تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد21
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

سرانجام کار این مقلدان چشم و گوش ‍ بسته !

این آیات بحث آیات گذشته را در زمینه بهانه اصلی مشرکان برای بت پرستی که مساءله تقلید نیاکان بود ادامه می دهد.

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 38@@@

نخست می گوید: این تنها ادعای مشرکان عرب نیست، همین گونه ما در هیچ شهر و دیاری پیش از تو پیغمبری انذارکننده نفرستادیم مگر اینکه ثروتمندان مست و مغرور گفتند: ما پدران خود را بر مذهبی یافتیم، و ما به آثار آنان اقتدا می کنیم (و کذلک ما ارسلنا من قبلک فی قریة من نذیر الا قال مترفوها انا وجدنا آبائنا علی امة و انا علی آثارهم مقتدون ).

از این آیه بخوبی استفاده می شود که سردمداران مبارزه با انبیا و آنها که مساءله تقلید از نیاکان را مطرح می کردند و سخت روی این مساءله ایستاده بودند همان ((مترفون )) بودند، همان ثروتمندان مست و مغرور و مرفه، زیرا ((مترف )) از ماده ((ترفه )) (بر وزن لقمه ) به معنی فزونی نعمت است، و از آنجا که بسیاری از متنعمان غرق شهوات و هوسها می شوند کلمه مترف به معنی کسانی که مست و مغرور به نعمت شده و طغیان کرده اند آمده**در (لسان العرب) می خوانیم: اترفته النعمه،ای اطغته***، و مصداق آن غالبا پادشاهان و جباران و ثروتمندان مستکبر و خودخواه است، آری آنها بودند که با قیام انبیا به دوران خودکامگیهایشان پایان داده می شد، و منافع نامشروعشان به خطر می افتاد، و مستضعفان از چنگال آنها رهائی می یافتند و به همین دلیل با انواع حیل و بهانه ها به تخدیر و تحمیق مردم می پرداختند و امروز نیز بیشترین فساد دنیا از همین ((مترفین )) سرچشمه می گیرد که هر جا ظلم و تجاوز و گناه و آلودگی است آنجا حضور فعال دارند.

قابل توجه اینکه در آیه قبل خواندیم که آنها می گفتند: ((انا علی آثارهم مهتدون )): ((ما بر آثار آنها هدایت یافته ایم )) و در اینجا از قول آنها می گوید: ((انا علی آثارهم مقتدون )): ((ما به آثار آنها اقتدا کرده ایم )) گر چه هر دو تعبیر در حقیقت به یک معنی باز می گردد، ولی تعبیر اول اشاره به دعوی حقانیت مذهب نیاکان است، و تعبیر دوم اشاره به اصرار و پافشاری آنها بر پیروی و اقتدای

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 39@@@

به نیاکان .

به هر حال این آیه یکنوع تسلی خاطری است برای پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و مؤمنان که بدانند بهانه جوئی مشرکان چیز تازه ای نیست، این همان راهی است که همه گمراهان در طول تاریخ پیموده اند!

آیه بعد و پاسخی را که انبیای پیشین به آنها می دادند به وضوح بیان می کند و می گوید: ((پیامبرشان به آنان گفت : آیا اگر من آئینی روشنتر و هدایت کننده تر از آنچه پدرانتان را بر آن یافتید آورده باشم باز هم آن را انکار می کنید))؟! (قال اولو جئتکم باهدی مما وجدتم علیه آبائکم ).**این جمله محذوفی دارد و در تقدیر چنین است اتتبعون آبائکم و لوجئتکم بدین اهدی من دین آبائکم (تفسیر کشاف-مراغی-قرطبی و روح المعانی)***

این مؤدبانه ترین تعبیری است که می توان در مقابل قومی لجوج و مغرور بیان کرد که عواطف آنها به هیچوجه جریحه دار نشود، نمی گوید آنچه را شما دارید دروغ و خرافه است و حماقت، بلکه می گوید: آنچه من آورده ام از آئین نیاکان شما هدایت کننده تر است، بیایید بنگرید و مطالعه کنید.

اینگونه تعبیرات قرآنی ادب در بحث و محاجه را مخصوصا در مقابل جاهلان مغرور به ما می آموزد.

ولی با اینهمه بقدری آنها غرق در جهل و تعصب و لجاج بودند که این گفتار حساب شده و مؤدبانه نیز در آنها مؤثر واقع نشد، آنها فقط در پاسخ انبیائشان گفتند: ((ما به آنچه شما به آن مبعوث هستید کافریم ))! (قالوا انا بما ارسلتم به کافرون ).

بی آنکه کمترین دلیلی برای مخالفت خودشان بیاورند، و بی آنکه کمترین

@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 40@@@

تفکر و اندیشه ای در پیشنهاد متین انبیا و رسولان الهی کنند.

بدیهی است چنین قوم طغیانگر و لجوج و بی منطقی شایسته بقا و حیات نیست، و دیر یا زود باید عذاب الهی نازل گردد و این خار و خاشاکها را از سر راه بردارد، ((لذا در آخرین آیه مورد بحث می فرماید: لذا ما از آنها انتقام گرفتیم و سخت مجازاتشان کردیم )) (فانتقمنا منهم ).

گروهی را با طوفان، و گروهی را با زلزله ویرانگر، و جمعی را با تندباد و صاعقه، و خلاصه هر یک از آنها را با فرمانی کوبنده درهم شکستیم و هلاک کردیم .

و در پایان آیه برای اینکه مشرکان مکه نیز عبرت گیرند روی سخن را به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) کرده می گوید: ((بنگر پایان کار تکذیب کنندگان چگونه بود))؟! (فانظر کیف کان عاقبة المکذبین ).

جمعیت مشرکان لجوج مکه نیز باید در انتظار چنین سرنوشت شومی باشند!



@@تفسیر نمونه جلد 21 صفحه 41@@@