تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد18
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

مواهب بزرگ خدا بر داود

از آنجا که در آخرین آیه بحث گذشته سخن از عبد منیب و بنده توبه کار بود و میدانیم این توصیف در بعضی از آیات قرآن (24 سوره ص ) برای داود پیامبر به شرحی که به خواست خدا خواهد آمد ذکر شده است بنا بر این چه بهتر که گوشه ای از حال این پیامبر بزرگ و فرزندش سلیمان به عنوان یک الگو باز گوشود و بحث گذشته تکمیل گردد.

ضمنا هشداری باشد برای همه کسانی که نعمتهای خدا را به دست فراموشی

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 28@@@

میسپرند و به هنگامی که بر عریکه قدرت مینشینند خدا را بنده نیستند.

در نخستین آیه می گوید: ما به داود از فضل خود نعمتی بزرگ بخشیدیم (و لقد آتینا داود منا فضلا).

واژه ((فضل )) مفهوم وسیعی دارد که تمام مواهبی را که خدا به داود ارزانی داشته بود شامل میشود، و ذکر آن به صورت نکره دلیل بر عظمت آن است .

حضرت داود مشمول مواهب بسیاری چه در جنبه معنوی و چه در جنبه مادی از سوی پروردگار شده بود که آیات قرآن گویای آن است .

در یکجا می گوید: ((ما به او و فرزندش علم وافری دادیم، و آنها گفتند خدا را سپاس که ما را بر بسیاری از بندگانش فضل و برتری بخشیده است ))

و لقد آتینا داود و سلیمان علما و قالا الحمد لله الذی فضلنا علی کثیر من عباده المؤمنین (نمل - 15).

در جائی دیگر مخصوصا روی آگاهی از سخن گفتن حیوانات تکیه شده و به عنوان یک فضیلت بزرگ مطرح گردیده است : ((یا ایها الناس ‍ علمنا منطق الطیر و اوتینا من کل شی ء ان هذا لهو الفضل المبین )): ((ای مردم سخن گفتن پرندگان به ما تعلیم داده شده، و از همه چیز به ما بهره داده، این فضیلت آشکاری است (از سوی پروردگار) (نمل - 16)

معجزات مختلفی که در ذیل آیه مورد بحث از آن سخن به میان خواهد آمد بخشی از آن فضائل است، و نیز صوت و آهنگ بسیار زیبا، و قدرت بر قضاوت عادلانه که در سوره ((ص )) به آن اشاره شده بخشی دیگر از این فضل الهی محسوب میشود و از همه مهمتر فضیلت نبوت و رسالت بود که خدا در اختیار داود گذاشت به هر حال بعد از این اشاره سر بسته به شرح آن میپردازد و قسمتی از فضائل معنوی و بخشی از فضیلتهای مادی داود را بدینگونه شرح میدهد: ((ما

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 29@@@

به کوهها گفتیم با داود همصدا شوید و همچنین شما ای پرندگان با او هم آواز گردید و هر گاه او ذکر و تسبیح خدا می گوید زمزمه را سر دهید (یا جبال اوبی معه و الطیر).

کلمه اوبی در اصل از ((تاویب )) به معنی ترجیع و گرداندن صدا در گلو است، این ماده گاهی به معنی توبه نیز استعمال میشود بخاطر اینکه حقیقت آن بازگشت به سوی خداست .

گرچه همه ذرات جهان ذکر و تسبیح و حمد خدا می گویند، خواه داودی با آنها همصدا بشود یا نشود، ولی امتیاز داود این بود که به هنگام بلند کردن صدا و سردادن نغمه تسبیح، آنچه در کمون و درون این موجودات بود آشکار میگشت و زمزمه درونی به نغمه برونی تبدیل میشد همانگونه که در مورد تسبیح سنگریزه در دست پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم ) نیز در روایات آمده است .

در روایتی از امام صادق (علیهالسلام ) میخوانیم : انه خرج یقرأ الزبور و کان اذا قرأ الزبور لا یبقی جبل و لا حجر و لا طائر الا اجابه !: ((داود به سوی دشت و بیابان خارج شد، و هنگامی که زبور را تلاوت میکرد هیچ کوه و سنگ و پرندهای نبود مگر اینکه با او همصدا می شد)).**(کمال الدین صدوق) (طبق نقل المیزان جلد 16 صفحه 390)***

بعد از ذکر این فضیلت معنوی به ذکر یک فضیلت مادی پرداخته می گوید: ((و ما آهن را برای او نرم کردیم )) (و النا له الحدید).

ممکن است گفته شود خداوند به صورت اعجازمانندی روش نرم کردن آهن را به داود تعلیم داد، آنچنانکه بتواند از آن مفتولهای نازک و محکمی برای بافتن زره بسازد، و یا گفته شود که قبل از داود برای دفاع در جنگها از صفحات آهن استفاده میشد که هم سنگین بود و هم اگر آن را به خود میبستند چنان خشک و انعطاف ناپذیر بود که جنگجویان را سخت ناراحت می کرد،

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 30@@@

هیچکس تا آن روز نتوانسته بود از مفتولهای باریک و محکم آهن چیزی همچون زره ببافد که همچون لباس به راحتی در تن برود و با حرکات بدن نرم و روان باشد.

