تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد14
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

نخستین فرمان جهاد

در بعضی از روایات می خوانیم هنگامی که مسلمانان در مکه بودند مشرکان پیوسته آنها را آزار می دادند، و مرتبا مسلمانان کتک خورده با سرهای شکسته خدمت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) می رسیدند و شکایت می کردند (و تقاضای اذن جهاد داشتند) اما پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به آنها می فرمود: صبر کنید، هنوز دستور جهاد به من داده نشده تا اینکه هجرت شروع شد و مسلمین از مکه به مدینه آمدند، خداوند آیه فوق را که متضمن اذن جهاد است نازل کرد و این نخستین آیه ای است که در باره جهاد نازل شده .**تفسیر مجمع البیان و تفسیر فخر رازی ذیل آیه مورد بحث.***

گر چه در میان مفسران در اینکه این آیه آغاز دستور جهاد بوده باشد گفتگو است، بعضی آن را نخستین آیه جهاد می دانند در حالی که بعضی دیگر آیه قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم ... (بقره - 190) را نخستین آیه می دانند و بعضی دیگر ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم ... (توبه - 111) را نخستین می شمرند.**المیزان جلد 14 صفحه 419.***

ولی لحن آیه، تناسب بیشتری برای این موضوع دارد، چرا که تعبیر ((اذن ))
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 114@@@
صریحا در آن آمده، و در آن دو آیه دیگر نیامده است و به عبارت دیگر تعبیر این آیه منحصر به فرد است .

به هر حال با توجه به آنچه در آخرین آیات گذشته ذکر شد که خداوند وعده دفاع از مؤمنان را داده، پیوند آیات مورد بحث با آن روشن می شود.

در این آیات نخست می گوید: ((خداوند به کسانی که جنگ از طرف دشمنان بر آنها تحمیل شده اجازه جهاد داده است، چرا که آنها مورد ستم قرار گرفته اند)) (اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا).

سپس این اجازه را با وعده پیروزی از سوی خداوند قادر متعال تکمیل کرده می فرماید: ((و خدا قدرت بر یاری کردن آنها دارد)) (و ان الله علی نصرهم لقدیر).

این عبارت که متضمن وعده کمک الهی است با تعبیر به ((توانائی خدا)) ممکن است اشاره به این نکته باشد که این قدرت الهی وقتی به یاری شما می آید که خود نیز به مقدار توانائیتان کسب قدرت و آمادگی دفاع کنید تا گمان نکنند که آنها می توانند در خانه های خود بنشینند و منتظر یاری پروردگار باشند.

به تعبیر دیگر شما باید آنچه در توان دارید در این عالم اسباب به کار گیرید و در آنجا که قدرت شما پایان می گیرد در انتظار یاری خدا باشید، و این همان برنامه ای بود که پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) در تمام مبارزاتش به کار می گرفت و پیروز می شد.

سپس توضیح بیشتری درباره این ستمدیدگانی که اذن دفاع به آنها داده شده است می دهد، و منطق اسلام را در زمینه این بخش از جهاد روشنتر می سازد می گوید: ((همان کسانی که به ناحق از خانه و لانه خود اخراج شدند)) (الذین اخرجوا من دیارهم بغیر حق ).
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 115@@@
((تنها گناهشان این بود که می گفتند پروردگار ما خداوند یکتا است ))! (الا ان یقولوا ربنا الله ).

بدیهی است اقرار به توحید و یگانگی خدا افتخار است نه گناه، این اقرار چیزی نبود که به مشرکان حق دهد آنها را از خانه و زندگیشان بیرون کنند و مجبور به هجرت از مکه به مدینه سازند، بلکه این تعبیر لطیفی است که برای محکوم کردن طرف در این گونه موارد گفته می شود. فی المثل به شخصی که در برابر خدمت و نعمت ناسپاسی کرده می گوئیم : گناه ما این بود که به تو خدمت کردیم، این کنایه ای است از بیخبری طرف که در برابر خدمت، کیفر گناه داده است .**و از اینجا روشن می شود که استثناء در آیه فوق استثناء متصل است منتهی با معنی کنائی و ذکر فرد ادعائی (دقت کنید).***

سپس به یکی از فلسفه های تشریع جهاد اینچنین بازگو می کند: ((اگر خداوند از مؤمنان دفاع نکند، و از طریق اذن جهاد بعضی را به وسیله بعضی دفع ننماید، دیرها و صومعه ها و معبدهای یهود و نصارا و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می شود ویران می گردد)) (و لو لا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم الله کثیرا).

آری اگر افراد با ایمان و غیور دست روی دست بگذارند و تماشاچی فعالیتهای ویرانگرانه طاغوتها و مستکبران و افراد بی ایمان و ستمگر باشند و آنها میدان را خالی ببینند اثری از معابد و مراکز عبادت الهی نخواهند گذارد، چرا که معبدها جای بیداری است، و محراب میدان مبارزه و جنگ است، و مسجد در برابر خودکامگان سنگر است، و اصولا هر گونه دعوت به خدا پرستی بر ضد جبارانی است که می خواهند مردم همچون خدا آنها را بپرستند! و لذا اگر آنها فرصت پیدا کنند تمام این مراکز را با خاک یکسان خواهند کرد.
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 116@@@
این یکی از اهداف تشریع جهاد و اذن در مقاتله و جنگ است .

