تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد14
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

2 - داستان تکان دهنده اصمعی

در اینجا مناسب است داستانی را که ((غزالی )) در کتاب ((بحر المحبة )) از ((اصمعی )) نقل کرده است و شاهد سخنان گذشته و حاوی نکته های لطیفی است بیاوریم :

((اصمعی )) می گوید: ((در مکه بودم، شبی بود ماهتابی، به هنگامی که اطراف خانه خدا طواف می کردم صدای زیبا و غم انگیزی گوش مرا نوازش داد به دنبال صاحب صدا می گشتم که چشمم به جوان زیبا و خوش قامتی افتاد که آثار نیکی از او نمایان بود، دست در پرده خانه کعبه افکنده و چنین مناجات می کرد:

یا سیدی و مولای نامت العیون و غابت النجوم، و انت ملک حی قیوم، لا تاخذک سنة و لا نوم، غلقت الملوک ابوابها و اقامت علیها حراسها و حجابها و قد خلی کل حبیب بحبیبه، و بابک مفتوح للسائلین، فها انا سائلک ببابک، مذنب فقیر، خاطئی مسکین، جئتک ارجو رحمتک یا رحیم، و ان تنظر الی بلطفک یا کریم !:

((ای بزرگ و ای آقای من ! ای خدای من ! چشمهای بندگان در خواب فرو رفته، و ستارگان آسمان یکی بعد از دیگری سر به افق مغرب گذارده و از دیده ها پنهان می گردند، و تو خداوند حی و قیومی، هرگز خواب سنگین و خفیف
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 333@@@
دامان کبریائی تو را نمی گیرد.

در این دل شب پادشاهان درهای قصرهای خویش را بسته و حاجیان بر آنها گمارده اند، هر دوستی با دوستش خلوت کرده، تنها در خانه ای که برای سائلان گشوده است، در خانه تو است .

هم اکنون به در خانه تو آمده ام، خطاکار و مستمندم، آمده ام از تو امید رحمت دارم ای رحیم !، آمده ام نظر لطفت را می طلبم ای کریم !)).

سپس به خواندن این اشعار مشغول شد.

یا من یجیب دعاء المضطر فی الظلم - یا کاشف الکرب و البلوی مع السقم

قد نام و فدک حول البیت و انتبهوا - و عین جودک یا قیوم لم تنم

ان کان جودک لا یرجو الا ذووا شرف - فمن یجود علی العاصین بالنعم ...

هب لی بجودک فضل العفو عن شرف - یا من اشار الیه الخلق فی الحرم :

((ای کسی که دعای گرفتاران را در تاریکیهای شب اجابت می کنی

ای کسی که دردها و رنجها و بلاها را بر طرف می سازی .

میهمانان تو بر گرد خانه ات خوابیده اند و بیدار می شوند.

اما چشم جود و سخای تو ای قیوم هرگز به خواب فرو نمی رود.

اگر جود و احساس تو تنها مورد امید شرافتمندان درگاهت باشد.

گنهکاران به در خانه چه کسی بروند، و از که امید بخشش داشته باشند؟

سپس سر به سوی آسمان بلند کرد و چنین ادامه داد:

الهی سیدی و مولای ! ان اطعتک بعلمی و معرفتی فلک الحمد و المنة علی و ان عصیتک بجهلی فلک الحجة علی :

خدای من ! آقا و مولای من ! اگر از روی علم و آگاهی تو را اطاعت کرده ام حمد شایسته تو است و رهین منت توام .

و اگر از روی نادانی معصیت کرده ام حجت تو بر من تمام است ... بار دیگر سر به آسمان برداشت و با صدای بلند گفت : یا الهی و سیدی و مولای ما طابت الدنیا
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 334@@@
الا بذکرک، و ما طابت العقبی الا بعفوک، و ما طابت الایام الا بطاعتک، و ما طابت القلوب الا بمحبتک و ما طابت النعیم الا بمغفرتک !: ((ای خدای من و ای آقا و مولای من ! دنیا بی ذکر تو پاکیزه نیست، و آخرت بی عفو تو شایسته نیست، روزهای زندگی بی طاعتت بی ارزش است، و دلهای بی محبتت آلوده، و نعمتها بی آمرزشت ناگوار...)).

((اصمعی می گوید: آن جوان باز هم ادامه داد و اشعار تکان دهنده و بسیار جذاب دیگری در همین مضمون بیان کرد و آنقدر خواند و خواند که بی هوش شد و به روی زمین افتاد نزدیک او رفتم به صورتش خیره شدم (نور ماهتاب در صورتش ‍ افتاده بود) خوب دقت کردم ناگهان متوجه شدم او زین العابدین علی بن الحسین امام سجاد (علیه السلام ) است .

سرش را به دامان گرفتم و سخت به حال او گریستم، قطره اشکم بر صورتش ‍ افتاد به هوش آمد و چشمان خویش را گشود و فرمود: من الذی اشغلنی عن ذکر مولای ؟! ((کیست که مرا از یاد مولایم مشغول داشته )) عرض کردم اصمعی هستم ای سید و مولای من، این چه گریه و این چه بی تابی است ؟ تو از خاندان نبوت و معدن رسالتی، مگر آیه تطهیر در حق شما نازل نشده ؟ مگر خداوند درباره شما نفرموده : انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا.

امام برخاست و نشست و فرمود: ای اصمعی ! هیهات هیهات ! خداوند بهشت را برای مطیعان آفریده، هر چند غلام حبشی باشد و دوزخ را برای عاصیان خلق کرده هر چند فرد بزرگی از قریش باشد مگر قرآن نخوانده ای و این سخن خدا را نشنیده ای که می فرماید: فاذا نفخ فی الصور فلا انساب بینهم یومئذ و لایتسائلون ... ((هنگامی که نفخ صور می شود و قیام قیامت، نسبها به درد نمی خورد بلکه ترازوی سنجش اعمال باید سنگین وزن باشد، اصمعی می گوید: هنگامی که چنین دیدم
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 335@@@
او را به حال خود گذاشتم و کنار رفتم )).**بحر المحبة غزالی صفحه 41 تا 44 (با مقداری تلخیص).***