ولی ظاهر آیه این است که، نرم شدن آهن در دست داود به فرمان الهی و به صورت اعجاز انجام میگرفت، چه مانعی دارد همان کسی که به کوره داغ خاصیت نرم کردن آهن را داده، همین خاصیت را به شکل دیگر در پنجه های داود قرار دهد؟ در بعضی از روایات اسلامی نیز به همین معنی اشاره شده است .**(تفسیر برهان) جلد 3 صفحه 343 و تفسیر (نورالثقلین) جلد 4 صفحه 315***

در حدیثی آمده است که خداوند به داود وحی فرستاد نعم العبد انت الا انک تاکل من بیت المال فبکی داود اربعین صباحا فالان الله له الحدید و کان یعمل کل یوم درعا... فاستغنی عن بیت المال : ((تو بنده خوبی هستی جز اینکه از بیت المال ارتزاق میکنی، داود 40 روز گریه کرد (و از خدا راه حلی خواست ) خداوند آهن را برای او نرم کرد، زرهی میساخت ... و به این وسیله از بیت المال بی نیاز شد)).**مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث***

درست است که بیت المال مصرف کسانی است که خدمت بدون عوض ‍ به جامعه میکنند، و بارهای زمین مانده مهم را بر میدارند، ولی چه بهتر که انسان بتواند هم این خدمت را بکند و هم از کد یمین - در صورت توانائی - امرار معاش نماید، و داود میخواست چنین بنده ممتازی باشد.

به هر حال داود از این توانائی که خدا به او داده بود در بهترین طریق یعنی ساختن وسیله جهاد، آن هم وسیله حفاظت در برابر دشمن، استفاده میکرد، و هرگز از آن در وسائل عادی زندگی بهره گیری ننمود، و تازه از در آمد آن - طبق بعضی از روایات - علاوه بر اینکه زندگی ساده خود را اداره میکرد چیزی

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 31@@@

هم به نیازمندان انفاق می نمود**تفسیر ابوالفتوح رازی جلد 9 صفحه 192*** علاوه بر همه اینها فایده دیگر این کار آن بود که معجزه ای گویا برای او محسوب می شد.

بعضی از مفسران چنین نقل کرده اند که لقمان به حضور داود آمد به هنگامی که نخستین زره را میبافت، آهن را به صورت مفتولها و حلقه های متعددی در می آورد، و در هم فرو میکرد این منظره سخت نظر لقمان را به خود جلب کرد، و در فکر فرو رفت، ولی همچنان نگاه میکرد، و هیچ سؤال ننمود، تا اینکه داود بافتن زره را به پایان رسانید، برخاست و بر تن کرد و گفت چه وسیله دفاعی خوبی برای جنگ است ؟! لقمان که هدف نهائی را در یافته بود، چنین گفت الصمت حکمة و قلیل فاعله !: ((خاموشی حکمت است اما کمتر کسی آن را انجام میدهد))!**مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث***.

آیه بعد شرحی برای زره ساختن داود و فرمان بسیار پر معنی پروردگار در این زمینه است، می گوید: ما به او گفتیم زره های کامل بساز، و حلقه های آنها را به اندازه و متناسب کن (ان اعمل سابغات و قدر فی السرد).

سابغات جمع ((سابغ )) به معنی زره کامل و فراخ است، و اسباغ نعمت نیز به معنی فراخی نعمت است .

((سرد)) در اصل به معنی بافتن اشیاء خشن همانند زره است، جمله ((و قدر فی السرد)) مفهومش همان رعایت کردن اندازه های متناسب در حلقه های زره و طرز بافتن آن است .

در واقع خداوند به داود دستوری میدهد که باید سرمشقی برای همه صنعتگران و کارگران با ایمان جهان باشد، دستور محکم کاری و رعایت دقت در

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 32@@@

کیفیت و کمیت در مصنوعات، آنچنان که مصرف کنندگان به خوبی و راحتی بتوانند از آن استفاده کنند، و از استحکام کامل برخوردار باشد.

به داود می گوید: زره را گشاد و راحت درست کن، تا جنگجو به هنگام پوشیدن در زندان گرفتار نشود، نه حلقه ها را بیش از اندازه کوچک و باریک کن که حالت انعطاف خود را از دست بدهد، و نه زیاد درشت و بی قواره که گاه نوک شمشیر و خنجر و نیزه و تیر از آن بگذرد، همه چیزش باندازه و متناسب باشد.

خلاصه اینکه : خداوند هم ماده اصلی را به مقتضای ((النا له الحدید)) در اختیار داود گذاشت، و هم طرز صورت بخشیدن و ساختن زره را به او آموزش داد، تا محصولی کامل از این ماده و صورت فراهم گردد.

و در پایان آیه داود و خاندانش را مخاطب ساخته می گوید: ((عمل صالح بجا آورید که من نسبت به آنچه انجام میدهید بصیر و بینا هستم )) (و اعملوا صالحا انی بما تعملون بصیر).

مخاطب در آغاز آیه تنها داود است، و در پایان او و خاندانش یا او و قومش میباشد، چرا که همه این مسائل مقدمه برای عمل صالح است، هدف ساختن زره و کسب در آمد نیست، هدف عمل صالح است، و اینها وسیله ای است در آن مسیر که هم داود از آن بهره میگرفت و هم خاندانش .

و یکی از شئون عمل صالح آن است که در صنایع دقت کافی را از هر جهت رعایت کنند و محصول کامل و مفیدی ارائه دهند و از هر گونه بدکاری و کم کاری بپرهیزند.

این احتمال نیز وجود دارد که مخاطب به این خطاب داود و تمام کسانی که از دسترنج و دستباف او استفاده میکردند بوده باشد، اشاره به اینکه این وسیله دفاعی را در راه عمل صالح به کار گیرند، نه در طریق ظلم و جور و گناه .

@@تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 33@@@