در اینکه میان ((صوامع )) و ((بیع )) و ((صلوات )) و ((مساجد)) چه تفاوتی است مفسران بیانات گوناگونی دارند، اما آنچه صحیحتر به نظر می رسد این است که :

((صوامع )) جمع ((صومعه )) به معنی مکانی است که معمولا در بیرون شهرها و دور از جمعیت برای تارکان دنیا و زهاد و عباد ساخته می شد که در فارسی به آن ((دیر)) گویند (باید توجه داشت صومعه در اصل به معنی بنائی است که قسمت بالای آن بهم پیوسته است، و ظاهرا اشاره به گلدسته های چهار پهلوئی بوده که راهبان برای صومعه خود درست می کردند).

((بیع )) جمع ((بیعة )) به معنی ((معبد نصارا)) است که ((کنیسه )) یا ((کلیسا)) نیز به آن گفته می شود.

((صلوات )) جمع ((صلوة )) به معنی ((معبد یهود)) است، و بعضی آن را معرب ((صلوثا)) می دانند که در لغت عبرانی به معنی نماز خانه است .

و ((مساجد)) جمع ((مسجد)) معبد مسلمین است .

بنابراین ((صوامع )) و ((بیع )) گر چه هر دو متعلق به نصارا است ولی یکی از این دو نام معبد عمومی است و دیگری نام مرکز تارکان دنیا، بعضی نیز ((بیع )) را لفظ مشترکی دانسته اند که هم بر معابد یهود گفته می شود و هم بر معابد مسیحیان .

ضمنا جمله یذکروا اسم الله فیها کثیرا (نام خدا در آن بسیار برده می شود) ظاهرا توصیفی است برای خصوص مساجد، چرا که مساجد مسلمین با توجه به نمازهای پنجگانه که در تمام ایام سال در آن انجام می گیرید پررونقترین مراکز عبادت در جهان است، در حالی که بسیاری از معابد دیگر تنها یک روز در هفته و یا روزهائی در سال مورد بهره برداری قرار می گیرد.

و در پایان آیه بار دیگر وعده نصرت الهی را تکرار و تاءکید کرده می گوید:
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 117@@@
((به طور مسلم خداوند کسانی که او را یاری کنند و از آئین و مراکز عبادتش دفاع نمایند یاری می کند)) (و لینصرن الله من ینصره ).

و بدون شک این وعده خدا انجام شدنی است چرا که ((او قوی و قادر و غیر قابل شکست است )) (ان الله لقوی عزیز).

تا مدافعان خط توحید تصور نکنند در این میدان مبارزه حق و باطل، و در برابر انبوه عظیم دشمنان سر سخت تنها و بدون تکیه گاهند.

و از پرتو همین وعده الهی بود که مدافعان راه خدا در میدانهای جنگ با دشمنان با اینکه در بسیاری از صحنه ها از نظر نفرات و ساز و برگ جنگی در اقلیت بودند بر آنها پیروز می شدند، آنچنان پیروزی که جز از طریق نصرت و یاری الهی قابل تفسیر و توجیه نبود.

و آخرین آیه که تفسیری است در مورد یاران خدا که در آیه قبل وعده یاری به آنها داده شده است چنین می گوید: ((آنها کسانی هستند که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم نماز را بر پا می دارند و زکات را ادا می کنند و امر به معروف و نهی از منکر می نمایند)) (الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوة و آتوا الزکاة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر).

آنها هرگز پس از پیروزی، همچون خودکامگان و جباران، به عیش و نوش و لهو و لعب نمی پردازند، و در غرور و مستی فرو نمی روند، بلکه پیروزیها و موفقیتها را نردبانی برای ساختن خویش و جامعه قرار می دهند آنها پس از قدرت یافتن تبدیل به یک طاغوت جدید نمی شوند، ارتباطشان با خدا محکم و با خلق خدا نیز مستحکم است چرا که صلوة (نماز) سمبل پیوند با خالق است، و زکات رمزی برای پیوند با خلق، و امر به معروف و نهی از منکر پایه های اساسی ساختن یک جامعه سالم محسوب می شود و همین چهار صفت برای معرفی این افراد کافی است
@@تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 118@@@
و در سایه آن سایر عبادات و اعمال صالح و ویژگیهای یک جامعه با ایمان و پیشرفته فراهم است .**پیرامون اهمیت امر به معروف و نهی از منکر، و سایر مسائل مربوط به این دو وظیفه اسلامی، و همچنین پاسخ سؤالاتی که در این زمینه می شود مشروحا در جلد سوم صفحه 34 تا صفحه 42 (ذیل آیه سوره آل عمران) بحث کرده ایم.***

باید توجه داشت که ((مکنا)) از ماده ((تمکین ))، و ((تمکین )) به معنی فراهم ساختن وسائل و ابزار کار است، اعم از آلات و ادوات لازم یا علم و آگاهی کافی و توان و نیروی جسمی و فکری .

((معروف )) به معنی کارهای خوب و حق است، و منکر به معنی زشت و باطل، چرا که اولی برای هر انسان پاک سرشتی شناخته شده، و دومی ناشناس است، و به تعبیر دیگر اولی هماهنگ با فطرت انسانی است و دومی ناهماهنگ .

و در پایان آیه می فرماید: ((و پایان همه کارها از آن خدا است )) (و لله عاقبة الامور).

یعنی همانگونه که آغاز هر قدرت و پیروزی از ناحیه خدا می باشد سرانجام نیز تمام اینها به او باز می گردد که ((انا لله و انا الیه راجعون )).

نکته ها: