تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد23
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

سعد و نحس ایام

در میان مردم معمول است که بعضی از روزها را روز سعد و مبارک، و بعضی را روز شوم و نحس می شمرند، هر چند در تعیین آن اختلاف بسیار است، سخن اینجا است که این اعتقاد عمومی تا چه حد در اسلام پذیرفته شده؟ و یا از اسلام گرفته شده است؟

البته این از نظر عقل محال نیست که اجزاء زمان با یکدیگر تفاوت داشته باشند، بعضی دارای ویژگیهای نحوست، و بعضی ویژگیهای ضد آن، هر چند از نظر استدلال عقلی راهی برای اثبات یا نفی چنین مطلبی در اختیار نداریم، همین اندازه می گوئیم ممکن است ولی از نظر عقل ثابت نیست.

بنابراین اگر دلائل شرعی از طریق وحی که افقهای وسیعتری را روشن می سازد بر این معنی در دست داشته باشیم قبول آن نه تنها بی مانع بلکه لازم است.

در آیات قرآن تنها در دو مورد اشاره به ((نحوست ایام)) شده است: یکی در آیات مورد بحث، و دیگری در آیه 16 سوره فصلت که درباره همین ماجرای قوم عاد سخن می گوید در آنجا می خوانیم: فارسلنا علیهم ریحا صرصرا فی ایام نحسات: ((ما تندبادی سخت و سرد در روزهای شومی بر آنها مسلط ساختیم)).**باید توجه داشت که (نحسات) در این آیه صفت برای (ایام) است، یعنی ایام مزبور توصیف به نحوست شده، در حالی که در آیات مورد بحث (فی یوم نحس مستمر) (یوم) اضافه به (نحس) شده، و معنی وصفی ندارد منتها به قرینه آیه فوق باید بگوئیم در اینجا از قبیل اضافه (موصوف) به (صفت) است (دقت کنید).***

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 42@@@

و در نقطه مقابل، تعبیر ((مبارک)) نیز در بعضی از آیات قرآن دیده می شود، چنانکه درباره شب قدر می فرماید انا انزلناه فی لیلة مبارکة: ((ما قرآن را در شبی پر برکت نازل کردیم)) (دخان - 3).

همانگونه که گفتیم ((نحس)) در اصل به معنی سرخی فوقالعاده افق است که آنرا به صورت ((نحاس)) یعنی ((شعله آتش خالی از دود)) در می آورد، سپس به همین مناسبت در معنی ((شوم)) به کار رفته است.

به این ترتیب قرآن جز اشاره سربسته ای به این مساءله ندارد، ولی در روایات اسلامی به احادیث زیادی در زمینه ((نحس و سعد ایام)) برخورد می کنیم که هر چند بسیاری از آنها روایات ضعیف است و یا احیانا آمیخته با بعضی روایات مجعول و خرافات می باشد، ولی همه آنها چنین نیست، بلکه روایات معتبر و قابل قبولی در میان آنها بدون شک وجود دارد، چنانکه مفسران نیز در تفسیر آیات فوق بر این معنی صحه نهاده اند.

محدث بزرگ مرحوم علامه مجلسی نیز روایات فراوانی در ((بحار الانوار)) در این زمینه آورده است.**(بحارالانوار) جلد 59 کتاب السماء و العالم صفحه 1 تا 91 و قسمتی بعد از آن.***

آنچه به طور فشرده و خلاصه در اینجا می توان گفت چند مطلب است: الف - در روایات متعددی سعد و نحس ایام در ارتباط با حوادثی که در آن واقع شده است تفسیر شده، فی المثل در روایتی از امیر مؤمنان علی (علیه السلام) می خوانیم شخصی از امام (علیه السلام) درخواست کرد تا درباره روز ((چهارشنبه)) و فال بدی که به آن می زنند و سنگینی آن، بیانی فرماید که منظور کدام چهارشنبه است؟ فرمود ((آخر اربعاء فی الشهر و هو المحاق و فیه قتل قابیل هابیل اخاه... و یوم الاربعاء ارسل الله عز و جل الریح علی قوم عاد)): ((منظور

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 43@@@

چهارشنبه آخر ماه است که در محاق اتفاق افتاد، و در همین روز ((قابیل)) برادرش ((هابیل)) را کشت... و خداوند در این روز چهارشنبه تندباد را بر قوم عاد فرستاد)).**تفسیر نور الثقلین جلد 5 ص 183 (حدیث 25).***

لذا بسیاری از مفسران به پیروی بسیاری از روایات آخرین چهارشنبه هر ماه را روز نحس می دانند، و از آن تعبیر به ((اربعاء لا تدور)) می کنند (یعنی چهارشنبه ای که تکرار نمی شود).

