تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه ، جلد26
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

بخشی از پاداش عظیم پرهیزگاران

در آیات پیشین سخن از سرنوشت طغیانگران و قسمتی از کیفرهای دردناک آنها و علت این بدبختی بود ، در آیات مورد بحث به شرح نقطه مقابل آنها پرداخته از مؤمنان راستین ، و پرهیزگاران ، و قسمتی از مواهب آنها در قیامت سخن می گوید تا در یک مقایسه رویارو میان این دو ، حقایق روشن تر گردد ، همانگونه که سیره قرآن مجید در سوره های دیگر می باشد که اضداد را در مقابل هم قرار داده ، و وضع آنها را در این مقابله تبیین می کند .

نخست می فرماید : ((برای پرهیزگاران پیروزی و نجات بزرگی است )) (ان للمتقین مفازا) .

((مفاز)) ((اسم مکان )) یا ((مصدر میمی )) از ماده ((فوز)) به معنی ((رسیدن به خیر و نیکی تواءم با سلامت )) است ، و به معنی نجات و پیروزی که لازمه این معنی است نیز آمده ، و با توجه به اینکه ((مفازا)) به صورت نکره ذکر شده ، اشاره به پیروزی عظیم و رسیدن به خیر و سعادت بزرگی است .

سپس به شرح این فوز و سعادت پرداخته ، می افزاید : ((باغهایی خرم و سرسبز و محفوظ با میوه هایی از انواع انگورها)) (حدائق و اعنابا) . ** حدائق بدل است از مفازا و یا عطف بیان آن . ***

((حدائق )) جمع ((حدیقه )) به معنی باغ و بستان خرم و سرسبز و پر درخت است که دیوار گرداگرد آن کشیده شده و از هر نظر محفوظ است ، ((راغب )) در مفردات می گوید : ((حدیقه )) در اصل به زمینی می گویند که دارای آب است

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 48@@@

همچون حدقه چشم که همیشه آب در آن وجود دارد ! جالب اینکه از میان تمام میوه ها در اینجا روی انگور تکیه شده ، به خاطر مزایای فوق العاده ای که این میوه در میان میوه ها دارد ، زیرا به گفته دانشمندان غذاشناس انگور علاوه بر اینکه از نظر خواص یک غذای کامل محسوب می شود و مواد غذایی آن بسیار نزدیک به شیر مادر است ، دو برابر گوشت در بدن ایجاد حرارت می کند ، گذشته از این ، به قدری مواد مفید در آن وجود دارد که می توان گفت یک داروخانه طبیعی است

((انگور)) دارای خاصیت ضد سم ، مفید برای تصفیه خون ، دفع رماتیسم ، نقرس ، و عامل مبارزه با افزایش اوره خون است .

اضافه بر اینها انگور اعصاب را تقویت کرده ، و تولید نشاط می کند ، و به خاطر داشتن انواع ویتامینها به انسان نیرو و توان می بخشد .

اینها گوشه ای از آثار و خواص انگور است ، و لذا در حدیثی از پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) می خوانیم : خیر فواکهکم العنب : ((بهترین میوه های شما انگور است )) .

سپس به همسران بهشتی که یکی دیگر از مواهب پرهیزگاران است اشاره کرده ، می افزاید : ((برای آنها حوریانی است بسیار جوان که تازه برآمدگی سینه آنها ظاهر شده ، و هم سن و سالند)) (و کواعب اترابا) .

((کواعب )) جمع ((کاعب )) به معنی دوشیزه ای است که تازه برآمدگی سینه او آشکار شده ، و اشاره به آغاز جوانی است ، و ((اتراب )) جمع ((ترب )) (بر وزن حزب ) به معنی افراد هم سن و سال است ، و بیشتر در مورد جنس مؤنث به کار می رود ، و به گفته بعضی در اصل از ترائب به معنی دنده های قفسه سینه گرفته

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 49@@@

شده که شباهت زیادی با هم دارند .

