تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد18
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

منافع سرشار چهار پایان برای شما

بار دیگر قرآن مجید در این آیات به مساله توحید و شرک باز میگردد، و ضمن بر شمردن قسمتی از نشانه های عظمت خدا در زندگی انسانها، و رفع نیازمندیهای آنها از سوی خدا، به ضعف و ناتوانی و بینوائی بتها اشاره کرده، در یک مقایسه روشن، حقانیت خط توحید، و بطلان خط شرک را آشکار می سازد.

نخست می گوید: ((آیا آنها ندیدند که از آنچه با قدرت خود به عمل آورده ایم چهار پایانی برای آنها آفریدیم که آنان مالک آن هستند (او لم یروا انا خلقنا لهم مما عملت ایدینا انعاما فهم لها مالکون ).**جمله (اولم یروا...) جمله ای است که با واو عطف بر جمله قبل معطوف شده است منتها از آنجا که همزه استفهامه همیشه صدر نشین است و بر واو عطفه مقدم شده و رویت در اینجا ممکن است به معنی دانستن و یا به معنی نگاه کردن بوده باشد***

و برای اینکه به خوبی بتوانند از این چهار پایان بهره گیرند ((آنها را رام ایشان ساختیم )) (و ذللناها لهم ).

((هم از آنها مرکب را هوار برای خود فراهم می سازند، و هم از آنها تغذیه می کنند)) (فمنها رکوبهم و منها یاکلون ).

منافع آنها به همینجا ختم نمی شود، بلکه برای آنان منافع دیگر در این حیوانات و نوشیدنیهای گوارائی است (و لهم فیها منافع و مشارب ).

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 448@@@

((آیا با این حال شکر این نعمتها را بجا نمی آورند))؟! شکری که وسیله معرفت الله و شناخت ولی نعمت است (افلا یشکرون ).

در اینجا چند نکته قابل توجه است :

1 - از میان نعمتهای مختلفی که انسان در آن غوطه ور است در اینجا انگشت روی نعمت وجود چهارپایان گذارده شده، چرا که آنها در زندگی روزمره انسان حضور دائم دارند، به حدی زندگی انسان با آنها گره خورده که اگر از صفحه زندگی او حذف شوند به راستی کار بر او مشکل و پیچیده خواهد شد، ولی به دلیل حضور دائمشان، کمتر مورد توجه قرار می گیرند.

2 - جمله ((عملت ایدینا)) (دست ما آن را انجام داده ) کنایه از اعمال قدرت مستقیم پروردگار است، زیرا انسان مهمترین عضوی که با آن اعمال قدرت می کند دستهای اوست، به همین جهت ((ید)) (دست ) کنایه از قدرت است، مثلا کسی می گوید فلان منطقه در دست من است، یعنی در سیطره قدرت من قرار گرفته، قرآن مجید می گوید ید الله فوق ایدیهم : ((دست خدا بالای دست آنهاست )) (فتح - 10).

به هر حال ذکر ((ایدی )) به صورت جمع اشاره به مظاهر گوناگون قدرت پروردگار می باشد.

3 - جمله ((فهم لها مالکون )) (با فاء تفریع ) اشاره به این است چهار پایان را ما به قدرت خویش آفریده ایم اما مالکیتش را به انسانها بخشیدیم، و این نهایت لطف پروردگار را بیان میکند، بنا بر این اشکالی که برای بعضی از مفسران در فاء تفریع در اینجا پیدا شده موردی ندارد، این درست به آن می ماند که ما به کسی میگوئیم این باغ را ما آباد کرده ایم اما تو بهره آن را می بری، و این نشانه نهایت محبت و ایثار و گذشت است .

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 449@@@

4 - جمله ((ذللناها لهم )) اشاره به مساله مهم رام شدن چهار پایان برای انسان است، این حیوانات زورمند پر قدرت که گاه به طور نادر، به فرمان خدا ذللناها را فراموش کرده، سر به عصیان و طغیان بر میدارند چنان خطرناک میشوند که دهها نفر در مقابل آنان عاجز میشوند، ولی در حالت عادی گاهی یک قطار شتر را به ریسمانی بسته و به دست کودکی چند ساله می سپارند و می برد هر جا که خاطر خواه اوست !.

به راستی عجیب است، انسانها نه قادرند مگسی را بی افرینند، و نه حتی می توانند مگسی را رام خویش کنند، اما خداوند قادر منان میلیونها میلیون چهار پایان مختلف را آفریده و رام انسانها ساخته است که دائما در خدمت آنانند.

5 - جمله ((فمنها رکوبهم و منها یاکلون )) (با توجه به اینکه رکوب صفت مشبه است و به معنی مرکوب یعنی حیوانی که بر آن سوار می شوند) اشاره به این است که انسانها پاره ای از چهار پایان را به عنوان مرکب انتخاب می کنند و بعضی را برای تغذیه .

گرچه گوشت همه چهار پایان معمولی از نظر اسلام حلال است، ولی عملا تنها بخشی از آنها برای تغذیه مورد استفاده قرار می گیرد، فی المثل گوشت الاغ جز در موارد ضرورت کسی از آن استفاده نمی کند.

