تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد14
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

کوتاهی عمر این جهان

از آنجا که در آیات گذشته بخشی از مجازات دردناک دوزخیان آمده بود در تعقیب آن در این قسمت از آیات نوعی دیگر از مجازاتهای روانی آنها که به صورت سرزنشهای الهی است مطرح شده :
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 342@@@
نخست می گوید: ((در آن روز خداوند آنها را مخاطب قرار داده می گوید: شما چند سال روی زمین توقف و زندگی کردید))؟ (قال کم لبثتم فی الارض عدد سنین ).

کلمه ((ارض )) در این آیه و همچنین قرائنی که در آیات بعد خواهد آمد نشان می دهد که منظور سؤال از مقدار عمر آنها در دنیا با مقایسه به ایام آخرت است .

و اینکه جمعی از مفسران گفته اند منظور سؤال از مقدار توقف آنها در جهان برزخ می باشد بعید به نظر می رسد، هر چند شواهد مختصری در بعضی دیگر از آیات برای آن دیده می شود.**در سوره (روم) آیه 55 و 56 می خوانیم: و یوم تقوم الساعة یقسم المجرمون مالبثوا غیر ساعة کذلک کانو یؤفکون و قال الذین اوتوا العلم و الایمان لقد لبثتم فی کتاب الله الی یوم البعث و هذا یوم البعث و لکنکم کنتم لاتعلمون: (هنگامی که قیامت بر پا می شود مجرمان سوگند یاد می کنند که ما جز ساعتی درنگ نکردیم آری آنها این گونه در دنیا نیز دروغ می گفتند، ولی آنها که دارای علم و ایمانند به آنان می گویند مدت توقف شما در کتاب الهی ثبت است، و تا روز رستاخیز توقف کردید، و هم اکنون روز رستاخیز است ولی شما نمی دانستید)، این آیه نشان می دهد که سؤال و پاسخ مربوط به توقف در برزخ است و اگر آن را قرینه بر آیات مورد بحث قرار دهیم مفهوم آن نیز توقف در برزخ خواهد بود، ولی همانگونه که گفتیم قرائن موجود در آیات مورد بحث برتری دارد و نشان می دهد که سؤال و جواب مربوط به توقف در دنیا است.***

اما آنها در این مقایسه زندگی دنیا را بقدری کوتاه می بینند که در پاسخ می گویند ما تنها به اندازه یک روز، یا حتی کمتر از آن، به اندازه بعضی از یک روز، در دنیا توقف داشتیم (قالوا لبثنا یوما او بعض یوم ).

در حقیقت عمرهای طولانی در دنیا گوئی لحظه های زودگذری هستند در
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 343@@@
برابر زندگی آخرت، که هم نعمتهایش جاویدان است و هم مجازاتهایش ‍ نامحدود.

سپس برای تاءکید سخن خود، یا برای اینکه پاسخ دقیقتری گفته باشند، عرض ‍ می کنند: خداوندا! از آنها که می توانند درست بشمارند و اعداد را در مقایسه با یکدیگر به خوبی تشخیص دهند سؤال کن (فسئل العادین ).

ممکن است منظور از ((عادین )) (شمرندگان ) همان فرشتگانی باشد که حساب و کتاب عمر آدمیان و اعمال آنها را دقیقا نگاه داشته اند، زیرا آنها بهتر و دقیقتر از هر کس این حساب را می دانند.

اینجا است که خداوند به عنوان سرزنش و توبیخ به آنها ((می فرماید: آری شما مقدار کمی در دنیا توقف کردید اگر می دانستید)) (قال ان لبثتم الا قلیلا لو انکم کنتم تعلمون ).

در واقع آنها روز قیامت به این واقعیت پی می برند که عمر دنیا در برابر عمر آخرت روز یا ساعتی بیش نیست، ولی در این جهان که بودند آنچنان پرده های غفلت و غرور بر قلب و فکرشان افتاده بود که دنیا را جاودانی می پنداشتند، و آخرت را یک پندار و یا وعده نسیه !، لذا خداوند می فرماید: آری اگر شما آگاهی داشتید به این واقعیت که در قیامت پی بردید در همان دنیا آشنا می شدید.**طبق آنچه در بالا گفتیم کلمه (لو) در آیه فوق (شرطیه) است، و جمله ای نیز در تقدیر است و مجموعا چنین می شود: لو انکم کنتم تعلمون، علمتم انکم مالبثتم الا قلیلا ولی بعضی از مفسران گفته اند کلمه (لو) در اینجا به معنی (لیت) است، بنابراین جمله چنین معنی می دهد: (ای کاش شما این مطلب را در دنیا می دانستید).***

در آیه بعد از راهی دیگر، راهی بسیار مؤثر و آموزنده برای بیدار ساختن این گروه وارد بحث می شود و می گوید: ((آیا گمان کردید که ما شما را بیهوده
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 344@@@
آفریده ایم، و به سوی ما بازگشت نخواهید کرد))؟! (افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لاترجعون ).

