تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد21
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

روز جدائیها! (یوم الفصل )

آیات مورد بحث در حقیقت نتیجه گیری آیات گذشته در مورد مساءله معاد است که در آنها از طریق ((حکمت آفرینش این جهان )) برای وجود رستاخیز استدلال شده بود.

در نخستین آیه از این استدلال چنین نتیجه گیری می کند که : ((یوم الفصل و روز جدائیها وعده گاه همه آنهاست )) (ان یوم الفصل میقاتهم اجمعین ).

چه تعبیر جالبی است از روز رستاخیز ((یوم الفصل )) روزی که حق از باطل جدا می شود، و صفوف نیکوکاران و بدکاران مشخص می گردد، و انسان حتی از

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 199@@@

نزدیکترین دوستانش جدا می شود، آری آن روز وعده گاه همه مجرمان است .**در اینکه مرجع ضمیر در (میقاتهم) کیست؟ مفسران احتمالات گوناگونی داده اند: بعضی به همه انسانها باز گردانده اند و بعضی به خصوص اقوامی که در آیات قبل به آنها اشاره شد یعنی قوم تبع و گردنکشان قبل از آنها ولی معنی اول صحیحتر به نظر می رسد***

سپس به شرح کوتاهی درباره این روز جدائی پرداخته می گوید: در همان روزی که هیچ کس به فریاد دیگری نمی رسد، و هیچ دوستی کمترین کمکی به دوستش نمی کند، و از هیچ سو یاری نمی شوند! (یوم لا یغنی مولی عن مولی شیئا و لا هم ینصرون ).

آری آن روز روز فصل و جدائی است، روزی است که انسان از همه چیز جز عملش جدا می شود، و مولی به هر معنی که باشد دوست، سرپرست، ولی نعمت، خویشاوند، همسایه، یاور، و مانند آن، توانائی حل کوچکترین مشکلی را از مشکلات قیامت برای کسی ندارد.

((مولی )) از ماده ((ولاء)) در اصل به معنی ارتباط دو چیز با یکدیگر است به طوری که بیگانه ای در میان نباشد، و برای آن مصداقهای زیادی است که در کتب لغت به عنوان معانی مختلف این واژه آمده، که همه آنها در ریشه و معنی اصلی آن مشترکند.**برای مولی معانی زیادی در لغت ذکر شده که بعضی آنها را بالغ بر بیست و هفت معنی می دانند:
1-رب 2-عمو 3-عموزاده 4-پسر 5-خواهرزاده 6-آزاد کننده 7-آزاد شده 8-بنده 9-مالک 10-تابع 11-کسی که مورد نعمت قرار گرفته 12-شریک 13-هم پیمان 14-دوست 15-همسایه 16-میهمان 17-داماد 18-نزدیکان 19-نعمت بخش 20-از دست رفته 21-سرپرست 22-کسی که سزاوارتر است 23-آقا 24-دوستدار 25-یاری کننده 26-متصرف 27-متولی(الغدیر جلد 1 صفحه 362)***

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 200@@@

نه تنها دوستان به فریاد هم نمی رسند، و خویشاوندان گرهی از کار یکدیگر نمی گشایند، بکله نقشه ها نیز نقش بر آب، و چاره جوئیها به بن بست، و تیرها به سنگ می خورد چنانکه در آیه 46 طور می خوانیم : یوم لا یغنی عنهم کیدهم شیئا و لا هم ینصرون : ((آن روز روزی است که چاره جوئیهای آنان مشکلی را حل نمی کند و یاری نمی شوند)).

در اینکه چه تفاوتی در میان ((لا یغنی )) ((و لا هم ینصرون )) است ؟ بهترین سخن این است که گفته شود: اولی اشاره به این است که هیچکس نمی تواند مشکل دیگری را به تنهائی و مستقلا در آن روز حل کند، و دومی اشاره به این است حتی نمی توانند با همکاری یکدیگر مشکلات را حل نمایند، زیرا نصرت در جایی گفته می شود که شخصی به کمک دیگری بشتابد و او را یاری دهد تا با همکاری هم بر مشکلات پیروز گردند.

تنها یک گروه مستثنا هستند همانگونه که در آیه بعد می گوید: ((مگر کسی که خدا او را مورد رحمت قرار داده است، چرا که خداوند توانا و رحیم است )) (الا من رحم الله انه هو العزیز الرحیم ).

بدون شک این رحمت الهی بیحساب نیست و تنها شامل مؤمنانی می شود که دارای عمل صالحند، و اگر لغزشی از آنها سر زده نیز در حدی نیست که پیوندهای آنها را از خداوند بریده باشد، اینها هستند که دست به دامن لطف الهی می زنند، از دریای کرمش بهره مند، و از چشمه رحمتش سیراب، و از شفاعت اولیایش برخوردار می گردند.

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 201@@@

و از اینجا روشن می شود که نفی هر گونه دوست و ولی و یاور در آن روز با مساءله شفاعت منافات ندارد، زیرا شفاعت نیز جز به اذن پروردگار و فرمان او حاصل نمی شود.

جالب اینکه توصیف به عزیز بودن و رحیم بودن در کنار هم قرار گرفته که اولی اشاره به نهایت قدرت و شکست ناپذیری او، و دومی اشاره به رحمت بی پایان او است، و مهم این است که رحمت در عین قدرت باشد.

در بعضی از روایات اهل بیت (علیه السلام ) نقل شده که منظور از جمله ((الا من رحم الله )) وصی پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) امیر مؤمنان (علیه السلام ) و پیروان مکتب او هستند.**(نورالثقلین) جلد 4 صفحه 629***

ناگفته پیدا است که هدف بیان مصداق روشن است .

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 202@@@