در بعضی دیگر از روایات می خوانیم که روز اول ماه روز سعد و مبارکی است چرا که آدم در آن آفریده شد، همچنین روز 26 چرا که خداوند دریا را برای موسی شکافت.**همان مدرک صفحه 105.***

یا این که روز سوم ماه روز نحسی است، چرا که آدم و حوا در آن روز از بهشت رانده شدند، و لباس بهشتی از تن آنها کنده شد.**همان مدرک صفحه 58.***

یا این که روز هفتم ماه روز مبارکی است، چرا که نوح سوار بر کشتی شد (و از غرقاب نجات یافت).**همان مدرک صفحه 61.***

یا اینکه در مورد نوروز در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) می خوانیم که فرمود: روز مبارکی است که کشتی نوح بر جودی قرار گرفت، و جبرئیل بر پیامبر اسلام نازل شد، و روزی است که علی (علیه السلام) بر دوش پیامبر (صلی اللّه علیه و آله) رفت بتهای کعبه را شکست، و داستان غدیر خم مصادف با نوروز بود....**بحارالانوار جلد 59 صفحه 92.***

این گونه تعبیرات، در روایات فراوان است که سعد و نحس ایام را با بعضی از حوادث مطلوب، یا نامطلوب پیوند می دهد، مخصوصا در مورد روز عاشورا

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 44@@@

که بنی امیه به گمان پیروزی بر اهل بیت (علیه السلام) آن را روز مسعودی می شمردند، و در روایات شدیدا از تبرک به آن روز نهی شده، و حتی دستور داده اند که آن روز را روز ذخیره آذوقه سال و مانند آن نکنند، بلکه کسب و کار را در آن روز تعطیل کرده، و عملا از برنامه بنی امیه فاصله بگیرند مجموع این روایات سبب شده که بعضی مساءله سعد و نحس ایام را چنین تفسیر کنند که مقصود اسلام توجه دادن مسلمین به این حوادث است، تا از نظر عمل خود را بر حوادث تاریخی سازنده تطبیق دهند، و از حوادث مخرب و روش بنیانگذاران آنها فاصله گیرند.



این تفسیر ممکن است در مورد قسمتی از این روایات صادق باشد ولی در مورد همه آنها مسلما صادق نیست، چرا که از بعضی از آنها استفاده می شود تاثیر مرموزی در بعضی ایام احیانا وجود دارد که ما از آن آگاهی نداریم.

ب: این نکته نیز قابل دقت است که بعضی در مساءله سعد و نحس ایام به اندازه ای راه افراط را پوئیده اند که به هر کاری می خواهند دست بزنند قبلا به سراغ سعد و نحس ایام می روند، و عملا از بسیاری فعالیتها باز می مانند، و فرصتهای طلائی را از دست می دهند.

یا این که بجای بررسی عوامل شکست و پیروزی خود و دیگران استفاده از این تجربیات گرانبها در زندگی، گناه همه شکستها را به گردن شومی ایام می اندازند، همانگونه که رمز پیروزیها را در نیکی ایام جستجو می کنند!

این یکنوع فرار از حقیقت، و افراط در مساله، و توضیح خرافی حوادث زندگی است که باید از آن به شدت پرهیز کرد، و در این مسائل نه گوش به شایعات میان مردم داد، نه سخن منجمان، و نه گفته فال گیران، اگر چیزی در حدیث معتبر در این زمینه ثابت شود باید پذیرفت، و گرنه بی اعتنا به گفته این و آن باید خط زندگی را ادامه داد، و با تلاش و سعی و کوشش به پیش محکم

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 45@@@

گام برداشت، و از توکل بر خدا یاری جست و از لطف او استعانت خواست.

ج: مساءله توجه به سعد و نحس ایام علاوه بر اینکه غالبا انسان را به یک سلسله حوادث تاریخی آموزنده رهنمون می شود، عاملی است برای توسل و توجه به ساحت قدس الهی، و استمداد از ذات پاک پروردگار، و لذا در روایات متعددی می خوانیم: در روزهائی که نام نحس بر آن گذارده شده می توانید با دادن صدقه، و یا خواندن دعا، و استمداد از لطف خداوند، و قرائت بعضی از آیات قرآن، و توکل بر ذات پاک او، به دنبال کارها بروید و پیروز و موفق باشید.

