تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد18
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

3 - تنوع تعبیرات بخشی از فصاحت است

در تشبیهات چهارگانه ای که در آیات فوق آمده تعبیرات کاملا متفاوتی دیده میشود، مثلا ((اعمی )) و ((بصیر)) و ((ظل )) و ((حرور)) به صورت مفرد آمده، در حالی که ((احیاء)) و ((اموات )) هر دو به صورت جمع است و ((ظلمات )) و ((نور)) یکی مفرد و دیگری به صورت جمع آمده .

از سوی دیگر در تشبیه اول و دوم آنچه جنبه منفی دارد مقدم داشته شده (اعمی و ظلمات ) در حالی که در تشبیه سوم و چهارم آنچه جنبه مثبت دارد تقدم یافته (ظل و احیاء).

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 236@@@

از سوی سوم در تشبیه اول حرف نفی تکرار نشده، در حالی که در تشبیهات سه گانه دیگر تکرار شده است .

از سوی چهارم جمله ((ما یستوی )) تنها در تشبیه اول و آخر آمده، و در بقیه اثری از آن نیست .

بعضی از مفسران نکاتی برای این تفاوتها ذکر کرده اند که بعضی قابل ملاحظه است و بعضی قابل ایراد.

از جمله نکاتی که قابل ملاحظه است این است که جمع بودن ظلمات و مفرد بودن نور به خاطر آنست که ظلمت یعنی کفر شعب فراوانی دارد، اما حقیقت ایمان و توحید یکی بیش نیست، ایمان همچون خط مستقیم است که در میان دو نقطه جز یک خط مستقیم وجود ندارد، اما ظلمت کفر همچون خطوط انحرافی است که در میان دو نقطه هزاران هزار خط انحرافی موجود است .

و نیز تقدیم جنبه های منفی در دو مثال اول اشاره به آغاز اسلام است که مردم از نابینائی جاهلیت و ظلمات شرک به روشنائی و بینائی اسلام هدایت یافتند، و اما دو مثال دیگر اشاره به مراحل دیگر است که اسلام ریشه های خود را در سرزمین دلها محکم کرده بود، و جنبه های اثباتی خود را در جامعه گسترده ساخت .

اما از اینها که بگذریم اصولا تنوع در بیان، روح و طراوت خاصی به سخن میدهد، و آن را دلنشین و زیبا و جالب می سازد، در حالی که تکرار یکنواخت - جز در موارد استثنائی - لطافت سخن را میگیرد، به همین دلیل همیشه فصیحان و بلیغان سعی دارند تعبیرات گفتار خود را متنوع و دلنشین سازند، و میدانیم قرآن در اعلی درجه فصاحت و بلاغت است .

بنا بر این اگر نکته دیگری جز رعایت فصاحت در کار نبود همین معنی کافی بود، هر چند ممکن است آیندگان به اسرار دیگری جز آنچه گفتیم در این تعبیرات دست یابند که امروز از ما پوشیده است .

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 237@@@