این هم سن و سال بودن ممکن است در میان خود زنان بهشتی باشد ، یعنی همگی جوان ، و همسان در زیبایی و حسن و جمال و اعتدال قامتند ، و یا میان آنها و همسرانشان ، چرا که توافق سنی میان دو همسر سبب می شود که بهتر احساسات یکدیگر را درک کنند ، ولی تفسیر اول مناسب تر به نظر می رسد .

سپس چهارمین نعمت بهشتی را که در انتظار پرهیزگاران است چنین شرح می دهد : ((و جامهایی پر و لبریز و پیاپی از شراب طهور !)) (و کاسا دهاقا) .

اما نه شرابی همچون شرابهای آلوده دنیا که عقل را می زداید ، و انسان را تا سر حد یک حیوان تنزل می دهد ، بلکه شرابی که عقل آور ، و نشاط آفرین و جانپرور و روح افزا است .

((کاءس )) (بر وزن راءس ) به معنی جام مملو از نوشیدنی است ، و گاه به خود جام یا محتوای آن نیز اطلاق می شود .

((دهاق )) را بسیاری از مفسران و اهل لغت به معنی ((لبریز)) تفسیر کرده اند ولی ((ابن منظور)) در ((لسان العرب )) دو معنی دیگر نیز برای آن نقل کرده : ((پی درپی )) و ((صاف و زلال )) .

بنابراین اگر مجموع این معانی را در نظر بگیریم مفهوم آیه چنین می شود که برای بهشتیان جامه ای مملو از شراب طهور زلال و لبریز و پی در پی می آورند .

و از آنجا که سخن از جام و شراب تداعی معنی نامطلوب آن را در دنیا می کند ، در حالی که شراب بهشتی درست نقطه مقابل شرابهای شیطانی دنیا است

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 50@@@

بلافاصله می افزاید : ((بهشتیان در آنجا نه سخن لغو و بیهوده ای می شنوند ، و نه دروغ و تکذیبی را)) (لا یسمعون فیها لغوا و لا کذابا) .

شراب دنیا عقل را می زداید ، و هوش را از سر می برد ، و انسان را به بیهوده گویی و سخنان ناموزون وا می دارد ، اما شراب طهور بهشتی به انسان روح و عقل و نور و صفا می بخشد .

در اینکه مرجع ضمیر ((فیها)) چیست ؟ دو احتمال داده اند : نخست اینکه به ((بهشت )) باز می گردد ، و دیگر اینکه به ((کاءس )) (جام ) .

بنا بر تفسیر اول مفهوم آیه چنین خواهد بود که در بهشت سخن لغو و دروغی نمی شنوند مانند آنچه در آیه 10 و 11 سوره غاشیه آمده است فی جنة عالیة لا تسمع فیها لاغیة : ((آنها در بهشت عالی جای خواهند داشت بهشتی که در آن سخن لغو و بیهوده نخواهی شنید)) .

و بنا بر تفسیر دوم مفهوم آیه این است که از نوشیدن آن جام شراب لغو و بیهوده و دروغی حاصل نمی شود ، مانند آنچه در آیه 23 طور آمده است : یتنازعون فیها کاسا لا لغو فیها و لا تاثیم : ((آنها در بهشت جامه ای پر از شراب طهور را از یکدیگر می گیرند که نه بیهوده گویی در آن است و نه گناه )) .

به هر حال یکی از مواهب بزرگ معنوی بهشتیان این است که در آنجا اثری از دروغ پردازیها ، بیهوده گوییها ، تهمتها و افتراها ، تکذیب حق ، و توجیه باطل ، و گفتگوهای ناهنجاری که قلب پرهیزکاران را در این دنیا آزار می دهد وجود نخواهد داشت و به راستی چه زیباست آن محیطی که اثری از این سخنان ناموزون و رنج آور در آن وجود ندارد ، و طبق آیه 62 مریم ((جز سلام و تحیت و سخنان مسالمت آمیز در آنجا چیزی نمی شنوند)) ((لا یسمعون فیها لغوا الا سلاما)) .

