تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه ، جلد22
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

اینهمه درس عبرت کافی نیست ؟!

این آیات همچنان ادامه مطالبی است که از کتب پیشین صحف ابراهیم

@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 569@@@

و موسی نقل شده است ، در آیات گذشته ده مطلب در طی دو فراز ذکر شده بود ، فراز اول ناظر به مسئولیت هر کس در مقابل اعمالش می باشد ، و فراز دوم درباره منتهی شدن تمام خطوط به پروردگار سخن می گوید ، و در آیات مورد بحث که تنها به ذکر یک مطلب می پردازد سخن از مجازات و هلاکت دردناک چهار قوم از اقوام ستمگر پیشین است که هشداری است برای آنها که از دستورات گذشته سرپیچی می کنند و به مبداء و معاد ایمان ندارند .**توجه داشته باشید که این مطالب یازدهگانه همه با (ان) شروع می شود نخستین آنها در آیه 38 (الاتزروا و ازرة و زر اخری) و آخرین آنها در آیه 50 (و انه اهلک عادا الاولی) است***

نخست می فرماید : ((آیا انسان خبر ندارد که در کتب پیشین آمده است که خداوند قوم عاد نخستین را هلاک کرد))؟! (و انه اهلک عادا الاولی ) .

توصیف قوم ((عاد)) به ((الاولی )) (نخستین ) یا به خاطر قدمت این قوم است به طوری که در میان عرب معمول است هر چیز قدیمی را ((عادی )) می گویند ، و یا به خاطر آن است که در تاریخ دو قوم ((عاد)) وجود داشته اند و قوم معروف که پیامبرشان حضرت هود (علیه السلام ) بود همان عاد نخستین است .**(مجمع البیان) و (روح المعانی) و (تفسیر فخر رازی)***

سپس می افزاید : ((همچنین خداوند قوم ثمود را بر اثر طغیانشان هلاک کرد و احدی از آنها را باقی نگذارد)) (و ثمود فما ابقی ) .

سپس درباره قوم نوح می فرماید : ((و نیز قوم نوح را قبل از آنها هلاک کرد)) (و قوم نوح من قبل ) .

@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 570@@@

((چرا که آنها از همه ظالمتر و طغیانگرتر بودند)) (انهم کانوا هم اظلم و اطغی ) .

چرا که پیامبرشان نوح در مدتی طولانی تر از تمام انبیاء به تبلیغ آنان پرداخت ، با این حال جز تعداد کمی به دعوت او پاسخ نگفتند ، و در شرک و بت پرستی و تکذیب و آزار نوح پافشاری و سرسختی فوق العاده ای داشتند ، چنانکه شرح آن به خواست خدا در تفسیر سوره نوح خواهد آمد .

قوم لوط چهارمین قومی هستند که به آنها اشاره کرده می گوید : ((خداوند شهرهای زیر و رو شده قوم لوط را بر زمین زد)) (و المؤتفکة اهوی ) .

در ظاهر زلزله شدیدی این آبادیها را به آسمان پرتاب کرد و واژگون ساخت و بر زمین کوبید ، و طبق روایات جبرئیل آنها را به قوت خداداد از زمین بر کند و وارونه کرد و بر زمین افکند .

((سپس آنها را با عذاب سنگینی پوشانید)) (فغشیها ماغشی ) .**(ما) در (ماغشی) ممکن است مفعول باشد و یا فاعل نظیر و السماء و ما بناها ولی احتمال اول با ظاهر آیه هماهنگ تر است در صورت اول معنی جمله همان است که در بالا گفتیم و در صورت دوم معنی چنین است: (خداوندی که پرده ای از عذاب را بر آنها فرستاد آنها را پوشانید به هر حال این تعبیر در مورد بیان عظمت و شدت چیزی ذکر می شود***

آری بارانی از سنگهای آسمانی بر آنها فرو ریخت و سراسر این شهرهای زیر و رو شده را زیر آواری از سنگ مدفون ساخت .