این جمله کوتاه و پر معنی یکی از زنده ترین دلائل رستاخیز و حساب و جزای اعمال را بیان می کند، و آن اینکه اگر راستی قیامت و معادی در کار نباشد زندگی دنیا عبث و بیهوده خواهد بود، زیرا زندگی این جهان با تمام مشکلاتی که دارد و با اینهمه تشکیلات و مقدمات و برنامه هائی که خدا برای آن چیده است اگر صرفا برای همین چند روز باشد بسیار پوچ و بی معنی می باشد، چنانکه در نکته ها شرح داده خواهد شد.

و از آنجا که این گفتار یعنی عبث نبودن خلقت، سخن مهمی است که نیاز به دلیل محکم دارد در آیه بعد اضافه می کند خداوندی که فرمانروای حق است هیچ معبودی جز او نیست و پروردگار عرش کریم است برتر از آن است که جهان هستی را بیهوده و بی هدف آفریده باشد (فتعالی الله الملک الحق لا اله الا هو رب العرش الکریم ).

در واقع کسی کار پوچ و بی هدف می کند که جاهل و ناگاه، یا ضعیف و ناتوان، یا ذاتا وجودی باطل و بیهوده باشد، اما خداوندی که جامع تمام صفات کمالیه است (الله ).

خداوندی که فرمانروا و مالک همه عالم هستی است (الملک ).

و خداوندی که حق است و جز حق از او صادر نمی شود (الحق ) چگونه ممکن است آفرینش او عبث و بی هدف باشد.

و اگر تصور شود که ممکن است کسی او را از رسیدن به هدفش باز دارد با جمله لااله الا هو (هیچ خدائی جز او نیست ) آن را نفی می کند و با تاءکید بر ربوبیت خداوند (رب العرش الکریم ) که مفهومش مالک مصلح است هدفدار
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 345@@@
بودن جهان را مشخصتر می سازد.

خلاصه اینکه در این آیه علاوه بر ذکر کلمه ((الله )) که خود اشاره اجمالی به تمام صفات کمالیه خدا است بر چهار صفت به طور صریح تکیه شده : مالکیت و حاکمیت خدا، سپس حقانیت وجود او، و دیگر عدم وجود شریک برای او، و سرانجام مقام ربوبیت، و اینها همه دلیلی است بر اینکه او کاری بی هدف انجام نمی دهد و دنیا و انسانها را عبث نیافریده است .

کلمه ((عرش )) چنانکه قبلا هم اشاره کرده ایم اشاره به مجموعه جهان هستی است که در حقیقت تحت حکومت خداوند محسوب می شود (زیرا عرش در لغت به معنی تخته ای پایه بلند مخصوصا تخت حکومت زمامداران است، و این تعبیر کنایه ای است از قلمرو حکومت پروردگار) برای توضیح بیشتر درباره معنی عرش در قرآن مجید به جلد ششم تفسیر نمونه صفحه 204 به بعد (ذیل آیه 54 سوره اعراف ) مراجعه فرمائید.

و اما اینکه ((عرش )) توصیف به ((کریم )) شده است به خاطر این است که واژه ((کریم )) در اصل به معنی شریف و پرفایده و نیکو است و از آنجا که عرش ‍ پروردگار دارای این صفات است توصیف به کریم شده است .

ذکر این نکته نیز لازم است که توصیف به کریم مخصوص وجود عاقل مانند خداوند یا انسانها نیست، بلکه به غیر آن نیز در لغت عرب گفته می شود چنانکه در سوره حج ذیل آیه 50 در مورد مؤمنان صالح می خوانیم : لهم مغفرة و رزق کریم : ((برای آنها آمرزش و روزی کریم (پر ارزش و پر برکت ) است و به طوری که راغب در مفردات می گوید: این صفت در مورد نیکیهای کوچک و کم اهمیت گفته نمی شود بلکه مخصوص مواردی است که خیر و نیکی پر اهمیتی وجود دارد.
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 346@@@
نکته :