تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد21
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

پیامبران اولواالعزم چه کسانی بودند؟

در این که منظور از پیامبران اولواالعزم چه کسانی هستند در میان مفسران گفتگو بسیار است، و پیش از آنکه در این باره تحقیق کنیم باید معنی ((عزم ))

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 378@@@

را بررسی کرد، زیرا ((اولواالعزم )) به معنای صاحبان ((عزم )) است .

((عزم )) به معنای اراده محکم و استوار است، ((راغب )) در ((مفردات )) می گوید: عزم به معنی تصمیم گرفتن بر انجام کاری است (عقد القلب علی امضاء الامر).

در قرآن مجید گاهی ((عزم )) در مورد ((صبر)) به کار رفته، مانند و لمن صبر و غفر ان ذلک لمن عزم الامور: ((کسی که صبر کند و عفو نماید این از عزم امور است )) (شوری 43).

و گاه به معنی ((وفای به عهد)) مانند: و لقد عهدنا الی آدم من قبل فنسی و لم نجد له عزما: ((ما به آدم از قبل عهد کردیم، اما او فراموش کرد و بر سر عهد خود نایستاد)) (طه 115).

ولی با توجه به این که پیامبران صاحب شریعت جدید و آئین تازه با مشکلات و گرفتاریهای بیشتری روبرو بودند، و برای مقابله با آن عزم و اراده محکمتری لازم داشتند به این دسته از ((پیامبران ))، ((اولواالعزم )) اطلاق شده است، و آیه مورد بحث نیز ظاهرا اشاره به همین معنا است .

در ضمن اشاره ای است به این که پیغمبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نیز از همان پیامبران است، زیرا می گوید ((تو هم شکیبائی کن آنگونه که پیامبران اولواالعزم شکیبائی کردند)).

و اگر بعضی ((عزم )) و ((عزیمت )) را به معنی ((حکم و شریعت )) تفسیر کرده اند به همین مناسبت است، و گرنه ((عزم )) در لغت به معنی شریعت نیامده است .

به هر حال طبق این معنی ((من )) در ((من الرسل )) ((تبعیضیه )) است، و اشاره به گروه خاصی از پیامبران بزرگ است که صاحب شریعت بوده اند، همانها که در آیه 7 سوره احزاب نیز به آنان اشاره شده : و اذ اخذنا من النبیین میثاقهم

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 379@@@

و منک و من نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بن مریم و اخذنا منهم میثاقا غلیظا: ((به خاطر بیاور هنگامی را که از پیامبران پیمان گرفتیم، و از تو و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بن مریم، از همه آنها پیمان محکمی گرفتیم )) (احزاب - 7).

در اینجا بعد از ذکر همه انبیاء به صورت جمع، به این پنج پیامبر بزرگ اشاره می کند، و این دلیل بر ویژگی آنها است .

در آیه 13 سوره شوری نیز از آنها سخن می گوید: شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا والذی اوحینا الیک و ما وصینا به ابراهیم و موسی و عیسی :

((آئینی برای شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و بر ابراهیم و موسی و عیسی سفارش ‍ نمودیم )).

روایات فراوانی در منابع شیعه و اهل سنت نیز در این زمینه نقل شده است که پیامبران اولواالعزم همین پنج تن بودند، چنانکه در حدیثی از امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام ) آمده است : منهم خمسة : اولهم نوح، ثم ابراهیم، ثم موسی، ثم عیسی، ثم محمد (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ).**(مجمع البیان) ذیل آیات مورد بحث (جلد 9 صفحه 94)***

در حدیث دیگری از امام علی بن الحسین آمده است : منهم خمسة اولواالعزم من المرسلین : نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (صلی اللّه علیه و آله و سلّم )، و هنگامی که راوی سؤال می کند: لم سموا اولوا العزم : ((چرا آنها اولواالعزم نامیده شدند))؟ امام در پاسخ می فرماید: لانهم بعثوا الی شرقها و غربها، و جنها و انسها: ((زیرا آنها مبعوث به شرق و غرب و جن و انس شدند)).**(بحارالانوار) جلد 11 صفحه 58 (حدیث 61) در همان جلد صفحه 56 حدیث 55 نیز با صراحت در این زمینه سخن می گوید***

و باز در حدیثی از امام صادق (علیه السلام ) آمده : سادة النبیین و المرسلین خمسة

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 380@@@

و هم اولواالعزم من الرسل و علیهم دارة الرحی نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ).