البته این در صورتی است که ((منها)) را در هر دو جمله به معنی ((تبعیض )) در افراد بگیریم، اما اگر اولی تبعیض افرادی و دومی تبعیض اجزائی بوده باشد مفهومش این میشود که بعضی از چهار پایان را مرکوب خویش می سازید و از قسمتی از اجزای تن آنها تغذیه می کنند (چرا که استخوان و مانند آن قابل تغذیه نیست ).

6 - جمله ((لهم فیها منافع )) اشاره به فوائد زیاد دیگری است که از چهار پایان عائد انسان میشود، از جمله پشم آنها برای انواع لباسها و فرشها و خیمه ،

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 450@@@

و پوست آنها برای لباس و کفش و کلاه و وسائل مختلف زندگی، و حتی امروز که صنایع چهره زندگی انسان را به کلی دگرگون ساخته باز نیاز مبرم انسانها هم از نظر تغذیه، و هم از نظر لباس و سایر وسائل زندگی به چهار پایان به قوت باقی است .

حتی امروز انواع سرمها و واکسنها را که برای مبارزه با بیماریها یا پیشگیری، مؤثرترین وسیله اند با استفاده از چهار پایان و موادی که از خون آنها می گیرند، تهیه می شود.

حتی بی ارزشترین امور در زندگی چهار پایان که مدفوعات آنهاست نیز مورد استفاده است، زمینها را به وسیله آن آباد و درختان را پر بار می سازند.

7 - تعبیر به ((مشارب )) اشاره به شیرهائی است که از چهارپایان مختلف گرفته میشود، و قسمت مهمی از مواد غذائی انسان از آن و فراورده های آن تامین میگردد، به طوری که صنایع شیرسازی و فراورده های شیری در دنیا، امروز قسمت مهمی از صادرات و واردات کشورها را تشکیل میدهد، همان شیری که یک غذای کامل برای انسان است، و از میان فرث و دم این لبن سائغ و گوارا خارج میگردد که برای نوشندگان مایه لذت، و برای ناتوانها مایه قدرت است .**درباره خرج شدن شیر از پستان حیوانات و قدرت نمائی خدا در آفرینش این ماده غذائی و همچنین مواد مهمی که در شیر وجود دارد بحث مشروحی در جلد 11 صفحه 291 (ذیل آیه 66 سوره نحل) آورده ایم***

8 - جمله ((افلا یشکرون )) که به صورت استفهام انکاری مطرح شده، به منظور برانگیختن فطرت و عواطف انسانها برای شکرگزاری در برابر نعمتهای بی پایانی است که گوشهای از آن در آیات فوق آمده است، و چنانکه میدانیم ((لزوم شکر منعم )) پایه ای است برای ((معرفة الله )) چرا که شکر بدون شناخت

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 451@@@

بخشنده نعمت امکان پذیر نیست، بعلاوه مطالعه این نعمتها و اینکه هرگز بتها در آن دخالت و تاثیری ندارند وسیله ای خواهد بود برای ابطال شرک .

لذا در آیات بعد به تشریح حال مشرکان پرداخته چنین می گوید: آنها غیر از خدا معبودانی برای خویش برگزیدند به این امید که از سوی آنها یاری شوند (و مورد حمایت بتان قرار گیرند) (و اتخذوا من دون الله الهة لعلهم ینصرون ).

چه خیال خام و فکر باطلی ؟ که این موجودات ضعیف را که هیچ قدرتی بر دفاع از خویشتن ندارند تا چه رسد به دیگران، در کنار خالق زمین و آسمان و بخشنده آنهمه مواهب قرار دهند، و در حوادث مشکل زندگی از آنان یاری طلبند؟

آری آنها گاه برای این به سراغ بتها می رفتند که مایه عزتشان باشد ((و اتخذوا من دون الله الهة لیکونوا لهم عزا)) (مریم - 81).

و گاه آنها را شفیعان در درگاه خداوند می پنداشتند ((و یعبدون من دون الله ما لا یضرهم و لا ینفعهم و یقولون هولاء شفعائنا عند الله )) ((آنها غیر از خدا موجوداتی را می پرستند که نه زیانی میتوانند به آنها برسانند و نه سودی، می گویند اینها شفیعان ما در درگاه خدا هستند! به هر حال تمام این پندارها نقش بر آب است، و چنانکه قرآن در آیه 192 سوره اعراف می فرماید: این بتان نه می توانند یاری عابدانشان کنند، و نه حتی یاری خودشان ((و لا یستطیعون لهم نصرا و لا انفسهم ینصرون )).

لذا در آیه بعد می افزاید: ((آنها قادر به نصرت و یاری عبادت کنندگان خویش نیستند، و این عابدان در قیامت لشکر آنها خواهند بود و همگی در آتش

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 452@@@

دوزخ حضور می یابند)) (لا یستطیعون نصرهم و هم لهم جند محضرون ).

