ابرار و نیکان در ((علیین )) است )) (کلا ان کتاب الابرار لفی علیین ) .

((علیین )) جمع ((علی )) (بر وزن ملی ) در اصل به معنی مکان بالا یا اشخاصی

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 271@@@

است که در محل بالا می نشینند ، و به ساکنان قسمتهای مرتفع کوهها نیز اطلاق شده است ، و در اینجا جمعی آن را به معنی ((برترین مکان آسمان )) یا ((برترین مکان بهشت )) تفسیر کرده اند .

بعضی نیز گفته اند که ذکر آن به صیغه جمع به خاطر تاءکید است و به معنی علو فی علو یعنی ((بلندی در بلندی )) می باشد .

به هر حال شبیه همان دو تفسیر که در آیات سابقه درباره ((سجین )) داشتیم در اینجا نیز صادق است

نخست اینکه منظور از کتاب الابرار نامه اعمال نیکان و پاکان و مؤمنان است ، و هدف بیان این نکته است که نامه اعمال آنها در یک دیوان کل که بیانگر تمام اعمال مؤمنان است قرار دارد ، دیوانی که بسیار بلند مرتبه و والامقام است .

یا اینکه نامه اعمال آنها بر فراز آنها در شریفترین مکان ، یا بر فراز بهشت در بلندترین مقام جای دارد ، و همه اینها نشان می دهد که مقام خود آنها فوق العاده بلند و والا است .

در حدیثی می خوانیم که پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود : منظور از ((علیین )) آسمان هفتم و زیر عرش خدا است . ** تفسیر قرطبی جلد 10 صفحه 7053 ، مجمع البحرین ماده علو . ***

و این درست نقطه مقابل نامه اعمال ((فجار)) است که در پست ترین محل یا پایین ترین طبقات دوزخ قرار گرفته .

تفسیر دیگر اینکه ((کتاب )) در اینجا به معنی سرنوشت و حکم قطعی الهی است که مقرر داشته نیکان در اعلی درجات بهشت باشند .

و البته جمع میان این دو تفسیر نیز ممکن است که هم نامه اعمال آنها

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 272@@@

در یک دیوان کل قرار دارد ، و هم مجموعه آن دیوان بر فراز آسمانها است و هم فرمان الهی بر آن قرار گرفته که خودشان در بالاترین درجات بهشت باشند .

سپس برای بیان اهمیت و عظمت ((علیین )) می افزاید : ((تو چه می دانی علیین چیست )) (و ما ادراک ما علیون ) .

اشاره به اینکه مقام و مکانی است برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم که هیچکس حتی پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نیز نمی تواند ابعاد عظمت آن را دریابد .

سپس خود قرآن به توضیح بیشتر پرداخته ، می افزاید : ((علیین نامه ای است رقم زده شده )) (کتاب مرقوم ) .

این بنابر تفسیری است که ((علیین )) را به معنی دیوان کل نامه اعمال ابرار معرفی می کند ، و اما بنابر تفسیر دیگر معنی آیه چنین است : ((این سرنوشت حتمی است که خداوند درباره آنها رقم زده که جایگاهشان برترین درجات بهشت باشد)) (بنابراین ((کتاب مرقوم )) تفسیری است بر ((کتاب الابرار)) نه بر ((علیین )) (دقت کنید) .

سپس می افزاید : ((این کتاب کتابی است که مقربان آن را مشاهده می کنند یا بر آن گواهی می دهند)) (یشهده المقربون ) .

گرچه جمعی از مفسران ((مقربون )) را در این آیه به معنی فرشتگانی که مقرب درگاه الهی هستند تفسیر کرده اند ، فرشتگانی که ناظر بر نامه اعمال یا سرنوشت حتمی ابرار و نیکانند .

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 273@@@

ولی آیات بعد به خوبی نشان می دهد که ((مقربون )) گروهی از خاصان و برگزیدگان مؤمنانند که مقامی بس والا دارند ، و شاهد و ناظر نامه اعمال ابرار و نیکان دیگرند ، همانگونه که در آیه 10 و 11 سوره واقعه بعد از ذکر دو گروه ((اصحاب المیمنه )) و ((اصحاب المشئمة )) می فرماید : و السابقون السابقون اولئک المقربون : ((و پیشگامان پیشگام مقربان درگاه اویند)) .

و در آیه 89 سوره ((نحل )) می خوانیم : و یوم نبعث فی کل امة شهیدا علیهم من انفسهم و جئنا بک شهیدا علی هؤلاء : ((به یاد آورید روزی را که از هر امتی گواهی از خودشان بر آنها مبعوث می کنیم و تو را گواه آنها قرار می دهیم )) .

سپس به شرح بخشی از پاداشهای عظیم ابرار و نیکان پرداخته ، می فرماید : ((مسلما ابرار در میان انواع نعمت متنعمند)) (ان الابرار لفی نعیم ) .

مفهوم اصلی ((نعیم )) که به گفته راغب به معنی نعمت بسیار است به اضافه ذکر آن به صورت نکره که در اینجا دلیل بر عظمت و اهمیت است نشان می دهد که آنها دارای آنچنان نعمتها و برکاتی هستند که نمی توان آن را توصیف کرد ، و این تعبیری است جامع و سربسته برای اشاره به همه مواهب مادی و معنوی بهشت .

بعد به شرح بعضی از آنها پرداخته می فرماید : ((آنها بر تختهای زیبای بهشتی تکیه کرده ، و به آن مناظر زیبا و آنهمه نعمت نظر می کنند و لذت می برند)) (علی الا رائک ینظرون ) . ** در این جمله مبتدا محذوف است و در تقدیر هم علی الارائک ینظرون می باشد که در این جمله ینظرون حال است و یا این که علی الارائک خبر بعد از خبر است برای آن در آیه قبل . ***

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 274@@@

((ارائک )) جمع ((اریکه )) به معنی تختهای زیبای سلطنتی است ، و یا تختهای پر زینتی که در ((حجله گاه )) می نهند ، و در اینجا اشاره به تختهای بسیار زیبای بهشتی است که نیکان بر آن تکیه می کنند .

بعضی معتقدند که اصل این کلمه فارسی است و از ((ارگ )) به معنی کاخ سلطنتی گرفته شده است (این واژه به معنی قلعه ای که درون شهر بوده باشد نیز آمده و از آنجا که قلعه درون شهر غالبا مخصوص شاهان است به آن اطلاق شده ) .

بعضی دیگر ((ارائک )) را مفرد و از واژه فارسی ((اراک )) یا ((ارایک )) دانسته اند که به معنی تخت پادشاهی است ، سپس به معنی ((پایتخت )) و یا استانی که پایتخت در آن است اطلاق شده ، و ((عراق )) را معرب ((اراک )) می دانند که به معنی چنین استانی است و می گویند لفظ ((ارایک )) به معنی بارگاه و تخت سلطنتی در ((اوستا)) نیز آمده است .

در حالی که بعضی از علمای لغت عرب ریشه آن را عربی می دانند ، و معتقدند از واژه ((اراک )) که نام درخت معروفی است و با آن تخت و سایبان درست می کردند گرفته شده . ** به لغتنامه ده خدا کتاب دیوان دین و مفردات راغب و برهان قاطع مراجعه شود . ***

ولی آنچه از موارد استعمال این کلمه در قرآن مجید استفاده می شود این است که به همان معنی تختهای زیبا و مزین است که صاحبان نعمت و قدرت از آن استفاده می کنند .

در تعبیر ((ینظرون )) (نگاه می کنند) که به صورت سربسته بیان شده نمی فرماید به چه می نگرند ؟ تا مفهوم وسیع و گسترده ای داشته باشد ، آری آنها

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 275@@@

به لطف خدا می نگرند ، به جمال بی مثال او ، به انواع نعمتهای بهشتی ، و به زیباییهای خیره کننده ای که در بهشت برین است می نگرند ، چرا که یکی از مهمترین لذات انسانی ((لذت دید و نگاه )) است .

سپس می افزاید : ((هرگاه به چهره های آنها بنگری طراوت و خرمی و نشاط نعمت را در آن می بینی )) (تعرف فی وجوههم نضرة النعیم ) .

اشاره به اینکه نشاط و سرور و شادی در چهره هایشان موج می زند و نیازی به سؤال نیست ، به عکس دوزخیان که اگر در چهره هایشان بنگری غم و رنج و اندوه و بدبختی و بیچارگی از چهره هایشان نمایان است .

((نضرة )) همانگونه که قبلا هم اشاره کرده ایم به معنی طراوت و نشاطی است که در صورت صاحبان زندگی مرفه نمایان است .

بعد از نعمت ((تخت )) و ((نگاه )) و ((آرامش و نشاط)) اشاره به نعمت دیگری یعنی شراب بهشتیان کرده ، می افزاید : ((به آنها از شراب زلال دست نخورده سربسته می نوشانند)) (یسقون من رحیق مختوم ) .

شراب طهوری که مانند شراب آلوده و شیطانی دنیا معصیبت زا و جنون آفرین نیست ، بلکه هوش و عقل و نشاط و عشق و صفا می آفریند .

غالب مفسران ((رحیق )) را به معنی شراب خالص گرفته اند ، شرابی که هیچگونه غش و ناخالصی و آلودگی در آن وجود ندارد ، و تعبیر به ((مختوم )) که در فارسی امروز به جای آن ((دربسته )) و ((پلمپ )) شده به کار می رود ، نیز تاءکیدی بر خلوص و پاکی و دست نخوردگی آن است .

علاوه بر این استفاده از چنین ظرفها نشانه احترام خاص به میهمان می باشد ،

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 276@@@

ظرفی که آن را بسته اند و مهر کرده اند و مهرش تنها به دست میهمان شکسته می شود ! . ** در گذشته و امروز معمول بوده و هست که برای اطمینان از دست نخورده بودن چیزی آن را در ظرفی می نهادند و بعد از بستن در ظرف آن را ریسمان یا مفتول سیمی بسته و سر آن را گره میزدند روی گره مقداری گل سفت و یا سرب آب کرده می نهادند و روی آن را مهر می کردند به طوری که راه یافتن به درون ظرف جز با شکستن آن مهر ممکن نبود و عرب آن را مختوم می گوید . ***

سپس می فرماید : ((مهر آن را با مشک نهاده اند)) (ختامه مسک ) .

نه همچون ظرفهای دربسته دنیا که مهر آن را با گل می نهند ، و هنگامی که انسان می خواهد شویی سربسته را با شکستن مهرش باز کند ، دستش ‍ آلوده می شود ، شراب طهور بهشتی چنین نیست ، هنگامی که دست بر مهرش می نهند ، بوی عطر مشک در فضا پراکنده می شود ! .

بعضی نیز گفته اند که منظور این است که در ختام یعنی پایان نوشیدن این شراب طهور دهان بوی مشک می دهد ، بر خلاف شرابهای آلوده دنیا که بعد از نوشیدنش دهان تلخ و بدبو می شود ، ولی با توجه به تعبیری که در آیه قبل بود این تفسیر بعید به نظر می رسد .

در پایان آیه بعد از ذکر اوصاف شراب طهور بهشتی می فرماید : ((در این نعمتهای بهشتی و به خصوص در این شراب طهور بی نظیر باید راغبان بر یکدیگر پیشی گیرند)) (و فی ذلک فلیتنافس ‍ المتنافسون ) .

مفسر بزرگ ((طبرسی )) در ((مجمع البیان )) می گوید : ((تنافس )) به معنی تمنی (و تلاش ) دو انسان است که هر کدام می خواهد شی ء نفیسی که برای دیگری است در اختیار او نیز باشد .

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 277@@@

و در مجمع البحرین آمده است ((تنافس )) به معنی سبقت و پیشی گرفتن بزرگوارانه بر دیگری است (رقابت و مسابقه سالم ) .

((راغب )) در ((مفردات )) نیز می گوید : ((منافسه )) به معنی تلاش انسان است برای شباهت به افراد برجسته ، و ملحق شدن به آنها ، بی آنکه ضرری به دیگری وارد شود .