((بزرگ پیامبران و رسولان پنج نفرند، و آنها پیامبران اولواالعزم هستند و آسیای نبوت و رسالت بر محور وجود آنها دور می زند، آنها نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بودند)).**کافی جلد 1 باب (طبقات الانبیاء و الرسل) حدیث 3***

در تفسیر ((در المنثور)) از ابن عباس نیز همین معنی نقل شده که پیامبران اولواالعزم همین پنج نفرند**(درالمنثور) جلد 6 صفحه 45***

ولی بعضی از مفسران اولواالعزم را اشاره به پیامبرانی می دانند که ماءمور به پیکار با دشمنان شدند.

بعضی عدد آنها را 313 نفر دانسته**همان*** و بعضی همه پیامبران را اولواالعزم (صاحبان اراده قوی ) می دانند**همان*** و مطابق این قول من در من الرسل بیانیه است نه تبعیضیه .

ولی تفسیر اول از همه صحیحتر است و روایات اسلامی آنرا تاءیید می کند.

سپس قرآن در دنبال این سخن می افزاید: ((درباره آنها (کافران ) عجله و شتاب مکن )) (و لا تستعجل لهم ).

چرا که قیامت به زودی فرا می رسد و آنچه را درباره آن شتاب داشتند با چشم خود می بینند، سخت مجازات می شوند و به اشتباهات خود پی می برند.

به قدری عمر دنیا در برابر آخرت کوتاه است که ((هنگامی که آنها وعده هائی که به آنها داده می شد می بینند احساس می کنند که گویا در دنیا جز ساعتی از یک روز توقف نداشتند))! (کانهم یوم یرون ما یوعدون لم یلبثوا الا ساعة

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 381@@@

من نهار).

این احساس کمی عمر دنیا در برابر آخرت یا به خاطر آن است که واقعا این زندگی در برابر آن حیات جاویدان ساعتی بیش نیست، و یا به خاطر این است که دنیا چنان به سرعت بر آنها می گذرد که گوئی ساعتی بیش نبوده است، و یا از این جهت که آنها محصول تمام عمر خود را که از آن بهره برداری صحیح نکردند بیش از یک ساعت نمی بینند.

اینجا است که سیلاب حسرت بر قلب آنها جاری می شود، اما چه سود که راه بازگشت وجود ندارد.

لذا می بینیم هنگامی که از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فاصله دنیا و آخرت را سؤال می کنند و می گویند: کم ما بین الدنیا و الاخرة ؟ در پاسخ می فرماید: غمضة عین : ((یک چشم بر هم زدن ))! سپس می گوید: خداوند فرموده کانهم یوم یرون ما یوعدون لم یلبثوا الا ساعة من نهار.**(روضة الواعظین) مطابق نقل نورالثقلین جلد 5 صفحه 25***

این نشان می دهد که تعبیر به ((ساعت )) نه به معنی مقدار ساعت معمولی است، بلکه اشاره به زمان کم و کوتاه است .

بعد به عنوان هشدار به همه انسانها می افزاید: ((این ابلاغی است، برای همه )) (بلاغ ).**(بلاغ) خبر مبتدای محذوفی است و در تقدیر چنین است (هذا القرآن بلاغ)-یا-(هذا الوعظ و الانذار بلاغ)***

برای تمام کسانی که از خط عبودیت پروردگار خارج شدند، برای کسانی که غرق در زندگی زودگذر دنیا و شهوات آن گشتند، و بالاخره ابلاغی است برای همه ساکنان این جهان ناپایدار.

و در آخرین جمله ضمن یک استفهام پر معنی و تهدیدآمیز می فرماید: ((آیا

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 382@@@

جز قوم فاسق هلاک می شوند))؟ (فهل یهلک الا القوم الفاسقون ).