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 51@@@

و در پایان ذکر این نعمتها به نعمت معنوی دیگری اشاره می کند که از همه بالاتر است ، می فرماید : ((این جزایی است از سوی پروردگارت ، و عطیه ای است کافی )) (جزاء من ربک عطاء حسابا) . ** جزاء در این آیه حال است برای نعمت هائی که در آیات گذشته آمده است و در معنی چنین است : اعطاهم جمیع ذلک حالکونه جزاء من ربک بعضی نیز آن را مفعول لاجله دانسته اند ولی تفسیر اول مناسبتر است . ***

چه بشارت و نعمتی از این برتر و بالاتر که بنده ضعیف ، مورد نوازش و الطاف و محبتهای مولای کریم خود قرار گیرد ، او را اکرام کند ، بزرگ دارد ، و خلعت بخشد ، این توجه و عنایت ، و این لطف و محبت ، چنان لذتی به مؤمنان می دهد که با هیچ نعمتی برابر نیست .

و به گفته شاعر :

من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم

لطفها می کنی ای خاک درت تاج سرم

تعبیر به ((رب )) (پروردگار) همراه با ضمیر مخاطب و تواءم با کلمه ((عطاء)) همگی بیانگر لطف فوق العاده ای است که در این پاداشها نهفته است .

واژه ((حسابا)) به عقیده بسیاری از مفسران در اینجا به معنی ((کافیا)) می باشد ، چنانکه گاه گفته می شود ((احسبت )) یعنی آنقدر به او بخشیدم که گفت ((حسبی )) (کافی است ) . ** تفسیر بیضاوی ذیل آیه مورد بحث . ***

در حدیثی از امام امیر مؤمنان علی (علیه السلام ) آمده است که در قیامت خداوند حسنات مؤمنان را حساب می کند ، و هر حسنه را ده برابر تا هفتصد برابر پاداش مرحمت می کند ، همانگونه که خدا در قرآن فرموده : جزاء من ربک عطاء حسابا . ** نورالثقلین جلد 5 صفحه 495 حدیث 29 . ***

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 52@@@

از این روایت ، استفاده می شود که عطایای الهی با آنکه جنبه تفضل دارد ، در عین حال روی حساب اعمال است ، یعنی تفضلات و عطایای او ، تناسب با اعمال صالحه انسانها دارد ، و به این ترتیب می توان ((حسابا)) را در آیه فوق به همان معنی معروف ((محاسبه )) تفسیر کرد ، و جمع این معنی و معنی گذشته نیز مانعی ندارد (دقت کنید) .

سپس در آخرین آیه مورد بحث می افزاید : ((این عطایای بزرگ را همان کسی می بخشد که پروردگار آسمان و زمین است و آنچه میان آن دو قرار دارد همان خداوند رحمان و بخشنده )) (رب السماوات و الارض و ما بینهما الرحمن ) .

آری آن کس که مالک این جهان با عظمت و مدبر و مربی آن است ، و رحمتش همه جا ، و همه کس را فرا گرفته ، همو بخشنده آنهمه عطایا در قیامت به نیکان و پاکان است .

در حقیقت ، آیه فوق اشاره ای به این واقعیت است که اگر خداوند چنین وعده هایی را به متقین می دهد گوشه ای از آن را در این دنیا ، به صورت رحمت عامش ، به اهل آسمانها و زمین نشان داده است .

و در پایان آیه می فرماید : ((و هیچکس حق ندارد بی اجازه او در پیشگاهش سخنی بگوید ، یا شفاعتی کند)) (لا یملکون منه خطابا) .

ضمیر در ((لا یملکون )) ممکن است به همه اهل آسمانها و زمین بر گردد ، یا تمام متقین و طاغیان که در عرصه محشر برای حساب و جزاء جمع می شوند ، و در هر حال اشاره به این است که هیچکس را در آن روز حق اعتراض و چون و چرا نیست ، زیرا آنقدر حساب الهی دقیق و عادلانه است که جایی برای چون و چرا باقی نمی ماند .

@@تفسیر نمونه جلد 26 صفحه 53@@@

علاوه بر این ، هیچکس حق شفاعت را نیز ندارد جز به اذن و اجازه او ((من ذا الذی یشفع عنده الا باذنه )) (بقره - 255) .