تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد14
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

1 - امنیت و آزادی در محیط خانه

بی شک وجود انسان دارای دو بعد است، بعد فردی و بعد اجتماعی و به همین دلیل دارای دو نوع زندگی است، زندگی خصوصی و عمومی که هر کدام برای خود ویژگیهائی دارد و آداب و مقرراتی .

انسان ناچار است در محیط اجتماع قیود زیادی را از نظر لباس و طرز حرکت و رفت و آمد تحمل کند، ولی پیدا است که ادامه این وضع در تمام مدت شبانه روز خسته کننده و درد سر آفرین است .
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 430@@@
او می خواهد مدتی از شبانه روز را آزاد باشد، قید و بندها را دور کند به استراحت پردازد با خانواده و فرزندان خود به گفتگوهای خصوصی بنشیند و تا آنجا که ممکن است از این آزادی بهره گیرد، و به همین دلیل به خانه خصوصی خود پناه می برد و با بستن درها به روی دیگران زندگی خویش را موقتا از جامعه جدا می سازد و همراه آن از انبوه قیودی که ناچار بود در محیط اجتماع بر خود تحمیل کند آزاد می شود.

حال باید در این محیط آزاد با این فلسفه روشن، امنیت کافی وجود داشته باشد، اگر بنا باشد هر کس سر زده وارد این محیط گردد و به حریم امن آن تجاوز کند دیگر آن آزادی و استراحت و آرامش وجود نخواهد داشت و مبدل به محیط کوچه و بازار می شود.

به همین دلیل همیشه در میان انسانها مقررات ویژه ای در این زمینه بوده است، و در تمام قوانین دنیا وارد شدن به خانه اشخاص بدون اجازه آنها ممنوع است و مجازات دارد، و حتی در جائی که ضرورتی از نظر حفظ امنیت و جهات دیگر ایجاب کند که بدون اجازه وارد شوند مقامات محدود و معینی حق دادن چنین اجازه ای را دارند.

در اسلام نیز در این زمینه دستور بسیار مؤکد داده شده و آداب و ریزه کاریهائی در این زمینه وجود دارد که کمتر نظیر آن دیده می شود.

در حدیثی می خوانیم : که ابو سعید از یاران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) اجازه ورود به منزل گرفت در حالی که روبروی در خانه پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) ایستاده بود، پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود: به هنگام اجازه گرفتن روبروی در نایست !

در روایت دیگری می خوانیم که خود آنحضرت هنگامی که به در خانه کسی می آمد روبروی در نمی ایستاد بلکه در طرف راست یا چپ قرار می گرفت و می فرمود: السلام علیکم (و به این وسیله اجازه ورود می گرفت ) زیرا آن روز
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 431@@@
هنوز معمول نشده بود که در برابر در خانه پرده بیاویزند.**تفسیر فخر رازی جلد 23 صفحه 198 ذیل آیه مورد بحث.***

حتی در روایات اسلامی می خوانیم که انسان به هنگامی که می خواهد وارد خانه مادر یا پدر و یا حتی وارد خانه فرزند خود شود اجازه بگیرد.

در روایتی آمده است که مردی از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) پرسید: آیا به هنگامی که می خواهم وارد خانه مادرم شوم باید اجازه بگیرم ؟ فرمود: آری، عرض ‍ کرد مادرم غیر از من خدمتگزاری ندارد باز هم باید اجازه بگیرم ؟! فرمود: اتحب ان تراها عریانة ؟! ((آیا دوست داری مادرت را برهنه ببینی ))؟! عرض کرد: نه، فرمود: فاستاذن علیها!: ((اکنون که چنین است از او اجازه بگیر))!.**تفسیر نور الثقلین جلد 3 صفحه 586.***

در روایت دیگری می خوانیم که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) هنگامی که می خواست وارد خانه دخترش فاطمه (علیه السلام ) شود، نخست بر در خانه آمد دست به روی در گذاشت و در را کمی عقب زد، سپس فرمود: السلام علیکم، فاطمه (علیه السلام ) پاسخ سلام پدر را داد، بعد پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود: اجازه دارم وارد شوم ؟ عرض کرد وارد شو ای رسولخدا!

پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود: کسی که همراه من است نیز اجازه دارد وارد شود فاطمه عرض کرد: مقنعه بر سر من نیست، و هنگامی که خود را به حجاب اسلامی محجب ساخت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) مجددا سلام کرد و فاطمه (علیه السلام ) جواب داد، و مجددا اجازه ورود برای خودش گرفت و بعد از پاسخ موافق فاطمه (علیه السلام ) اجازه ورود برای همراهش جابر بن عبدالله گرفت .**نور الثقلین ج 3 صفحه 587.***

این حدیث بخوبی نشان می دهد که تا چه اندازه پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) که یک الگو و سرمشق برای عموم مسلمانان بود این نکات را دقیقا رعایت می فرمود.
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 432@@@
حتی در بعضی از روایات می خوانیم باید سه بار اجازه گرفت، اجازه اول را بشنوند و به هنگام اجازه دوم خود را آماده سازند، و به هنگام اجازه سوم اگر خواستند اجازه دهند و اگر نخواستند اجازه ندهند!.**وسائل الشیعه جلد 14 صفحه 161 _ ابواب مقدمات النکاح باب 123.***

حتی بعضی لازم دانسته اند که در میان این سه اجازه، فاصله ای باشد چرا که گاه لباس مناسبی بر تن صاحب خانه نیست، و گاه در حالی است که نمی خواهد کسی او را در آن حال ببیند، گاه وضع اطاق به هم ریخته است و گاه اسراری است که نمی خواهد دیگری بر اسرار درون خانه اش واقف شود، باید به او فرصتی داد تا خود را جمع و جور کند، و اگر اجازه نداد بدون کمترین احساس ناراحتی باید صرف نظر کرد.

2 - منظور از بیوت غیر مسکونه چیست ؟

در پاسخ این سؤال در میان مفسران گفتگو است، بعضی گفته اند: منظور ساختمانهائی است که شخص خاصی در آن ساکن نیست، بلکه جنبه عمومی و همگانی دارد، مانند کاروانسراها، مهمانخانه ها، و همچنین حمامها و مانند آن - این مضمون در حدیثی از امام صادق (علیه السلام ) صریحا آمده است **وسائل الشیعه جلد 14 صفحه 161.***

بعضی دیگر آن را به خرابه هائی تفسیر کرده اند که در و پیکری ندارد، و هر کس ‍ می تواند وارد آن شود، این تفسیر بسیار بعید به نظر می رسد چه اینکه کسی حاضر نیست متاع خود را در چنین خانه ای بگذارد.

بعضی دیگر آن را اشاره به انبارهای تجار و دکانهائی می دانند که متاع مردم به عنوان امانت در آن نگهداری می شود و صاحب هر متاعی حق دارد برای گرفتن متاع خویش به آنجا مراجعه کند.
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 433@@@
این تفسیر نیز با ظاهر آیه چندان سازگار نیست .

این احتمال نیز وجود دارد که منظور خانه هائی باشد که ساکن ندارد و انسان متاع خود را در آنجا به امانت گذارده، و هنگام گذاردن رضایت ضمنی صاحب منزل را برای سر کشی یا برداشتن متاع گرفته است .

البته قسمتی از این تفاسیر با هم منافاتی ندارد، ولی تفسیر اول با معنی آیه سازگارتر است .

ضمنا از این بیان روشن می شود که انسان تنها به عنوان اینکه متاعی در خانه ای دارد نمی تواند در خانه را بدون اجازه صاحب خانه بگشاید و وارد شود هر چند در آن موقع کسی در خانه نباشد.