چه دردناک است که این پیروان در آن روز به صورت لشکریانی پشت سر بتها قرار گیرند، و همگی در دادگاه عدل خدا حضور یابند، و بعد از آن همگی به دوزخ فرستاده شوند، بی آنکه بتوانند گرهی را از کار لشکر خود بگشایند.

اصولا تعبیر به ((محضرون )) در همه جا نشانه تحقیر است و حاضر ساختن افراد بی آنکه خودشان تمایل داشته باشند نشانه حقارت آنها است .

طبق این تفسیر، ضمیر اول ((هم )) در جمله ((و هم لهم جند محضرون )) به ((عابدها)) و ضمیر دوم به ((معبودها)) بر می گردد، در حالی که بعضی از مفسران احتمال عکس آن را نیز داده اند که معبودان و بتها لشکر عابدین خود در آن روز خواهند بود، در عین اینکه لشکرند کمترین یاری از آنها ساخته نیست ! ولی تفسیر اول مناسبتر است .

به هر حال این تعبیرها تنها در مورد معبودان صاحب شعور مانند شیاطین و گردنکشان جن و انس صادق است، ولی این احتمال نیز وجود دارد که در آن روز خداوند در بتهائی که از سنگ و چوب ساختند نیز عقل و شعوری می آفریند تا عابدان خود را سرزنش کنند، و ضمنا همین سنگ و چوبها به عنوان آتشگیره های جهنم در کنار آنان خواهند بود، چنانکه قرآن در (آیه 98 - انبیا) می گوید:

((انکم و ما تعبدون من دون الله حصب جهنم انتم لها واردون )): ((شما و آنچه را غیر از خدا می پرستید هیزم جهنم خواهید بود، و همگی در آن وارد می شوید))!.

سرانجام در آخرین آیه مورد بحث به عنوان دلداری پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) و تقویت روحیه او در برابر اینهمه کارشکنیها و فتنه انگیزیها و افکار و اعمال خرافی، می فرماید: اکنون که چنین است سخنان آنها تو را غمگین نکند که گاهی ترا شاعر می خوانند

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 453@@@

و گاهی ساحر و گاه تهمتهای دیگری می بندند، چرا که آنچه را آنها در دل مخفی میدارند و یا با زبان آشکار می سازند همه را ما میدانیم (فلا یحزنک قولهم انا نعلم ما یسرون و ما یعلنون ).

نه نیات آنها بر ما پوشیده است، و نه توطئه های مخفیانه آنها، و نه تکذیبها و شیطنتهای آشکارشان، همه را میدانیم و حساب آنها را برای روز حساب نگه می داریم و تو را از شر آنها در این جهان نیز در امان خواهیم داشت .

نه تنها پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) که هر مومنی میتواند با این گفتار الهی دلگرم باشد که همه چیز در این عالم در حضور خداوند است و چیزی بر او از مکائد دشمنان مخفی نخواهد بود، او دوستان خود را در لحظات سخت تنها نخواهد گذاشت و همواره حامی و حافظ آنها خواهد بود.

نکته :
بینش توحیدی برای خدا پرستان خط مشی خاصی در زندگی ایجاد میکند، که آنها را از خطوط شرک آلود که مبتنی بر انتخاب بتها یا پناه بردن به انسانهای ضعیفی همچون خویش است جدا می سازد.

صریحتر بگوئیم : در دنیای امروز که جهان دو قطبی شده و دو قدرت بزرگ شرق و غرب بر آن حاکم است، معمولا این فکر برای بسیاری از کشورهای کوچک و متوسط پیدا می شود، که برای حفظ خویشتن باید به یکی از این دو بت ! پناه برد، و در حوزه حمایت او قرار گرفت، در حالی که تجربیات نشان داده است که به هنگام بروز حوادث سخت و مشکلات و بحرانها، این قدرتهای به ظاهر بزرگ نه گرهی از کار خود میتوانند بگشایند، و نه از کار اقمار و پیروانشان، و چه زیبا می گوید قرآن : ((لا یستطیعون نصرهم و لا انفسهم ینصرون )) ((نه توانائی یاری و حمایت از عابدان خود دارند، و نه می توانند خود را حفظ کنند)).

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 454@@@

این هشداری است به همه مسلمانان و رهروان توحید خالص که از همه این بتها ببرند، و به سایه لطف الهی پناه ببرند، تنها متکی به خویشتن و نیروی ایمان و معنویت جوامع اسلامی باشند، و هرگز این افکار شرک آلود را که باید برای روز حادثه از این قدرتها کمک گیرند به مغز خود راه ندهند، و اصولا فرهنگ جوامع اسلامی را از اینگونه افکار پاکسازی کنند، و بدانند تاکنون ضربه های فراوانی از این رهگذر - چه در مقابله با اسرائیل غاصب، و چه در برابر دشمنان دیگر - خورده اند، در حالی که اگر این اصل اصیل قرآنی در میان آنها حاکم بود هرگز گرفتار این شکستهای دردناک نمی شدند، به امید آن روز که همگی در سایه این تعلیم قرآنی افکار خویش را نوسازی کنیم، متکی به خویشتن باشیم، و به سایه لطف الله پناه بریم و سربلند و آزاد زندگی کنیم .

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 455@@@