درست است که در تعبیرات این آیه و آیه قبل تصریحی به نام قوم لوط نشده ، اما معمولا مفسران هم در اینجا و هم در آیات 70 توبه و آیه 9 حاقه که تعبیر به

@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 571@@@

((مؤتفکات )) شده است همین معنی را فهمیده اند ، هر چند بعضی احتمال داده اند که تمام شهرهای بلا دیده و واژگون شده را در بر می گیرد ، ولی آیات دیگر قرآن آنچه را که مشهور مفسران در اینجا فهمیده اند تاءیید می کند .

در آیه 82 سوره هود آمده است : فلما جاء امرنا جعلنا عالیها سافلها و امطرنا علیها حجارة من سجیل منضود : ((هنگامی که فرمان ما فرا رسید آن شهر و دیار را زیر و رو کردیم ، و بارانی از سنگ و از گلهای متحجر و متراکم بر آنها فرو فرستادیم )) .

در تفسیر علی بن ابراهیم آمده است که ((مؤتفکه )) (شهر زیر و رو شده ) شهر بصره است ، زیرا در روایتی می خوانیم که امیرمؤمنان علی (علیه السلام ) آنها را مخاطب ساخته فرمود : یا اهل البصرة و یا اهل المؤتفکة و یا جند المراءة و اتباع البهیمة : ((ای اهل بصره ! و ای اهل سرزمین زیر و رو شده ! ای لشکر زن ، و ای پیروان شتر! (اشاره به جنگ جمل است که سردمدار عایشه بود و مردم بصره به دنبال شتر او راه افتادند) .**(تفسیر صافی) ذیل آیات مورد بحث***

ولی معلوم است که این تعبیر در کلام امیرمؤمنان علی (علیه السلام ) از باب نوعی تطبیق است نه تفسیر ، شاید در آن زمان مردم این شهر شباهتهائی از نظر اخلاق و یا مجازات الهی با قوم لوط داشته اند .

در پایان این بحث به مجموعه نعمتهائی که در آیات گذشته آمده است ، اشاره کرده و در شکل یک استفهام انکاری می فرماید : ((در کدامیک از نعمتهای پروردگارت شک و تردید داری )) (فبای آلاء ربک تتماری ) .

آیا در نعمت حیات ، یا اصل نعمت آفرینش ، و یا این نعمت که خداوند کسی را به جرم دیگری مجازات نمی کند و خلاصه آنچه در صفحه پیشین آمده

@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 572@@@

و در قرآن نیز تاءکید شده است شک و تردید داری ؟ .

آیا در این نعمت که خداوند شما را از مجازاتهای اقوام پیشین بر کنار داشته ، و عفو و رحمتش را شامل حال شما کرده است ، تردید دارید؟

و یا در نعمت نزول قرآن و مساءله رسالت و ایمان و هدایت ؟!

درست است که مخاطب در این آیه شخص پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) است . ولی مفهوم آن همگان را شامل می شود ، بلکه هدف اصلی از آن بیشتر افراد دیگرند .

((تتماری )) از ماده ((تماری )) به معنی ((محاجه تواءم با شک و تردید)) است .**گرچه باب (تفاعل) معمولا در موردی به کار می رود که فعل از دو نفر در برابر یکدیگر صادر می شود ولی در اینجا تنها به صورت فعل یکنفر ذکر شده که یا به خاطر تاکید است و یا به خاطر تعدد موارد نعمتها (دقت کنید)***

((آلاء)) جمع ((اءلا)) یا ((إ لی )) (بر وزن فعل ) به معنی نعمت است ، گرچه بعضی از مطالبی که در آیات پیشین آمده ، از جمله مجازات و هلاکت اقوام دیگر مصداق نعمت نیست ، ولی از این نظر که درس عبرتی است برای دیگران ، و نیز از این نظر که خداوند مسلمین و حتی کفار عصر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله ) را از این امور مصون داشته نعمت بزرگی خواهد بود .

@@تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 573@@@