تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد18
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

این معبودهای دروغین حتی صدای شما را نمی شنوند!

باز در این آیات به قسمت دیگری از آیات توحید و نعمتهای بی پایان پروردگار اشاره می کند تا ضمن آگاهی دادن به انسان حس شکرگزاری آنان را در مسیر شناخت معبود حقیقی برانگیزد، و از هر گونه شرک و پرستشهای خرافی باز دارد، می فرماید: ((او کسی است که شب را در روز و روز را در شب داخل می کند))

(یولج اللیل فی النهار و یولج النهار فی اللیل ).

((یولج )) از ماده ((ایلاج )) به معنی داخل کردن است، و ممکن است اشاره به یکی از دو معنی و یا هر دو معنی زیر باشد: افزایش و کاهش تدریجی شب و روز در طول سال که مایه پیدایش فصول مختلف با آنهمه آثار و برکات می باشد، انتقال تدریجی از شب به روز و از روز به شب به واسطه وجود شفق و بین الطلوعین که از خطرات انتقال ناگهانی از ظلمت به نور و از نور به ظلمت جلوگیری میکند، و به انسان آمادگی کافی برای انتقال کاملا آرام و بی خطر را از یکی به دیگری فراهم می سازد.**در زمینه تغییر تدریجی شب و روز در جلد دوم صفحه 367 ذیل آیه 27 سوره آل عمران بحث کرده ایم***

بعد به مساله تسخیر خورشید و ماه اشاره کرده می گوید: او خورشید و ماه را مسخر شما نمود (و سخر الشمس و القمر).

چه تسخیری از این برتر و بالاتر که همه آنها در مسیر منافع انسان حرکت می کنند، و سرچشمه انواع برکات در زندگی بشرند، و ابر و باد و ماه و خورشید و فلک در کار هستند تا انسان بتواند زندگی خود را تامین کرده و در غفلت فرو برود، و به یاد منبع اصلی این مواهب باشد (در زمینه تسخیر خورشید و ماه بحث مشروحی در جلد دهم ذیل آیه 2 سوره رعد و 33 ابراهیم - صفحه 120 و 354 داشتیم ).

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 213@@@

اما این خورشید و ماه در عین اینکه به طور کاملا منظم در مسیر خود میگردند و خدمتگزار لایق و خوبی برای انسانند نظامی که حاکم بر آنهاست جاودانی نیست، حتی این سیارات عظیم با آنهمه نور و روشنائی سرانجام تاریک می شوند و از کار می افتند،

لذا به دنبال بحث تسخیر می افزاید: هر کدام از این دو، تا زمان مشخصی که برای آنها تعیین شده به حرکت خود ادامه میدهند (کل یجری لاجل مسمی ).

و به مقتضای اذ الشمس کورت و اذ النجوم انکدرت (سوره تکویر آیه 1 و 2 ) سرانجام همگی رو به تاریکی و خاموشی خواهند نهاد.

بعضی از مفسران تفسیر دیگری برای اجل مسمی (سرآمد معین ) در اینجا کرده اند و آن حرکت دوریه خورشید و ماه است که اولی در یکسال تمام، و دومی در یک ماه پایان میگیرد.**تفسیر (روح البیان) و (ابوالفتوح رازی)***

ولی با توجه به موارد استعمال این تعبیر در آیات متعددی از آیات قرآن مجید که به معنی پایان عمر آمده است روشن می شود که تفسیر مزبور درست نیست، و حتی همان تفسیر اول یعنی پایان عمر خورشید و ماه است (به آیات 61 - نحل 45 - فاطر 42 - زمر 4 - نور و 67 - غافر مراجعه فرمائید).

سپس به عنوان نتیجه گیری از این بحث توحیدی میفرماید: این است خداوند، پروردگار بزرگ شما (ذلکم الله ربکم ).

خداوندی که نظام نور و ظلمت و حرکات حساب شده خورشید و ماه را با تمام برکاتشان مقرر فرموده است .

((حاکمیت در عالم مخصوص او است )) (له الملک ).

و معبودهائی را که شما جز او میخوانید حتی حاکمیت و مالکیت به اندازه

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 214@@@

پوست نازکی که روی هسته خرما کشیده شده در سرتاسر عالم هستی ندارند (و الذین تدعون من دونه ما یملکون من قطمیر).**تعبیر به (الذین) که معمولا برای جمع مذکر عاقل است در مورد بتها به خاطر توهمی است که آنها از این موجودات بیجان داشتند که قرآن همان تعبیر آنان را ذکر کرده و سپس شدیدا رد می کند***

((قطمیر)) بنا به گفته ((راغب )) در ((مفردات )) اثری است که در پشت هسته خرما وجود دارد، (فرورفتگی کوچکی است ) و به گفته طبرسی در مجمع البیان و قرطبی در تفسیرش پوسته نازک سفید رنگی است که سراسر هسته را پوشانده، و در هر حال کنایه از موجودات بسیار کوچک و کم ارزش است .