از جمله در حدیثی می خوانیم که یکی از دوستان امام حسن عسکری (علیه السلام) روز سه شنبه خدمتش رسید، امام فرمود: دیروز تو را ندیدم، عرض کرد: دوشنبه بود، و من در این روز حرکت را ناخوش داشتم! فرمود: من احب ان یقیه الله شر یوم الاثنین فلیقراء فی اول رکعة من صلاة الغداة هل اتی علی الانسان ثم قراء ابو الحسن (علیه السلام) فوقیهم الله شر ذلک الیوم و لقیهم نضرة و سرورا: ((کسی که دوست دارد از شر روز دوشنبه در امان بماند در اولین رکعت نماز صبح سوره هل اتی بخواند، سپس امام (علیه السلام) این آیه از سوره هل اتی را (که تناسب با رفع شر دارد) تلاوت فرمود: فوقاهم الله شر ذلک الیوم... خداوند نیکان را از شر روز رستاخیز نگاه می دارد او به آنها خرمی و طراوت ظاهر و خوشحالی درون عطا می کند)).**(بحارالانوار) جلد 59 صفحه 39 حدیث 7.***

در حدیث دیگر می خوانیم که یکی از یاران امام ششم (علیه السلام) از آن حضرت پرسید: آیا در هیچ روزی از روزهای مکروه چهارشنبه و غیر آن سفر کردن مناسب است؟ امام (علیه السلام) در پاسخ فرمود: سفرت را با صدقه آغاز کن و آیة الکرسی را به هنگامی که می خواهی حرکت کنی تلاوت کن)) (و هر کجا می خواهی

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 46@@@

برو).**همان مدرک صفحه 28.***

در حدیث دیگری نیز آمده است که یکی از یاران امام دهم علی بن محمد الهادی (علیه االسلام) می گوید: خدمت حضرت (علیه السلام) رسیدم در حالی که در مسیر راه انگشتم مجروح شده بود، و سواری از کنارم گذشت و به شانه من صدمه زد، و در وسط جمعیت گرفتار شدم و لباسم را پاره کردند، گفتم: خدا مرا از شر تو ای روز حفظ کند، عجب روز شومی هستی! امام فرمود: با ما ارتباط داری و چنین می گوئی؟! و روز را که گناهی ندارد گناهکار می شمری؟ آن مرد عرض می کند از شنیدن این سخن به هوش آمدم و به خطای خود پی بردم، عرض کردم ای مولای من من استغفار می کنم، و از خدا آمرزش می طلبم، امام (علیه السلام) افزود: ما ذنب الایام حتی صرتم تتشامون بها اذا جوزیتم باعمالکم فیها؟:

((روزها چه گناهی دارد که شما آنها را شوم می شمرید هنگامی که کیفر اعمال شما در این روزها دامانتان را می گیرد))؟!

راوی می گوید: ((عرض کردم من برای همیشه از خدا استغفار می کنم و این توبه من است ای پسر رسول خدا)).

امام (علیه السلام) فرمود: ما ینفعکم و لکن الله یعاقبکم بذمها علی ما لا ذم علیها فیه، اما علمت ان الله هو المثیب و المعاقب، و المجازی بالاعمال، عاجلا و آجلا،؟ قلت: بلی یا مولای، قال لا تعد و لا تجعل للایام صنعا فی حکم الله!

((این برای تو فایده ای ندارد، خداوند شما را مجازات می کند به مذمت کردن چیزی که نکوهش ندارد، آیا تو نمی دانی که خداوند ثواب و عقاب می دهد، و جزای اعمال را در این سرا و سرای دیگر خواهد داد، سپس افزود: دیگر این عمل را تکرار مکن و برای روزها در برابر حکم خداوند کار و تاثیری

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 47@@@

قرار مده))!.**(تحف العقول) طبق نقل بحارالانوار جلد 59 صفحه 2 (با کمی تلخیص).***

این حدیث پر معنی اشاره به این است که اگر روزها هم تاثیری داشته باشد به فرمان خدا است، هرگز نباید برای آنها تاثیر مستقلی قائل شد، و از لطف خداوند خود را بی نیاز دانست، و آنگهی نباید حوادثی را که غالبا جنبه کفاره اعمال نادرست انسان دارد به تاثیر ایام ارتباط داد، و خود را تبرئه کرد. و شاید این بیان بهترین راه برای جمع میان اخبار مختلف در این باب است (دقت کنید).

@@تفسیر نمونه جلد 23 صفحه 48@@@