تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد23
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

سرانجام نیکوکاران و بدکاران

این آیات در حقیقت یک نوع جمعبندی از آیات آغاز سوره و آیات اخیر است، و تفاوت حال انسانها را به هنگامی که در آستانه مرگ قرار می گیرند مجسم می سازد که چگونه بعضی در نهایت آرامش و راحتی و شادی چشم از جهان می پوشند، و جمعی دیگر با مشاهده دورنمای آتش سوزان جهنم با چه اضطراب و وحشتی جان می دهند؟ نخست می فرماید: ((کسی که در حالت احتضار و واپسین لحظات زندگی قرار می گیرد اگر از مقربان باشد...)) (فاما ان کان من المقربین).

((در نهایت راحت و آرامش و روح و ریحان است و در بهشت پرنعمت جای می گیرد)) (فروح و ریحان و جنة نعیم).

((روح)) (بر وزن قول) آنگونه که علمای لغت گفته اند در اصل به معنی تنفس و ((ریحان)) به معنی شیء یا گیاه خوشبو است، سپس این واژه به هر چیزی که مایه حیات و راحتی است گفته شده، همانگونه که ((ریحان)) به هر گونه نعمت و روزی خوب و فرحزا اطلاق می گردد، بنابراین ((روح)) و ((ریحان)) الهی شامل تمام وسائل راحتی و آرامش انسان و هر گونه نعمت و برکت الهی

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 282@@@

می گردد.

و به تعبیر دیگر می توان گفت: روح اشاره به تمام اموری است که انسان را از ناملائمات رهائی می بخشد تا نفسی آسوده کشد، و اما ((ریحان)) اشاره به مواهب و نعمتهائی است که بعد از رفع ناملائمات عائد انسان می گردد.

مفسران اسلامی تفسیرهای متعددی برای این دو واژه ذکر کرده اند که شاید بالغ بر ده تفسیر شود.

گاه گفته اند: ((روح)) به معنی رحمت و ((ریحان)) هر شرافت و فضیلتی را شامل می شود.

و گاه گفته اند ((روح)) نجات از آتش دوزخ و ((ریحان)) دخول در بهشت است گاه ((روح)) را به معنی آرامش در قبر و ((ریحان)) را در بهشت دانسته اند.

گاه ((روح)) را به معنی ((کشف الکروب)) (بر طرف ساختن ناراحتیها) و ریحان را به معنی ((غفران الذنوب)) (آمرزش گناهان) تفسیر کرده اند.

و گاه ((روح)) را به معنی ((انظر الی وجه الله)) و ((ریحان)) را ((استماع کلام الله)) شمرده اند... و مانند اینها.

ولی همانگونه که گفتیم اینها مصادیقی است از آن مفهوم کلی و جامع که در تفسیر آیه ذکر شد.

قابل توجه اینکه بعد از ذکر ((روح)) و ((ریحان)) سخن از ((جنة نعیم)) (بهشت پر نعمت) به میان آورده، که ممکن است اشاره به این باشد که روح و ریحان در آستانه مرگ، و در قبر و برزخ به سراغ مؤ منان می آید و بهشت در آخرت، چنانکه در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) می خوانیم که در تفسیر این آیه فرمود: فاما ان کان من المقربین فروح و ریحان یعنی فی قبره، و جنة نعیم یعنی فی الاخرة: ((اما اگر از مقربان باشد روح و ریحان از آن او است،

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 283@@@

یعنی در قبر، و بهشت پر نعمت برای او است یعنی در آخرت)).**تفسیر نور الثقلین جلد 5 صفحه 228 حدیث 103 و 104.*****(روح) ممکن است خبر باشد برای مبتدای محذوف، و در تقدیر (فجزائه روح) و یا مبتدا برای خبر محذوف است و در تقدیر (فله روح) می باشد و جمله (فروح...) جزای (اما) است و (ان) شرطیه با وجود این جزا مستغنی از جزای دیگری است (دقت کنید).***

سپس می افزاید: ((اما اگر از گروه دوم یعنی اصحاب الیمین باشد...)) (همان مردان و زنان صالحی که نامه اعمالشان به نشانه پیروزی و قبولی به دست راستشان داده می شود) (و اما ان کان من اصحاب الیمین).