آری این بتها نه مبداء سودی هستند، و نه منشاء زیانی، نه از شما دفاع میکنند، و نه از خویشتن، نه حاکمیت دارند و نه مالکیت حتی بر پوسته هسته خرمائی ! با این حال چگونه شما بیخردان آن را پرستش میکنید و حل مشکلاتتان را از آنها می خواهید؟!

سپس می افزاید: اگر آنها را برای حل مشکلات خود بخوانید هرگز صدای شما را نمی شنوند (ان تدعوهم لا یسمعوا دعائکم ).

چرا که قطعاتی از سنگ و چوب بیش نیستند جمادند و بیشعور! و به فرض که ناله و اصرار و الحاح شما را بشنوند هرگز توانائی پاسخگوئی به نیازهای شما ندارند (و لو سمعوا ما استجابوا لکم ).

چرا که روشن شد حتی به اندازه پوست نازک هسته خرمائی مالک سود و زیانی در جهان هستی نیستند، با اینحال چگونه انتظار دارید که برای شما کاری صورت دهند یا گرهی را بگشایند؟

و از این بالاتر ((روز قیامت که می شود آنها پرستش و شرک شما را منکر

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 215@@@

می شوند (و یوم القیامة یکفرون بشرککم ).

و می گویند: خداوندا اینها پرستش ما نمی کردند بلکه هوای نفس ‍ خویش را در حقیقت می پرستیدند.

این شهادت و گواهی یا به زبان حال است که هر کس به بتها بنگرد با گوش هوش این سخن را از آنان میشنود، و یا اینکه همان خداوندی که در آن روز اعضاء و جوارح و پوست تن انسان را به سخن در می آورد به آنها فرمان سخن گفتن میدهد، تا شهادت دهند که این بت پرستان منحرف اوهام و شهوات خود را در حقیقت پرستش می کرده اند.

این آیه شبیه چیزی است که در آیه 28 سوره یونس آمده است، آنجا که می فرماید: و یوم نحشرهم جمیعا ثم نقول للذین اشرکوا مکانکم انتم و شرکائکم فزیلنا بینهم و قال شرکائهم ما کنتم ایانا تعبدون به خاطر بیاورید روزی را که همه آنها را جمع میکنیم سپس به مشرکان میگوئیم شما و معبودهایتان در جای خود باشید (تا به حسابتان رسیدگی شود) سپس آنها را از هم جدا میکنیم (تا از هر یک جداگانه سوال شود) در اینجا معبودهایشان به آنها می گویند: شما هرگز ما را عبادت نمی کردید؟!

جمعی از مفسران احتمال داده اند که این تعبیرات در مورد معبودهائی همچون فرشتگان و حضرت مسیح (علیهالسلام ) باشد، چرا که سخن گفتن روز قیامت تنها از آنها ساخته است و جمله ((ان تدعوهم لا یسمعوا دعائکم )) اشاره به این است که آنها آنچنان به خود مشغولند که اگر آنها را بخوانید سخنان شما را نمی شنوند.**این احتمال در تفسیر (مجمع البیان) و تفسیر (آلوسی) و (قرطبی) آمده است***

ولی با توجه به وسعت مفهوم و الذین تدعون من دونه ظاهر این است که

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 216@@@

منظور بتها است، به خصوص اینکه جمله ((ان تدعوهم لا یسمعوا دعائکم )) (اگر آنها را بخوانید صدای شما را نمی شنوند) ظاهرا مربوط به دنیاست .

در پایان آیه برای تاکید بیشتر می فرماید: ((هیچکس مانند خداوندی که از همه چیز آگاه است تو را با خبر نمی سازد)) (و لا ینبئک مثل خبیر).

اگر می گوید: بتها در قیامت پرستش شما را انکار می کنند، و از شما بیزاری می جویند، تعجب نکنید، زیرا کسی از این موضوع خبر میدهد که از تمام عالم هستی و ذره ذره آن آگاه است آینده همچون گذشته و حال در پیشگاه علم او روشن و آشکار است .

گرچه مخاطب در این جمله ظاهرا شخص پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) است، ولی پیداست که نظر به همه انسانها است .

نکته :