در حقیقت مضمون آیه شبیه چیزی است که در آیه 21 سوره حدید آمده است : سابقوا الی مغفرة من ربکم و جنة عرضها کعرض السماء و الارض : ((پیشی بگیرید بر یکدیگر برای رسیدن به مغفرت پروردگارتان ، و بهشتی که پهنه آن مانند پهنه آسمان و زمین است )) ! .

و یا آنچه در آیه 133 سوره آل عمران آمده است : و سارعوا الی مغفرة من ربکم و جنة عرضها السموات و الارض .

به هر حال تعبیری که در آیه آمده است زیباترین تعبیری است که برای تشویق انسانها برای وصول به این نعمتهای بی مانند از طریق ایمان و عمل صالح تصور می شود ، و فصاحت قرآن مجید را به عالیترین وجه منعکس می کند . ** از آنچه در تفسیر آیه گفته شد روشن می گردد که مشاراالیه در ذلک تهمه نعمت های بهشتی است بالخصوص شراب طهور ویژه ای که اوصاف جالبش در آیه آمده است . *** ** از آنجا که واو فا درجمله فی ذلک فلیتنافس المتنافسون هر دو برای عطف است این سوال مطرح شده است که دو حرف عطف چگونه پشت سر هم آمده ؟ و مناسبترین جواب این است که در این جا حرف شرطی محذوف است و در تقدیر چنین می باشد و ان ارید تنافس فی شئی فلیتنافس فی ذلک المتنافسون به این ترتیب حرف شرط و جمله شرطیه حذف شده و ذلک نیز مقدم داشته است ( دقت کنید ) . ***

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 278@@@

و بعد به آخرین نعمتی که در این سلسله آیات آمده اشاره کرده ، می فرماید : ((این شراب طهور ممزوج با ((تسنیم )) است )) (و مزاجه من تسنیم ) .

((همان چشمه ای که مقربان از آن می نوشند)) (عینا یشرب بها المقربون ) . ** در این که چرا عینا منصوب است ؟ وجوه زیادی برای آن گفته اند از جمله : اینکه حال برای تسنیم است و یا تمیز و یا به عنوان مدح و اختصاص و تقدیر اعنی و با در بها یا زائده است و یا به معنی من و معنی دوم مناسبتر است . ***

از این آیات استفاده می شود که ((تسنیم )) برترین شراب طهور بهشتی است که مقربان آن را به طور خالص می نوشند ، ولی برای ابرار مقداری از آن را با رحیق مختوم که نوع دیگری از شراب طهور بهشتی است می آمیزند ! .

در اینکه چرا این شراب یا این چشمه ((تسنیم )) نامیده شده است (با توجه به اینکه تسنیم از نظر لغت به معنی چشمه ای است که از بالا به پایین فرو می ریزد) بعضی گفته اند به خاطر آن است که این چشمه مخصوص در طبقات بالای بهشت قرار دارد ، و بعضی دیگر گفته اند شرابی است که از آسمان بهشت فرو می ریزد ! .

در حقیقت شرابهای بهشتی انواعی دارد : بعضی در نهرها جاری است که در آیات متعددی از قرآن به آن اشاره شده است . ** سوره محمد آیه 15 . ***

و بعضی در ظرفهای دربسته مهر شده است ، چنانکه در آیات بالا آمد ، و از همه مهمتر شرابی است که از آسمان بهشت و یا طبقات بالای آن فرو می ریزد و این همان شراب ((تسنیم )) است که هیچیک از نوشیدنیهای بهشتی به پای آن نمی رسد ، و طبعا تاءثیری که در روح و جان بهشتیان می گذارد از همه عالیتر و

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 279@@@

پرجاذبه تر و عمیقتر است ، و نشئه روحانی حاصل از آن غیر قابل توصیف است .

البته باید این حقیقت را بار دیگر تکرار کنیم که اینها همه شبحی است که از دور دیده می شود ، و گرنه توصیف نعمتهای گرانقدر و بی نظیر بهشتی با هیچ زبان و قلمی ممکن نیست ، و حتی به گفته خود قرآن از فکر هیچکس نمی گذارد فلا تعلم نفس ما اخفی لهم من قرة اعین (الم سجده 17) .