((به او گفته می شود سلام بر تو از سوی دوستانت که از اصحاب الیمین هستند)) (فسلام لک من اصحاب الیمین).

به این ترتیب فرشتگان قبض روح در آستانه انتقال از دنیا سلام یارانش را به او می رسانند، همانگونه که در آیه 26 واقعه در توصیف اهل بهشت خواندیم: الا قیلا سلاما سلاما.

احتمال دیگری در تفسیر این آیه نیز وجود دارد، و آن اینکه سلام از ناحیه فرشتگان باشد که به او می گویند: سلام بر تو ای کسی که از اصحاب الیمین هستی، یعنی در افتخار و توصیف تو همین بس که در صفت آنان قرار داری.**بنابراین در آیه دو تقدیر است، به این صورت (یقال له سلام لک انک من اصحاب الیمین) ولی بنا بر تفسیر اول تنها یک تقدیر است و آن (یقال له) است.***

در آیات دیگر قرآن نیز سلام فرشتگان در آستانه مرگ بر مؤ منان آمده است مانند آیه 32 سوره نحل که می فرماید: الذین تتوفاهم الملائکة طیبین

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 284@@@

یقولون سلام علیکم ادخلوا الجنة بما کنتم تعملون: ((کسانی که فرشتگان قبض روحشان را می کنند در حالی که پاکیزه اند، به آنها می گویند: سلام بر شما، وارد بهشت شوید به خاطر اعمالی که انجام می دادید)).

به هر حال تعبیر ((سلام)) تعبیر پرمعنائی است، خواه از سوی فرشتگان باشد یا از سوی اصحاب الیمین، سلامی است که نشانه روح و ریحان و هرگونه سلامت و آرامش و نعمت است.**درباره سلامهائی که نثار بهشتیان می شود در جلد 18 صفحه 420 ذیل آیه 58 سوره یس بحث مشروحتری آمده است.***

این نکته نیز لازم به یادآوری است که تعبیر به اصحاب الیمین (کسانی که نامه اعمالشان را به دست راستشان می دهند) به خاطر آن است که معمولا انسان کارهای مهم و ماهرانه را با دست راست انجام می دهد لذا دست راست سمبلی است از قدرت، مهارت، توانائی و پیروزی.

در حدیثی از امام باقر (علیه السلام) می خوانیم که در ذیل این آیه فرمود: هم شیعتنا و محبونا: ((اصحاب یمین شیعیان ما و دوستان ما هستند)).**تفسیر برهان جلد 4 صفحه 285.***

سپس به سراغ گروه سوم می رود که در اوائل سوره از آنها به عنوان اصحاب الشمال یاد شده بود، می فرماید: ((اما اگر او از تکذیب کنندگان گمراه باشد...)) (و اما ان کان من المکذبین الضالین).

((با آب جوشان دوزخ و حرارت و سموم آن از او پذیرائی می شود))! (فنزل من حمیم).**(نزل) خبر مبتدای محذوفی است و در تقدیر (فجزائه نزل من حمیم) و یا مبتدا برای خبر محذوفی است و در تقدیر (فله نزل من حمیم) می باشد.***

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 285@@@

و ((سپس سرنوشت او ورود در آتش جهنم است)) (و تصلیة جحیم).

آری در همان آستانه مرگ نخستین عذابهای الهی را می چشند، و طعم تلخ کیفرهای قیامت در قبر و برزخ در کام جانشان فرومی رود، و از آنجا که سخن از حال محتضر است مناسب این است که جمله ((نزل من حمیم)) اشاره به عذاب برزخی باشد ((و تصلیة جحیم)) اشاره به عذاب قیامت، این معنی در روایات متعددی نیز از ائمه اهل بیت نقل شده است.**(نور الثقلین) جلد 5 صفحه 229.***

قابل توجه اینکه در اینجا ((مکذبین)) و ((ضالین)) هر دو با هم ذکر شده اند که اولی اشاره به تکذیب قیامت و خداوند یکتا و نبوت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله) است و دومی به کسانی که از راه حق منحرف شده اند.

این تعبیر علاوه بر اینکه معنی تاءکید را می رساند می تواند اشاره به این نکته باشد که در میان گمراهان افرادی هستند مستضعف و جاهل قاصر، و عناد و لجاجتی در برابر حق ندارند، آنها ممکن است مشمول الطاف الهی گردند، اما تکذیب کنندگان لجوج و معاند به چنین سرنوشتهائی که گفته شد گرفتار می شوند.

((حمیم)) به معنی آب داغ و سوزان یا بادهای گرم و سموم است، و ((تصلیة)) از ماده ((صلی)) (بر وزن سعی) به معنی سوزاندن و داخل شدن در آتش است اما ((تصلیه)) که معنی متعددی را دارد تنها به معنی سوزاندن می آید.

و در پایان این سخن، می افزاید: ((این همان حق و یقین است)) (ان هذا لهو حق الیقین).

((و حال که چنین است نام پروردگار بزرگت را منزه بشمار و او را

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 286@@@

تسبیح گوی)) (فسبح باسم ربک العظیم).

معروف در میان مفسران این است که ((حق الیقین)) از قبیل اضافه بیانیه است یعنی آنچه درباره این سه گروه از مقربان و اصحاب الیمین و تکذیب کنندگان گفته شد عین واقعیت و حق و یقین است.

این احتمال نیز وجود دارد که چون یقین دارای مراتبی است، مرحله عالی آن حق الیقین است، یعنی یقین واقعی کامل و خالی از هرگونه شک و شبه و ریب.**مطابق این تفسیر اضافه (حق) به (یقین) برای اختصاص و تقیید است، بعضی نیز آنرا از قبیل اضافه موصوف به صفت دانسته اند و گفته اند به معنی (الیقین الحق) است.***

ضمنا از آنچه گفتیم معلوم شد ((هذا)) در این آیه اشاره به احوال گروه های سه گانهای است که قبلا ذکر شده، بعضی نیز احتمال داده اند که به تمام محتوای سوره واقعه یا تمام قرآن اشاره باشد، اما تفسیر اول مناسبتر است.

این نکته نیز قابل توجه است که تعبیر به ((فسبح)) ((پس تسبیح کن)) (با فاء تفریع) اشاره به این حقیقت است که آنچه درباره این گروه های سه گانه گفته شد عین عدالت است، و بنابراین خداوندت را از هر گونه ظلم و بی عدالتی پاک و منزه بشمار، و یا اینکه اگر می خواهی به سرنوشت گروه سوم گرفتار نشوی او را از هر گونه شرک و بیعدالتی که لازمه انکار قیامت است پاک و منزه بدان.

بسیاری از مفسران در ذیل آخرین آیه نقل کرده اند که پس از نزول آن پیامبر فرمود: اجعلوها فی رکوعکم: ((آنرا در رکوع خود قرار دهید)) (سبحان ربی العظیم بگوئید) و هنگامی که سبح اسم ربک الاعلی نازل شد فرمود: اجعلوها فی سجودکم ((آنرا در سجده قرار دهید)) (سبحان ربی الاعلی بگوئید).**تفسیر ابوالفتوح رازی، روح المعانی، روح البیان، قرطبی، درالمنثور و تفسیر مراغی ذیل آیه مورد بحث.***

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 287@@@

در تفسیر آیه 74 همین سوره نیز شبیه همین روایت را از بعضی از مفسران نقل کردیم.